انديشههاي فلسفي و زبانشناختي گادامر و ريكور در هرمنوتيك فلسفي پيرامون چگونگي تحقق فهم، بسيار مهم هستند. مفاهيم «آميزش افقها» از گادامر و «فهم خود از طريق ديگري» از ريكور مهمترين مسائل مطرح شده در اين حوزه به شمار ميروند. اين دو مفهوم فلسفي در پي دستيابي به فهم بينفرهنگي هستند. از سوي ديگر، استراتژيها و رويكردهاي دوگانهباورانه ترجمه در قالب دوگانهباوري بوميسازي/ بيگانهسازي ونوتي و نظرياتي مشابه آن نتوانستهاند راه را براي تفاهم بين فرهنگها هموار كنند. اين مقاله ميكوشد با تكيه بر آراي ياد شده گادامر و ريكور اين معضل دوگانه باورانه نظريه ترجمه را رفع كند. با تكيه بر اين نظر گادامر كه هر فهمي در زبان رخ ميدهد و اين نظر ريكور كه بشر با وجود تنوعهاي گوناگون وحدتي خاص دارد، ترجمه به عنوان پديدهاي زبانشناختي و فرهنگي بازانديشي ميشود كه ميتواند در نزديكي فرهنگي و زباني انسانها و دستيابي به گونهاي از وحدت بينفرهنگي تاثيري بسزا داشته باشد. در نتيجه، اين پژوهش بر آن است كه در مقابل رويكرد دوگانهباورانه بوميگرايي ـ بيگانهسازي به ترجمه، ترجمه را از زاويه ديد هرمنوتيك فلسفي به مثابه نوعي فهم بينفرهنگي معرفي كند و رويكرد نويني را درباره پديده ترجمه پيشنهاد كند كه همزمان توجه به دو فرهنگ دخيل در فرايند ترجمه و پاسداشت و احترام فرهنگ ديگري را لحاظ ميكند.
بخش نخستین کار نویسنده این سطور بررسی سبک سخن سورآبادی از خلال قصه ها و ترجمه ها بود، و ازین حیث زبان قصه ها بیشتر درخور توجه می نمود، چرا که زبان ترجمه عموما به لحاظ تقیّد بسیار گزارشگران کلام خدا در روزگاران گذشته بر این که سخنی به خطا گفته نیاید و کلمه ای به نادرست ترجمه نشود بسا که از شیوه زبان قرآن متاثر می شد و از هنجار زبان پارسی دور می گشت. اما زبان قصه از این تقیّد و تعهّد به دور است و روح زبان گوینده در آن بیشتر نمودار. با این حال، نویسنده ترجمه های قرآن را نیز درین بررسی از نظر دور نداشت و هر نکته ای را که قابل بحث و بررسی می یافت و نتیجه ای به گمان او از آن به دست می آمد یادداشت می نمود. حاصل این همه، خصوصیات زبانی ابوبکر عتیق را در دو بخش جداگانه زبان قصه ها و زبان ترجمه ها زیرعنوان یگانه "شیوه گفتار" مصنف درین کتاب فراهم آورد. بخش بعدی، بررسی مسائل لغوی قصه های کتاب بود. این کتاب ازین نظرگاه بس سودمند و قابل اعتنا است. گنجینه ای است که بسیاری از مفردات و ترکیبات سره و زیبای فارسی را در آن می توان دید. از این رو نگارنده تلاش کرد که تا می تواند همه آن مروارید های نفیس و گرانبها را از ژرفای کتاب برآورد و در مواردی که گاه ذکر مثال هایی از دیگر کتاب های استوار نظم و نثر کهن پارسی دربایست می نمود به ایراد نمونه ای از آن ها بپردازد، تا هم معانی آن کلمات را با آن شواهد روشن تر نماید و هم برای مقایسه کاربرد آن واژگان در کتاب سورآبادی و آثار دیگر استادان زبان فارسی زمینه ای فراهم آورده باشد. آخرین بخش کتاب شامل دو فصل است: فصل اول این بخش راجع به برابرهای قرآنی واژه های فارسی است و بخش دوم آن، معادل های فارسی واژه های قرآن است.
در بخش نخست کتاب، "ادبیات داستانی" در گستره تاریخ، اسطوره، افسانه، رمانس و رمان به اختصار شرح و تبیین میگردد، سپس مقوله ورود رمان و داستان کوتاه به ادبیات فارسی، با ترجمهها سفرنامههای خیالی، مقالات شبه داستان و رمانهای تاریخی بازگو میگردد .بخش بعدی کتاب مربوط به "پیشگامان انواع جدید داستانی" است که با معرفی کوتاه جمالزاده و مشفق کاظمی پی گرفته میشود . نویسنده در مبحث "نسل اول داستان نویسان" از هدایت، علوی و چوبک و از مختصات آثارشان یاد میکند و در بخش "گروه دوم از نسل اول داستان نویسان" و ویژگیهای داستان نویسی حجازی، دشتی، نفیسی و جواد فاضل را به اختصار برمیشمارد .مباحث بعدی کتاب که شامل ارزیابی کوتاه آثار نویسندگان فارسی است به این موضوعات و شخصیتها اختصاص مییابد : "نسل دوم داستان نویسان :دانشور، آل احمد و گلستان"، "ادامه داستان نویسان نسل دوم :بهآذین و پرویزی"، "رمان تاریخیی مستعان، مسرور، مدرس، سردادور، میمندی نژاد، مطیعی، امیر عشیری، آرین نژاد و آشتیانی"، "نسل سوم داستان نویسان :صادقی، ساعدی، افغانی و مدرسی"، "نسل چهارم داستان نویسان :گلشیری، میرصادقی، فصیح، شهدادی، و ایرانی"، "ادبیات اقلیمی یا داستان نویسی روستا"، "ادامه نویسندگان ادبیات روستا :فقیری، بهرنگی و درویشیان"، "نثر علمی ادبی"، "نمایشنامه نویسی"، "نمایشنامه نویسی در دورههای بعد"، و "ترجمه از زبانهای اروپایی" .