در سال 263 ه.ش در معرّة النعمان (شهری میان حمص و حلب) در خاندانی اصیل از دودمان «تنوخ» کودکی زاده شد که او را «احمد» نامیدند. او بعدها به ابوالعلا نامور گشت. در سه سالگی به بیماری آبله دچار شد که این بیماری به نابینایی وی انجامید. مقدمات را در معره، نزد پدر آموخت، سپس برای دانش آموختن به حلب رفت. در زمان حکومت سیف الدوله حمدانی در آن شهر، کانون علم و دانش گرم بود. او از محضر دانشمندان بهرهها گرفت. سپس به انطاکیه رفت و از آنجا به لاذقیه. اندیشه فلسفی او چنان شهرت یافت که از نواحی دور و نزدیک برای بهرهگیری از دانش گسترده و نبوغ کمنظیر او به دیدنش میشتافتند. این حکیم و گوینده بزرگ سرانجام در سال 449 هـ.ق در اوج شهرت رخت از جهان بربست.
راویان و ناقدان ادب عربی در اینکه قصیده «بانت سعاد» از زیباترین و مشهورترین قصاید عربی است، اجماع و اتفاق دارند و اعتقاد به اینکه در زبان عربی هیچ قصیدهای به این درجه از اعتبار و اعتنا و اشتهار نرسیده، از مسلمات میشمارند. اوج اشتهار و مزیت این قصیده عربی که مورد اقبال و اهتمام بسیاری از لغویان و نحویان مستشرقان بوده و در شرح و ترجمه آن به زبانهای مختلف و در تضمین و تخمیس و تشطیر آن عنایت خاص و سعی بلیغ به کار بستهاند، مورخان آن را جزء سیرت رسولالله آوردهاند. در این کتاب این قصیده به انضمام قصایدی چند از ابوالعلاء معری و متنبی با شرح لغات و مفردات و ترکیب و ترجمه ابیات آورده شده است.