آزادي‌خواهي و رهايي‌طلبي از درون‌مايه‌هاي اشعارغنايي سده اخير است که بخصوص با در نظر گرفتن زمينه‌هاي اجتماعي شکل‌گيري آنها شايسته تامل بيشتري است. نقش شاعران در ايجاد فضاي آزادي‌خواهي و استبدادستيزي و ترغيب مردم به مبارزه فکري و عملي با بيداد حاکم بر اجتماع در دوران مشروطيت و پس از آن قابل چشم‌پوشي نيست. محمدرضا شفيعي کدکني (م. سرشک) يکي از شاعران بزرگ پس از مشروطه ايران است که انديشه‌هاي اجتماعي و موضوعاتي همچون آزادي، آزادي‌‌خواهي و استبدادستيزي از آرمان‌هاي او بوده و حجم کثيري از اشعار وي را در بـر گرفته است. ما در اين مقاله کوشيده‌ايم با روش توصيفي ـ تحليلي مفاهيم و موضوعات آزادي‌خواهي و استبدادستيزي را در اشعار پيش از انقلاب اسلامي شفيعي کدکني بررسي کنيم تا به واسطه آن هم نقش اين شاعر آزادي‌خواه را در آگاهي بخشي به جامعه عصر خود روشن‌تر کنيم و هم جلوه‌هايي از تعهد و رسالت اجتماعي شاعر را باز نماييم. مهم‌تر آنکه شيوه بياني موثري را که او در بيان اين موضوع، متناسب با فضاي اجتماع عصر خود برگزيده است، آشکار کنيم. زيرا به نظر مي‌رسد بين شيوه بيان غير صريح، تمثيلي، نمادين و رمزگونه شاعر در موضوعات آزادي‌خواهي و استبدادستيزي با فضاي جامعه استبداد زده عصر او در پيش از انقلاب اسلامي رابطه مستقيم وجود دارد.

منابع مشابه بیشتر ...

65e5c2696ff48.jpg

فرهنگ، خرد و آزادی

رضا داوری اردکانی

کتاب فرهنگ، خرد و آزادی نوشته دکتر رضا داوری اردکانی به ارتباط متقابل آزادی و خرد و فرهنگ که سه جوهر مستقل از یکدیگر نیستند و بلکه سه وضع اساسی در سیر تحقق جهان بشری‌اند می‌پردازند. فرهنگ، خرد و آزادی سه مفهوم جدا از یکدیگر نیستند، این‌ها در وجود و زمان باهم‌اند اما در مقام تعیین با اینکه از هم جدا می‌شوند به یکدیگر بستگی دارند و این بستگی چنان است که اگر یکی از آن‌ها نباشد دو دیگر هم نیستند یا لااقل فهم معنی هیچ یک از آن‌ها بدون در نظر آوردن دو معنای دیگر تمام نمی‌شود. این‌ها با هم چه نسبت دارند؟ چنان‌که اشاره شد فرهنگ و خرد و آزادی امور ثابتی نیستند که از ابتدا وجود داشته و به همان صورت دوام پیدا کرده باشند. در این کتاب سعی شده است ارتباط متقابل این این سه مفهوم بررسی شود و در ادامه ضرورت وجود هر یک برای بقای دیگر مفاهیم مورد پژوهش قرار بگیرد. این کتاب برای پژوهشگران حوزه فلسفه و فلسفه اخلاق مناسب است زیرا کمک می‌کند به شکل چند جانبه مهم‌ترین مفاهیم انسانی و فلسفی را بررسی کنند.

638233974eb39.jpg

آزادی و فرهنگ

مصطفی رحیمی

نوزده مقاله این دفتر در چهار مقاله کلی طبقه بندی شده اند: فرهنگ و آزادی، فلسفه و مسائل اجتماعی، مسائل مربوط به سوسیالیسم، و مساله روشنفکران. در بخش نخست درباره سیاست فرهنگی، نقش فرهنگ و رواداری در رشد دموکراسی، نقش مطبوعات، مفهوم نوآوری ادبی و اجتماعی و روند آزادیخواهی در کشورهای آفریقایی سخن گفته میشود. در بخش دوم بحثهایی درباره مرلوپونتی، مارکس و منتسکیو به میان می آید. بخش سوم به تحولات بلوک سوسیالیسم پرداخته روند تحولات را در کوبا و چین و شوروی دنبال می کند. بخش چهارم شامل دو مصاحبه است درباره روشنفکران و روابط آنان با مردم و قدرتها و ایدئولوژیها و مساله بحران هویت در آنان.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57d104f1614ea.PNG

عنصر «گفتگو» در تاریخ بیهقی

قاسم صحرائی

در محیط دربار سلطان مسعود غزنوی، بی‌اعتمادی عمیقی در لایه‌های مختلف حکومت وجود داشت که زمینه انواع توطئه‌ها و فتنه‌انگیزی‌ها را فراهم می‌آورد. ابوالفضل بیهقی به کمک ابزارهایی هم‌چون عنصر داستانی «گفتگو»، کوشیده است به نحوی زیرکانه و پوشیده آن واقعیت‌ها را آشکار سازد و آنها را در بوته نقد قرار دهد. بیهقی با این انگیزه و هدف خاص از طریق گفتگو به توصیف دقیق شخصیت‌ها و روابط آنها پرداخته است. وی گاه از طریق بازگویی جملاتِ اشخاص در لابه‌لای گفتگوهایشان، آنها را قابل‌اعتماد یا غیرقابل اعتماد معرفی کرده است. هم‌چنین گاه فضای بی‌اعتمادی را از طریق گزینش‌ها و پاره‌های برگزیده خود از میان گفتگوی شخصیت‌ها منعکس کرده است. بیهقی معمولاً انتقاد خود را در لفافه‌ای از گفتگوهای دیگران می‌پیچد و از طریق گفتگوی آنها بسیاری از سیاست‌های اشتباه حکومت غزنویان و شخص مسعود را زیرکانه و غیر مستقیم برملا می‌کند.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در نثر و متون
مقاله
57aff46b4842c.PNG

لحن، صحنه‌پردازي و فضا ابزار انتقاد و اعتراض بيهقي

قاسم صحرائی

در اين مقاله برآنيم تا با نگاه تاويل‌گرانه به عناصر داستاني، صحنه‌پردازي، فضاسازي و لحن شخصيت‌ها در تاريخ بيهقي و با کمک گرفتن از تداعي معاني و مفاهيم در محور عمودي و افقي کلام، اين فرضيه را اثبات کنيم که ابوالفضل بيهقي از طريق عناصر مذکور، علاوه بر نوشتن تاريخ و داستان‌پردازي و زينت و آراستن کلام، از حکومت مسعود غزنوي و فضاي غيرقابل اعتماد دربار او انتقاد کرده است. پس مي‌توان ادعا کرد که قلم بيهقي، صرفا محافظه کار نيست، بلکه قلم وي توام با انتقاد است، انتقاد از مفاسدي که منجر به شيوع بي‌اعتمادي در دربار سلطان مسعود شده است؛ البته انتقادي زيرکانه و همراه با رعايت شان پادشاه.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در نثر و متون
مقاله