فلسفه تعليم و تربيت را ميتوان رشتهاي مستقل فرض نمود که در آن اساس تعليم و تربيت، رابطه تعليم و تربيت با ديگر رشتههاي معرفت انساني، روشهاي تربيتي و نحوه برخورد با مسائل و مشکلات تربيتي است. در باب تعليم و تربيت نميتوان از مبنايي واحد سخن گفت، بلکه تعليم و تربيت را ميتوان به مباني متعددي چون روانشناسي، جامعهشناسي، دينشناسي، انسانشناسي و امثال آن تقسيم کرد. بررسي انواع روشهاي تربيتي و تطبيق آنها با متون ادب فارسي در اين پژوهش جاي ميگيرد. تمام متون ادبي قابليت تطبيق با روشهاي تعليم و تربيت را دارند. اين مقاله بر آن است که به تعريف تعليم و تربيت، تربيت از ديدگاه قرآن، گونههاي زبان تربيتي قرآن و هم چنين چگونگي ارتباط زبان قرآن با تعليم و تربيت بپردازد. در اين مقاله به روشهاي تعليم و تربيت در متون ادب فارسي خواهيم پرداخت.
در این کتاب طی سه بخش، سیر فرهنگ و تاریخ تعلیم و تربیت در ایران و اروپا بازگو شده است. بخش اول که "سیر فرهنگ و تعلیم و تربیت در ایران" عنوان گرفته شامل مباحثی از این قبیل است: روش تعلیم و تربیت در ایران بعد از اسلام؛ مهمترین مراکز تعلیم و تربیت؛ نخستین تلاشهای بشر در راه کتابت و نگارش مورد علاقه خود؛ عقیده چند تن از صاحبنظران ایرانی در باب تعلیم و تربیت؛ تعمیم نسبی فرهنگ بعد از اسلام، نخستین مدرسان و نقش ایرانیان در توسعه و تکمیل مداری و رشد فرهنگ اسلامی؛ وضع اجتماعی و فرهنگی ایران مقارن حمله مغول؛ مکتب خانهها در عهد صفویه؛ وضع مدارس در اواخر زندیه و اوایل عهد قاجاریه؛ تعلیم و تربیت در عهد قاجاریه؛ وضع مدارس در آغاز جنبش مشروطیت. در بخش دوم ذیل عنوان "نظریات جدید در تعلیم و تربیت" مباحثی از این دست به چشم میخورد: تعلیم و تربیت در غرب؛ وضع کلی تعلیم و تربیت در عصر ما؛ روشهای نوین در آموزش و پروش؛ چگونه فرزندان خود را تربیت کنیم؛ حمایت و جانبداری ویکتور هوگو از فرهنگ بشری. سومین بخش که "سیر فرهنگ و تعلیم و تربیت در اروپا" نام گرفته مشتمل بر عناوینی از این قبیل است: تعلیم و تربیت در یونان باستان؛ تعلیم و تربیت در روم قدیم؛ مدارس و علوم در قرون وسطی؛ رشد فرهنگ وعلوم تجربی در جریان نهضت اسلامی؛ احیای علوم قدیم؛ رنسانس و تجدید حیات علم و ادب؛ نهضت ادبی در اروپا.
این کتاب که به زبان فارسی سره به نگارش درآمده، گزارشی است از احوال و گفتار "آذرباد مهرسپندان " موبد موبدان عهد شاپور ذوالاکتاف که با بخشهایی از اندرزهای وی به چاپ رسیده است .بدین ترتیب، در بخش نخست کتاب جایگاه آذرباد در تاریخ ذکر گردیده و مقایسهای میان گفتار او با مانی، کنفوسیوس و دیگران صورت گرفته است .در بخش دوم، "سخنان آذرباد "به زبان پهلوی و ترجمه فارسی به چاپ رسیده است .بخشی از این سخنان، اندرزهای آذرباد به پسرش است .در بخش سوم کتاب نیز روایات مختلف از آذرباد و سخنان او که در متون پهلوی، عربی و فارسی انعکاس یافته درج گردیده است .بخش چهارم کتاب نیز متضمن سخنان یا اندرزهای "آذرباد "است که به عربی یا به شعر فارسی عرضه شده است .
تفسير خواجه عبدالله انصاري، از آثار گرانبهاي اوست كه تاكنون متن كامل آن پيدا نيست و جز به ياري بعضي مأخذ، به قسمتي از مطالب آن نميتوان دست يافت. مهمترين اثري كه بخشي از مباحث آن را در خود محفوظ داشته؛ تفسير كشفالاسرار و عدهالابرار ابوالفضل رشيدالدين ميبدي عارف و مفسر بزرگ اواخر قرن پنجم و اوايل قرن ششم است. اين مقاله، بررسي اجمالي است در باب آنچه در تفسير ميبدي به نام خواجه عبدالله انصاري آمده يا بگونهاي نقل شده است كه خواننده انتساب آن را به خواجه يقين خواهد كرد. اين بررسي نشان ميدهد كه ابوالفضل ميبدي مقدار ناچيز از تفسير خواجه عبدالله انصاري را در بخش عرفاني كتاب خود، (نوبت سوم) كشفالاسرار، آورده است. ميبدي، تفسير خواجه عبدالله انصاري را، كتاب شيخالاسلام انصاري در تفسير قرآن ميخواند. بنابراين به نظر ميرسد اين كتاب نام و عنواني خاص نداشته و به همان عنوان تفسير خواجه عبدالله انصاري معروف بوده است. مطابق نظر ابوالفضل ميبدي و با عنايت به ديگر آثار خواجه عبدالله انصاري، ميتوان دريافت كه كلام خواجه در تفسير نيز در نهايت ايجاز بوده است و از سوي ديگر، گفتههاي منقول از خواجه در تفسير كشفالاسرار، بعضي بطور كامل و بعضي بصورت جزئي تكرار شدهاند كه خود از حجم مقدرا بازمانده تفسير خواجه ميكاهد. منقولات کشف الاسرار،نشان ازصد ميدان و منازل السائرين خواجه دارد و به روش پير هرات ،که طريقت و حقيقت را با رعايت کامل اصول شريعت مي خواهد، متناسب است.
ایرانیان باستان و سپس اشکانیان و ساسانیان، به تصنیف و نگهداری افسانههایی پرداختند که در زبان عربی سابقه نداشت و اعراب پس از ترجمه این آثار به زبان خود، داستانهای دیگری نیز به همان گونه ساختند. این مقاله، در دو بخش به شرح چند افسانه، که در دورههای نخستین، از فارسی به عربی رفته است میپردازد: بخش اول، افسانههای عمومی که مسائل عام مردمی را، اعم از آیین و تمدن مطرح میکنند و تاریخ مشخصی ندارند؛ مانند «هزار افسان»، «کلیله و دمنه»، «مزدک نامه» و «بلوهر و بوذاسف» و بخش دوم، افسانههای تاریخی که موضوع آنها سرگذشت یکی از بزرگان تاریخ و یا ذکر وقایع تاریخی به صورت داستان است؛ مانند «بهرام چوبین»، «شهربراز و پرویز»، «رستم و اسفندیار»، «انوشیروان»، «بهرام و نرسی» و «دارا و بت زرین». این افسانهها، یکی از عناصر موثر در بلوغ تمدن مشترک پارسیان و اعراب بودهاند.