سعدي و متنبي، هر دو از شاعران بزرگ و نامي ايران و عراق به شمار ميآيند که در برخي از وجوه تفکر و نحوه بيان و نوع بينش و هنر تصويرگري و جوشندگي طبعي بسيار نزديک به يکديگر دارند. در اين پژوهش، غزل و به تبع آن، عشق و عاشق و معشوق در اشعار اين دو شاعر و در راستاي آن، مضامين و ديدگاههاي مشترک آنان درباره اين سه مقوله بررسي شده است.
بوستان، همتای جاودانهی گلستان، با این تفاوت که منظوم است. این منظومهی چهارهزار بیتی همانند گلستان داستان به داستان و مواعظ شیرینی در آغاز یا انجام هر داستان در آن آمده است. وزن این منظومه، همانند شاهنامهی فردوسی (بحرمتقارب) است. این اثر درخشان هممانند گلستان مخاطب عام و خاص دارد و مطبوع هر طبعی است، و بیش از هفتصد سال است که در اقلیم فارسی زبان (علاوه بر ایران، شبه قارهی هند، افغانستان و آسیای میانه به ویژه سمرقند و بخارا و تاجیکستان) در مکتبخانهها و سپس در عصر جدید در آموزشگاهها و مدارس عالی و دانشکدهها کتاب درسی آموزشی است و مهمترین درسی که میدهد درس زندگی است. بوستان مشتمل بر 10 باب است : 1. در عدل و تدبیر و رای 2. در احسان 3. در عشق و مستی و شور 4. در تواضع 5. در رضا 6. در قناعت 7. در عالم تربیت 8. در شکر بر عافیت 9. در توبه و راه صواب 10 .در مناجات و ختم کتاب.
کتاب «غنچۀ باز در شرح گلشن راز» تألیف جلال الدین علی میر ابوالفضل عنقا، عارف سلسله اویسی در قرن سیزدهم هجری شمسی است. کتاب غنچۀ باز، شرح مثنوی «گلشن راز» با موضوعیت عشق و عرفان اسلامی است. این کتاب در قالب شعری مستزاد است. این مستزاد عرفانی، با اضافه کردن واژگان بر پایان هر مصراع مثنوی «گلشن راز» نگارش شده است و در واقع قالب مثنوی گلشن راز را به قالب مستزاد تغییر داده است.
«ابوالقاسم شابي» و «اقبال لاهوري» از شعراي انقلابي و متعهد بودند كه در راه اصلاح و بيدارسازي افكار مردم گام نهادند. اين دو شاعر آزاديخواه عليه جور حاكم بر زمانه خود قيام كردند و به قيام عليه ستم متعهد شدند و به علت خفقانهاي موجود در سرزمینهاي تونس و پاكستان، زبان رمز و كنايه را برگزيدند تا آنجا كه «ظالم و ظلام» در قصايد شابي نماد استعمار فرانسه است و يا از آن به «الثعبان» مار تعبير میشود. اقبال نيز از استعمار انگليس به «گرگ برهنما» تعبير میكند. «شابي و لاهوري» سعي كردند گوهر ناياب عشق الهي را در هموطنان خود بپرورانند تا با توكل به خدا و كسب اراده از دست رفته، بر روح صوفيانه خشک حاكم بر زمان خود غلبه كنند و عليه استعمار به پاخيزند.
در ادبیات به طور عام و در ادبیات ایران و سوریه به طور خاص، غالبا شخصیت واقعی موجود زن در جامعه ترسیم شده؛ و از آنجا که همیشه ادبیات آینه تمامنمای زندگی واقعی و واقعیت اجتماع است، میتوان از این مقولهها دریافت که زن در جامعه نقش مهم و کلیدی دارد و اینکه آیا در جامعه ایران و سوریه به زن چنین بهایی داده شده است یا نه، خود جای بحث است. آنچه مسلم است، نتیجه حاصل از این تحقیق که برگرفته از رمان النعنع البری از انیسه عبود در سوریه و دیوان پروین اعتصامی و افکار او در ایران است، این است که «زن» به عنوان مادر، معمولا سنگ صبور و مرکز مهر و عطوفت خانواده، و در بسیاری از موارد، سپر بلای فرزندان خود است. اما زن به عنوان یک همسر، متأسفانه جایگاه قابل توجهی ندارد و مردان در این جوامع، همیشه خود را سرآمد و فرمانده و به نوعی، ارباب همسر خود میدانند و به این ترتیب، شخصیت زنان را تحقیر میکنند. البته حضور زن در محافل علمی و عرصههای مختلف فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تقریبا کمرنگ است و آنچه بیشتر مشاهده میشود، در بین نسل جوان است که متأسفانه این حضور، حضوری متأثر از فرهنگهای غربی است، یعنی بیش از آنکه به علم و دانش اهمیت داده شود، در چنین محافلی به مسایل جانبی، از جمله بدحجابی و غربزدگی گرایش و سوق داده میشوند.