رضیالدین عبدالله بن محمد، معروف به امامی هروی، ادیب و شاعر قرن هفتم هجری قمری، معاصر سعدی و مجد همگر و ملکالشعرای دربار قراختاییان کرمان بوده است. علاوه بر شعر و علوم بلاغی، در ادبیات عرب و علوم عقلی از سرآمدان روزگار خود بود و رسالهای به عربی در شرح قصیده ذوالرمه (شاعر معروف عرب د 117 ق) دارد. دیوان این شاعر، فقط یک بار، آن هم در 1343 شمسی به کوشش همایون شهیدی از سوی انتشارات علمی چاپ شده است. مصحح در تصحیح این دیوان، سه نسخه متأخر و مغلوط در دسترس داشته و بسیاری از ابیات دیوان، به صورت تحریفشده، مبهم و ناقص ضبط شده است. نگارنده در این مقاله سعی کرده است که با معرفی قدیمیترین نسخه از دیوان این شاعر، که فقط سیزده سال پس از وفات وی کتابت شده، و نیز مقابله و مطابقت این نسخه نفیس با نسخههای دیگر، از جمله نسخه مکتوب به سال 741 و 1003 هجری قمری، بسیاری از ابیات تحریفشده و ناقص این دیوان را تصحیح و تکمیل کند.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
رستم و اسفندیار برجستهترین، نیکترین و مهمترین پهلوانان شاهنامهاند؛ از اینرو برخورد این دو یل از وزن و حساسیت خاصی برخوردار است. اسفندیار شاهزادهای جوان است، با چشم به تختی که شایستگی آن را دارد. او برخلاف گشتاسب، نه یک موجود آزمند و متزلزل و فریبکار، بلکه دلاور شکستناپذیر و مقدسی اس تکه برای نیکترین دینها و اندیشهها شمشیر زده است. رستم در مقابل او، پهلوان قرون و ابرمردی است که تبلور تکاپو و رنج مردانه یک تبار است. در این کتاب افزون بر مقدمه، سه مقاله پیرامون رستم و اسفندیار و همچنین متن آن از روی نسخه شاهنامه چاپ مسکو آمده است.
رشيدالدين وطواط يکي از دانشمندان بزرگ قرن ششم هجري و از ادبا و دانشمندان مشهور بلاغت در زبان عربي و فارسي است. تنها تصحيحي که از ديوان اين شاعر صورت پذيرفته، تصحيح مرحوم سعيد نفيسي است که در آذرماه 1339 هجري در تهران به زيور چاپ آراسته شد. به دليل متاخر بودن نسخ در دسترس مصحح و عدم دسترسي به نسخههاي قديمتر، بسياري از ابيات اين ديوان، به ويژه ابيات عربي، با تحريفات و تصحيفات ضبط گرديده است. نگارنده اين سطور با در دست داشتن قديمترين نسخه موجود، مکتوب به سال 699 هجري قمري، ابيات عربي تحريف شده فراواني از ديوان اين شاعر را تصحيح کرده که در اين نوشتار برخي از آنها ارایه گرديده است.
حافظ یکی از ارکان شعر فارسی و محبوبترین شاعر در میان فارسیزبانان است و دیوان وی پر خوانندهترین دیوان شعری و تجلی گاه فرهنگ و تمدن قوم ایرانی است. درباره زندگی و شعر حافظ، کتب و مقالات فراوانی نوشته شده و محققان و نویسندگان هر یک از زاویهای مخصوص، شعر او را مورد نقد و بررسی قرار دادهاند، آنچه از دیوان وی بر میآید این است که وی با بیشتر علوم عقلی و نقلی، کلام، تفسیر، حکمت، فقه، عرفان، موسیقی و نجوم آشنایی کامل داشته است. در مورد هر کدام از این موضوعات و مضامین و تأثیر هر کدام از این علوم بر شعر حافظ، مقالات و پژوهشهای گوناگونی صورت گرفته است. یکی از موضوعات جذاب و جدید، میزان آگاهی حافظ از طبابت و علم پزشکی است. در جای جای دیوان این شاعر میتوان تجلی میزان اطلاعات وی را از موضوعات علم پژشکی مشاهده کرد. اما یک غزل در دیوان این شاعر مشهود است که از لحاظ کاربرد کلمات و تعبیرات و مفاهیم علم پزشکی جلوه خاص دارد که در این مقاله سعی شده است به بررسی و شرح این غزل پرداخته شود.