در متون عرفاني، دو زبان متفاوت کاربرد دارد: يکي، زبان عبارت و ديگري، زبان اشارت، زبان اشارت زباني است که از طريق رمز، اشاره، نماد و تمثيل، براي القاي معاني بهره ميبرد و در عين غيرصريحبودن، زباني قانون مند و منسجم است که از ارزشي والا برخوردار است. اساس اين زبان تاويلي را بايد در آيات قرآن کريم و روايات ائمه دين (ع) جست و جو کرد، زيرا بسياري از مفاهيم کلام الهي با زبان رمز و تمثيل، بيان شده است. يکي از اين داستانهاي رمزي در قرآن کريم، داستان حضرت ابراهيم (ع) است که عرفا در آثار خويش به جنبههاي رمزي آن توجه کردهاند، زيرا ماجراي عبرتآميز ابراهيم (ع) در پيمانه قصه، همراه ديگر شخصيتهاي داستان بيان شده است و عرفا گاهي به طور صريح يا غيرصريح، به رمزگشايي از آن پرداختهاند. بررسي متون عرفاني، ما را با اين جنبههاي رمزي داستان آشنا ميکند و نشان ميدهد که ابراهيم، رمز سالک حقيقي و پير طريقت، اسماعيل، رمز سالک و مريد حقيقي و آزر و نمرود نيز از موانع سير و سلوکاند. بررسي داستانهاي ديگر پيامبران نيز ميتواند ما را با جنبههاي رمزي اين داستانها آشنا کند.
جشن مهرگان ، چله ، شب يلدا ، جشن سده ، پنجه ، چهارشنبه سوري برخي از جشن هاي ايراني با آتش پيوند دارند و برخي با آب. از ميان جشن هاي منسوب به آتش، مهرگان، چله، شب يلدا، جشن سده، پنجه و چهارشنبه سوري از همه مشهورترند. كتاب «جشن هاي آتش» كه پژوهشي درباره جشن هاي منسوب به آتش در جهان و مراسم و آيين هاي سنتي آنها ميان زرتشتيان ايران و پارسيان هند است. مولف در پيشگفتار شرح داده است كه قبلا در كتاب «نوروز، سوابق تاريخي تا به امروز» درباره گاه شماري و جشن هاي ايران باستان توضيح داده است، اما درخواست بسياري از علاقه مندان به تاريخ و فرهنگ ايران زمين و نيز دانشجويان رشته هاي مرتبط، وي را بر آن داشته است كتاب كوچك تر و كم حجم تري را صرفا بر پايه پرداختن به جشن هاي ايراني منتشر كند. نويسنده اين كتاب را از جشن مهرگان آغاز مي كند و با جشن تيرگان به پايان ميرساند. در اين ميان گزارشهايي درباره برگزاري مهرگان ميان زرتشتيان كرمان و يزد، مهرگان در دوره اسلامي و در دوران خلافت عباسيان، جشن سده و گذشتن سياوش از آتش، جشن هاي آتش ميان ارامنه و جشن هاي آذرگان و ارديبهشتگان از مطالب خواندني كتاب هستند.
این کتاب که از مشهورترین و پرخوانندهترین نوشتههای باشلار است، از جمله بدین مناسبت درخور توجه است که نویسنده آن که اعتقاد داشت همه امید و آرمان فلسفه باید این باشد که شعر و علم را مکمل یکدیگر سازد و آنها را جون دو ضد لایق یکدیگر با هم آشتی دهد، بیش از آنکه از میان عناصر اربعه، هوا و خاک و آب را مورد تحقیق قرار دهد، نخستین بار در این کتاب، روش بررسی خاص خویش را که در تقاطع شعر و علم واقع است، محک زده است.
متون کهن، به ویژه متون پیش از حمله مغول، همچون گنجینههایی از واژهها و اصطلاحات، پشتوانهای استوار برای زبان فارسی امروز به شمار میآیند. گونهکهن بسیاری از واژهها را میتوان در این متن بازجست. بسیاری از واژهها، که امروز نشان آنها را تنها میتوان در فرهنگهای لغت جست، در متنهای قدیمی یافت میشوند. حتی گاهی میتوان واژههایی در این کتابها پیدا کرد که در فرهنگهای موجود اثری از آنها نیست. در این میان، جایگاه متنهای کهن علمی، از آن روی که سرشار از اصطلاحات علمیاند، در روزگاری که نقش زبان فارسی به عنوان زبان علمی در هجوم واژههای دانشهای گوناگون رو به ضعف مینهد، در خور توجه است. درست است که بسیاری از مفاهیم دانشهای قدیم امروز نادرست و خرافی به شمار آمده و منسوخ شده است، اما میتوان از واژههای علمی کهن به عنوان قالب و ظرفی برای مفاهیم علمی روز استفاده کرد.
مثنوي مولوي از آثار ارزندهاي است که ميتواند از زاويه روانکاوي بررسي شود. از ميان روانکاوان و روانشناسان، نظريات کارل گوستاو يونگ با آثار عرفاني، داستانها و اسطورهها قابل تحليل است. آنچه يونگ را به مولانا نزديک ميکند اهميت و ارزشي است که وي براي خودآگاهي و کمال قايل است و اين همان چيزي است که مولانا در سراسر مثنوي انسان را به سوي آن فرا ميخواند. همچنين شناخت مولانا از جنبههاي پنهان روان آدمي که از مباني و اصول نظريات يونگ است، به رغم عدم تفکيک، طبقهبندي و نامگذاري اين جنبهها، در ايجاد اين پيوند و سازگاري موثر است. در اين مقاله جنبههاي نمادين داستان مرد اعرابي درويشي که کوزه آبي براي خليفه برد و ماجراي او با زنش تحليل و بررسي ميشود. نگاه به ظاهر متناقضي که مولانا و مرد درويش نسبت به زن دارند ميتواند ريشه در کشمکش موجود در بخش ناخودآگاه روان انسان و کهن الگوي آنيما و دوگانگي آن داشته باشد. همچنين به ساير نمادهايي که به نوعي با روان انسان در ارتباطاند، اشاره ميشود.