شاهنامه به عنوان يک اثر اسطورهاي ـ حماسي در ادبيات داستاني معاصر ايران همچنان تاثير شگرف خود را دارد و داستانهاي آن به شيوههاي گوناگون در داستان بلند و کوتاه امروز بازتاب يافته است. اين بازتاب به گونهاي است که به داستانها هويتي ايراني بخشيده است و نمونه آن را ميتوان در داستان کوتاه شب سهراب کشان اثر بيژن نجدي به خوبي مشاهده کرد. اسطوره حماسي «رستم و سهراب» بنمايه اين داستان واقع شده است و خود را در شخصيتها، مکان، رويداد و زاويه ديد داستان نمايانده است و شخصيتهاي ديگر شاهنامه مانند «اسفنديار»، «سياوش»، «تهمينه» و خود «فردوسي» با سبک ويژه نويسنده در شب سهراب کشان حضور دارند. اين گفتار به تحليل اين داستان کوتاه و پيوند آن با داستان اسطورهاي ـ حماسي «رستم و سهراب» و ديگر پهلوانان شاهنامه ميپردازد.
رستم و سهراب یکی از داستانهای غم انگیز شاهنامه است و داستان مرگ سهراب جوان را به تصویر میکشد که بر اثر جنگ با رستم، به دست پدر کشته میشود. سهراب پهلوان افسانهای در شاهنامه است که پدرش رستم و مادرش تهمینه دختر شاه سمنگان است. سهراب با سپاه تورانیان به نبرد ایران آمد و در جنگی تنبهتن با رستم کشته شد، درحالیکه همدیگر را نمیشناختند. تراژدی رستم و سهراب، تراژدی بیخبری است. کتاب حاضر شامل این عناوین است: فصل اول: حماسه ها، ساختار حماسه، خصوصیات عمده شعر حماسی فصل دوم: مختصات شاهنامه، دوره اساطیری، دوره پهلوانی، دوره تاریخی، حماسه سرایی پس از فردوسی فصل سوم: اسطوره چیست؟ حماسه و تراژدی، حماسه ها و اساطیر بابلی و سومری، حماسه گیل گمش، مهابهاراتا (حماسه ای از هند)، رامایانا، هومر و ایلیاد و اودیسه، انه اید (حماسه ای از روم)، دیگر حماسه های اروپایی، اعراب و حماسه فصل چهارم: سه دیدگاه بر حماسه رستم و سهراب، 1.دیدگاه استاد منوچهر مرتضوی، 2.دیدگاه استاد زرین کوب، 3.دیدگاه استاد مینوی، متن داستان رستم و سهراب.
پرفسور ویلموت ـ باکستون این کتاب را در سال 1903 انتشار داده است و چاپهای متعدد بعدی آن اهمیت کتاب را چشمگیر و قابل تعمق میسازد. هدف از ترجمه این کتاب توجه به گسترش هنر و زیبایی ادبیات ایران در دنیای غرب امروز است. کتاب البته عظمت زیبایی شعری اصل شاهنامه را ندارد؛ ولی ساختار هنری داستانها، تحسین و جذابیت شگرف دارد.
ادیبان کُرد همواره شعر فارسی را به دیده اعجاب و تحسین نگریسته و از آن متأثر بودهاند. نمودهای گوناگون این تأثیرپذیری را در قالب تضمین، ترجمه و صورخیال مشابه و مضامین مشترک میتوان دید و از این میان، شعر حافظ بیش از دیگر اشعار مورد توجه ایشان بوده است. در این مقاله پس از مقدمهای درباره تأثیرپذیری ادیبان کُرد از شعر فارسی، به ناری، شاعر عار فمسلکی که در همین سدههای اخیر میزیسته، پرداختهایم. برای ترسیم خطوط چهره حافظ در دیوان شاعر کُرد، ابتدا به سراغ موضوعات و مضامین و مفاهیم مورد علاقه دو شاعر رفته و در نهایت چهار مخمس ناری، که در آنها غزلیات حافظ را، تضمین کرده است، بررسی کردهایم.
سبک، ویژگیهای مشترکی است که در آثار یک نویسنده جلب توجه میکند و آن اثر را از دیگر آثار متمایز میکند .هر متن را میتوان از سه دیدگاه زبان، فکر و ادبیات مورد بررسی قرار داد و سبک آن را دریافت. سطح زبانی خود به سه سطح کوچکتر آوایی، لغوی و نحوی تقسیم میشود. در این مقاله، متن کتاب «عقدالعلی للموقف الاعلی» افضل الدین کرمانی و «سمط العلی للحضره العلیا» ناصر الدین منشی کرمانی را در سطحآوایی و نحوی و ادبی، به صورت مقایسهای، مورد بررسی قرار دادهایم و در نهایت، مشخص میشود که با وجود بیش از یک قرن فاصله بین نگارش دو کتاب ، ناصرالدین منشی کرمانی، در نگارش کتاب سمط العلی، از افضل الدین کرمانی مؤلف کتاب عقدالعلی تقلید کرده و در واقع، به میزان خیلی زیاد تحت تاثیر آن کتاب، اثر خود را ایجاد کرده است.