توجه و تأمل در عوامل و انگیزههایی که در سرودن شعر نقش داشتهاند، از دیرباز مورد توجه صاحبنظران، بهویژه فیلسوفان و شاعران بوده است و غالب آنان برای شاعری، منبع و منشئی غیبی و آسمانی قایل بودهاند. در مقاله حاضر کوشش شده که در ابتدا زمینه و پیشینه بحث درباره منابع الهام، بازشناسی و بازنمایی شود و سپس، انگیزههای شاعری مولانا به تفصیل بحث و بررسی گردد. نویسنده، انگیزههای شاعری و منابع الهام مولانا را به دو دسته کلی عاشقانه و بیرونی تقسیم و هر کدام را با نمونههای مناسب تبیین و گاه تحلیل کرده است. از گفتار حاضر معلوم میگردد که مولوی گاه عامدانه و آگاهانه و گاه ناخودآگاه و غیرعامدانه، به انگیزهها و سرچشمههای شاعری خود اشاراتی کرده است. منبع و محور همه این انگیزهها و آغاز و انجام شاعری مولانا، به عشق و معشوق، جلوه و جاذبه و دعوت و داعیه آن باز میگردد. البته شوق و طلب و تقاضای مخاطبان و متقاضیان و دغدغه ارشاد نیز در رویکرد مولانا به کلام موزون عشقمحور بیتاثیر نبوده است.
در این مجموعه، دو رساله کوتاه از حکیم "عمر خیام"، متن عربی و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .در رساله اول، سه مسئله مطرح و پاسخ داده شده است .این مسائل درباره نفوس ناطقه، حوادث امکانی باطل، و اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت، و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود، است .رساله دوم نیز "پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی "نام دارد .
کتاب «غنچۀ باز در شرح گلشن راز» تألیف جلال الدین علی میر ابوالفضل عنقا، عارف سلسله اویسی در قرن سیزدهم هجری شمسی است. کتاب غنچۀ باز، شرح مثنوی «گلشن راز» با موضوعیت عشق و عرفان اسلامی است. این کتاب در قالب شعری مستزاد است. این مستزاد عرفانی، با اضافه کردن واژگان بر پایان هر مصراع مثنوی «گلشن راز» نگارش شده است و در واقع قالب مثنوی گلشن راز را به قالب مستزاد تغییر داده است.
کتاب شریف مثنوی معنوی اثر عارف نامدار جلال الدین محمد بلخی از شاهکارهای ادبیات عرفانی جهان است. مولانا بهترین سخنگوی کتاب خویشتن است و کامل ترین معرفی را به زیباترین وجه از مثنوی تقریر و بیان کرده است. وی با کتابش برخورد و دریافتی جاندار دارد. او اثرش را پدیده ای ارزنده می بیند که تولد و تکامل و تعالی دارد. شرح و تفسیرهای نوشته، شده بر مثنوی از نظر زمانی وسیع و چشمگیر و از نظر مکانی درخور توجه است. کتاب حاضر نیز یکی از شروح معتبر و مرجع گذشتگان است که در قرن 11 هجری به دست یکی از بزرگان به نام محمدرضا بر مثنوی نگاشته شده و شارح سعی کرده است ضمن شرح مختصر ابیات مشکل، توضیح لغات، بیان روابط معنایی ابیات و داستان های مثنوی، اشارات مختلف قرآنی و حدیثی مثنوی را نیز درحد وسیعی بیان کند. این شرح از مفصل ترین شروح عرفانی مثنوی است و از نظر حجم و محتوا به شرح انقروی نزدیک است. با مطالعۀ این اثر می توان به عمق اطلاعات شارح در فهم و شرح ابیات مولانا پی برد.
مثنوی «سخن آباد» مولاناست. این آبادشهر، از معدود شهرهای بشری قدیم است که نه تنها بناهای آباد آن خراب نشده، بلکه هر روز و برساعت ساکنان و سیاستگران و مقیمان آن بیشتر میشود و حسن و آبادانی روزافزونی مییابد. مولانا «ناطق کاملی» است که بر سر خوانش هرگونه آشی هست تا برمهمانی به قدر هاضمه و اشتها از آن بهرهگیرد. اما این خیرخواه الهی برای اینکه پندهای الهی و معنوی خویش را به متعلمان بدخواهان بشنواند و بنوشاند، برای سخن گفتن خویش طرحهایی نهاده است. او نیکوکار ایثارگری است که نشانههای بسیاری از نیکوخواهی و نیکوگویی خویش را نشان داده است. لطافتی که در موج سخن او هست، نشان آشکار آن است.