شعر دوران مشروطه، شعري با مفاهيم و طرحهاي تازه است که با رويكردهاي انتقادي، سياسي و اجتماعي تا حد زيادي مردمي شده و مخاطبان فراواني يافته است؛ اما به لحاظ روساخت و شكل، همچنان هماننديهاي زيادي با شعر دوران کلاسيک دارد كه يكي از وجوه آن استفاده از زبان عربي در اشعار اين دوران است. دهخدا نيز يکي از شاعران دوران مشروطه است که به نظر ميرسد عربي مابي به عنوان يک ويژگي عمده، شعر او را در شکل و ساختار به شعر گذشتگان شبيه كرده است. بسامد فراوان کلمات، عبارات، مصرعها و ابيات عربي يکي از دلايل مهم چنين شباهتي است. در اين مقاله سعي ميشود با دستهبندي موضوعي اشعار ديوان دهخدا، كه در آنها لغات و عبارات و ابيات عربي به كار رفته، نوع استفاده دهخدا از زبان عربي مورد بررسي قرار گيرد و مشخص شود اين عربي مابي تا چه اندازه با مضامين و انديشه جديد در شعر دوران مشروطه هماهنگ است و تا چه حدي تحت تاثير انديشه و شعر دوران گذشته قرار دارد.
موضوع کتاب بدایه العربیه دوره صرف و نحو زبان عربی برای سال اول دبیرستانهاست که مطابق برنامه جدید وزارت فرهنگ در سال 1334 توسط محمدتقی کمال تالیف شده است
سهیل محسن افنان را جز از طریق آثارش نمیشناسیم. وی علاوه بر تدوین واژه نامه فلسفی و نگارش کتابهای پیدایش اصطلاحات فلسفی در عربی و فارسی و ابن سینا: زندگی و آثار او، ترجمه فارسی دو اثراز یونانی نخست درباره هنر شعر ارسطو و سپس ایرانیان آسخیلوس را نیز در آثار خود دارد. افنان در کتاب حاضر ( پیدایش اصطلاحات فلسفی در عربی و فارسی ) در پی آن است که سیر پیدایش و تحول اصطلاحات فلسفی در زبانهای فارسی و عربی را نشان دهد. وی برای نیل به این مقصود به بررسی تاریخ تحول و تطور زبان علمی عربی و فارسی از طریق مطالعه آثار ادبی این دو زبان، نخستین ترجمه ها از متون یونانی و نیز مکتوبات علمی در زمینه های فلسفه، عرفان، کلام، منطق و حتی پزشکی و ریاضی می پردازد. افنان که نثر عربی را بر دو قسم دینی و غیر دینی می داند، بر آن است که منشاء زبان و اصطلاحات فلسفی باید نثر غیر دینی باشد. وی نشان می دهد که بسیاری از اصطلاحات فلسفی که توسط مترجمان آثار یونانی بکار برده شد، نخست در آثار نویسندگان نثر غیر دینی چون عبدالحمید و ابن مقنع دیده می شود. به عقیده افنان مترجمان اگرچه به لحاظ زبان و واژگان متأثر از ادبیات غیر دینی بودند، اما از نظر فن ترجمه، روشهای مترجمان آرامی در ترجمه متون یونانی به سریانی را برگزیدند. او بر باور است که زبان فارسی در راه ساختن زبان و اصطلاحات فلسفی مسیری متفاوت از عربی پیموده است. در زبان فارسی اگرچه در قیاس با عربی فعالیت کمتری نسبت به ترجمه از یونانی صورت گرفته است، اما این زبان بر خلاف عربی از تمام امکانات زبانهای هندی – اروپایی در جعل ترکیبات و انتقال مفاهیم انتزاعی یونانی برخوردار است. وی اصطلاحات فارسی ابن سینا در دانشنامه علائی را نمونه ای ارزشمند از این توانایی زبان فارسی می داند.
لزوم پرداختن به جنبههاي نمايشي آثار ادبي غني فارسي براي استفاده در توليد فيلمهاي اقتباسي جذاب و پرمحتوا، با عنايت به پيشرفت تکنيکي سينما از يک سو، و کمبود سوژههاي جذاب و بکر از سوي ديگر، بر کسي پوشيده نيست. در اين مقاله سعي شده است با تکيه بر جايگاه و اهميت اقتباس از آثار ادبي در سينماي جهان و سابقه آن در ايران، سيرالعباد الي المعاد سنايي غزنوي به عنوان اثري واجد شرايط اقتباس بررسي و با توجه به برخي ويژگيهاي مطلوب داستانهاي سينمايي، برخي وجوه نمايشي آن تحليل و نمايانده شود. با اين توصيف، به ويژگيهاي اين اثر در ساختار يعني: نمود داستاني و روايتگونه، تصاوير بکر و بديع، ماجراهاي تصويري، به علاوه بخشهاي متمايز اما پيوسته متن که قابليت تبديل آن را به يک فيلم نامه سه پردهاي نشان ميدهد، در تطابق با يک داستان خوب سينمايي براي اقتباس اشاره شده است. در ضمن به محتواي غني و فلسفه اخلاقي اثر همراه و هم خوان با فضا و تصاوير ارائه شده در آن، به عنوان زمينهاي مناسب براي اقتباس فيلم نامهاي سينمايي و ساخت فيلمي ارزشمند توجه شده است.
هر که اندک آشنایی با جبران خلیل جبران و آثار وی داشته باشد، میراندکه او از جانب کلیساهای وقت لبنان متهم به بیدینی شده است. اما همین جبران متهم به بیدینی زیباترین کتابها را درباره مسیح (ع) و دین وی نوشته است. زندگیکردن درکنار مسلمانان لبنان، مسیحیان آمریکا، و یهودیان فرانسه اثری از این دینها در ذهن او باقی گذاشت. وی به همه ادیان به دیده احترام مینگریست و خواهان تسامح دینی بود و از تعصب دینی روی میگرداند. جبران معتقد بودکه دین حقیقی در سینه مردم جای دارد, به همین خاطر به کشیشانی که دین را وسیله تسلط بر دیگران قرار داده بودند، حمله کرد و در حملا متقابل کشیشان نیز او را به کفر متهم نمودند. او به مسیح (ع)، محمد (ص) و علی (ع)، به دیده احترام مینگرد و در آثارش رگههایی ازکلام بزرگان وکتب آسمانی دیگر ادیان وجود دارد.