در اين مقاله بر آنيم تا الگويي براي مطالعه نظام‌مند وجهيت در زبان فارسي پيش روي نهيم. با اين هدف، وجهيت را پديده‌اي زباني مي‌انگاريم که مي‌تواند در سطح جمله، در سطح سازه‌هاي کوچک‌تر از جمله يا در سطح گفتمان بيان شود. در چنين نظامي که وجهيت جمله‌اي، وجهيت زيرجمله‌اي و وجهيت گفتماني طبقات اصلي آن را تشکيل مي‌دهند، هر يک از عناصر وجهي را مي‌توان به لحاظ واج‌شناختي، ساختواژي، نحوي، معنايي و کاربردشناختي مورد مطالعه قرار داد. در اين ميان، پژوهش‌هاي پيشين نظام وجهيت زبان فارسي را به لحاظ صرفي ـ نحوي در افعال وجهي، قيود وجهي و زمان گذشته خلاصه کرده‌اند و در ميان ابعاد گوناگون وجهيت، ويژگي‌هاي معنايي عناصر وجهي را کانون توجه خود قرار داده‌اند. در صفحات حاضر، با به کارگيري الگوي پيشنهادي و معرفي سه بعد معنايي نيروي وجه، پايه وجه و منبع ترتيب و با توجه به پژوهش‌هاي پيشين در مورد نظام وجهيت زبان فارسي، اسامي وجهي و صفات وجهي را به اين نظام معرفي مي‌کنيم و ويژگي‌هاي معنايي و ساختواژي صفات وجهي فارسي و همچنين برخي از محدوديت‌هاي حاکم بر متمم‌هاي اسمي اين صفات را به اختصار توضيح مي‌دهيم.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

587143472c208.PNG

اسامي و صفات گزاره‌اي در زبان فارسي

غلامحسین کریمی دوستان

در اين مقاله نشان داده مي‌شود که کتاب‌هاي دستور زبان فارسي و فرهنگ‌هاي اين زبان، در مورد تعيين مقوله نحوي يا واژگاني تعداد قابل توجهي از کلمات قاموسي زبان فارسي، مانند «انجام»، «حفظ»، «فراموش»، و «وادار»، اتفاق نظر ندارند و در اين زمينه، در آنها تناقضات و ناهماهنگي‌هاي قابل توجه و مشکل آفريني وجود دارد. اين ناهماهنگي‌ها ـ که هم از لحاظ نظري و هم از لحاظ عملي تبعات منفي به دنبال دارند ـ ناشي از عدم شناخت ماهيت و نقش اصلي اين واژه‌ها در زبان فارسي امروز است. از آنجا که اين واژه‌ها داراي ساخت موضوعي و گزاره‌اي هستند، پيشنهاد مي‌شود که بر اساس کاربرد واقعي و با توجه به نقش گزاره‌اي آنها در ترکيبات و جملات دستوري، اين کلمات در دو دسته، تحت عناوين «اسامي گزاره‌اي» و «صفات گزاره‌اي»، طبق‌بندي شوند.

دستور زبان/دستور زبان فارسی
مقاله
58027e8c23db3.PNG

بررسي عناصر روايت و کانون مشاهده در رمان «سخت‌تر شدن اوضاع»

غلامحسین کریمی دوستان

اين مقاله به بررسي 1ـ کانون مشاهده و 2ـ کانون روايت در نظريه‌هاي روايت‌شناختي در رمان «سخت‌تر شدن اوضاع» مي‌پردازد. در رويکردهاي روايت‌شناختي به ايجاد تمايز ميان دو جنبه مختلف زاويه ديد تمايلي نيست. تمايز بين دو مفهوم 1ـ روايت و 2ـ کانون مشاهده قبل از ژرار ژنه، روايت‌شناس مشهور فرانسوي، مورد توجه قرار گرفته بود، اما اين ژرار ژنه بود که اين تمايز را به صورتي نظام‌مند مورد بررسي قرار داد. ژنه براي عبارت زاويه ديد اين دو عبارت متمايز را به کار برد که اولي به عمل انتقال کلامي داستان توسط گوينده (راوي در ادبيات داستاني) و دومي به کانوني مربوط مي‌شود که از طريق آن روايت از نظر مکاني ـ زماني، روانشناختي و ايدئولوژيکي مشاهده مي‌شود. ژنه معتقد است که در هر دو اثر روايي دو جنبه متمايز زاويه ديد ممکن است از طريق يک فرد واحد و يا همزمان از طريق چندين راوي و مشاهده گر نمود يابد. در اثري روايي مانند «سخت‌تر شدن اوضاع» اثر هنري جيمز، که يکي از آثار برجسته در حوزه ادبيات روايي است، مي‌توان جنبه‌هاي مختلف زاويه و ديد و کانون مشاهده را بررسي کرد. بنابراين در اين پژوهش دو جنبه متمايز زاويه ديد که ذکر آنها رفت، مورد بررسي قرار مي‌گيرد و به اهميت هر يک از اين جنبه‌ها در برخي از آثار برتر ادبيات داستاني اشاره مي‌شود.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله