باور به وجود منجی و رهاییبخش و تشکیل جامعهای آرمانی که الگوهای معنوی و مینوی بر آن حاکم باشد، در ادبیات آرمان شهری و تعلیمیجهان اهمیت بسزایی دارد. باور به سوشیانت و نجاتدهنده، بخش درخور توجهی از باورهای دینی، آرمانی و مفاهیم فرهنگی را در عرصههای فرهنگ و ادبیات ایران پیش از اسلام در برگرفته بود و از زمانی که دین اسلام با سرشت فارسیزبانان درآمیخت، این باور بازتابی گسترده در شعر شاعران ادب فارسی بر جای گذاشت و به ویژه پس از انقلاب، این مفهوم و رویکرد آن در ادبیات، فراگیرتر شد. شعر «انتظار» میان شاعران ایرانی که به ویژه از دریچه دینی به تبیین مسائل میپردازند، جایگاه درخوری دارد و کارکردهای زبانی، درونمایهای و زیباشناختی این شعر به گونهای است که با باورهای دینی درآمیخته است. اما واقعیت این است که به سبب جنبههای محتوایی - دینی و آرماناندیشی، تاکنون زبان و کارکردهای هنری و زیباشناختی این شعر کمتر کاویده شده است. از اینرو، هدف این مقاله، نقد و تحلیل و بررسی شعر انتظار، در عرصه ادبیات معاصرِ پس از انقلاب، از دیدگاه زبانی و به ویژه پژوهش بسامدی واژگان، تحلیل واژهشناختی و کارکردهای زبانی اینگونه شعر و چگونگی پیوند با کارکردهای درونمایهای و سرشت آنهاست.
به مفهوم عام دانشی که ادبیات را مطالعه یا درباره ادبیات تحقیق میکند، ادبشناسی مینامند. این کتاب در شش فصل تدوین و ترتیب گردیده است: در فصل اول مطالبی آورده شده که برای خوانندگان معنا، اهمیت و ماهیت ادب یا ادبیات را معرفی میکند. فصل دوم درباره سه بخش یا شاخههای بخش عمده ادبیات (تئوری ادب، تاریخ ادبیات و نقد ادبی) به تفصیل آورده شده است. در فصل سوم کتاب انواع ژانرهای ادبی به اختصار معرفی شده و در بخش چهارم مسائل مربوط به فنون ادبی به اختصار معرفی شده است. در فصل پنجم به شمول مکتبهای ادبی زبانهای پشتو و دری، تعدادی از مکاتب ادبی جهان غرب به خواننده معرفی شده و در بخش آخر کتاب بحث کوتاهی درباره ادبیات عامیانه و فولکوریک و به بحث کوتاه درباره ادبیات کودک کتاب خاتمه یافته است.
ادبيات «انتظار» از بنمايههايي است که بويژه از اوايل دهه شصت، توسط شاعران و نيز منتقدان ادبي مورد توجه قرار گرفت، اما رويکرد اهل نقد به آن بيشتر شکل مطبوعاتي و ژورناليستي داشته تا آکادميک و از اينرو، جاي پژوهشهاي جدي و علمی از اين دست، بسيار خالي است. براي دستيابي به پژوهشي پيرامون اين گونه ادبي، شايسته است آن را از دريچههاي گوناگون، بازشناخت و بررسي کرد. پرسش بنيادي اين مقاله، چگونگي کارکرد موسيقايي شعر انتظار و ارتباط آن با درونمايه اثر است، از اينرو نگارندگان با بررسي آماري نود قطعه شعر انتظار از بيست شاعر برجسته معاصر، در پي دستيابي به پاسخ به اين پرسش هستند. در بررسي موسيقي بيروني شعر انتظار، به کارکردهاي وزن در شعر انتظار، هماهنگي وزن با درونمايه، اوزان خيزابي و جويباري و اوزان شفاف و کدر در اين نوع شعر پرداخته شده است. سپس با جستاري در موسيقي کناري شعر انتظار، کارکرد قافيه و پيوند آن با موضوع انتظار، واژه قافيه و ارتباط موسيقايي آن با ساير واژگان بيت، قافيه بديعي و قافيه معنوي در شعر انتظار و رديف پويا و ايستا و پيوند آن با موضوع، مورد توجه قرار گرفته و نهايتا موسيقي دروني شعر انتظار و تکرار و موسيقي در عنوانهاي شعر انتظار بررسي شده است. از جمله دستاوردها و يافتههاي اين جستار اين است که شاعر شعر انتظار به شکلي ناخودآگاه در لحظههاي سرايش، پيوندي ژرف بين مفهوم اندوهناک انتظار و فرم شعر انتظار برقرار میکند.
دانشگاه تربیت معلم سبزوار به مناسبت چهل و اندی سال کوشش های علمی و اندیشه ورزی استاد دکتر سیدمحمد علوی مقدم همایش نکوداشتی با هدف ارج نهادن به خرد، اندیشه و دل آگاهی در 13 اردیبهشت 1380 برگزار کرد و کیمیای سخن مجموعه مقالاتی است که به همین مناسبت در سه بخش "یادها، خاطره ها و باورها" ، "زبان، ادبیات و نقد ادبی" و "علوم قرآنی، علوم بلاغی و معرفت شناسی" در برابر دیدگان اهل اندیشه، خردمندی و فرهیختگی قرار می گیرد
در پژوهشهای پیشین، کاوش درباره مضمون عیاری و آموزههای جوانمردی و جریانها و شاخههای این آیین اجتماعی ـ سیاسی عموماً بر اثر غلبه گرایش و نگاه نخبهگرای محققان و محوریت و جایگاه ویژه قرآن کریم و متون دینی، بیشتر معطوف به متون عرفانی منثور و گاه منظوم بوده است. روشنگری و بازنمایی ارتباط تنگاتنگ و کهن عیاری و جوانمردی با متون حماسی و نمایاندن آموزههای تعلیمی ـ القایی این جمعیت اخلاقی میتواند گامی نو و جهتساز باشد تا خاستگاه اولیه و ایرانی عیاری را آشکار سازد و برخی برداشتهای نادرست موجود را نیز در این مورد اصلاح نماید. با این چشمانداز نوشتار حاضر کوشیده است نخست مبانی نظری تحقیق را در چهار محور روایتهای حماسی منثور، ادبیات تعلیمی و چیستی و زیرشاخههای آن، پیشینه تاریخی و فراز و فرودهای جوانمردی و عیاری معرفی کند و سپس با رویکرد تطبیقی موردی و گونهشناختی، به تحلیل و توصیف آموزههای تعلیمی ـ القایی عیاران و جوانمردان در دو حماسه منثور سمک عیار و داراب نامه بپردازد. دست آوردهای جستار حاضر، ناگفتهها و ابعادی را آشکار میسازد که پیشتر بدانها توجهی نشده است.