ميرزا قاسم فرزند ميرزا محسن تبريزي معروف به زاهد از سخنوران و شاعران نيمه دوم سده يازدهم هجري است که در عهد شاه سليمان صفوي در اصفهان زندگي ميکرده است. تاريخ دقيق ولادت او روشن نيست. نسخه خطي کليات ديوان او شامل: غزليات، قصايد، رباعيات، مثنوي سفينه النجات و منشآت ميباشد. ميرزا طاهر نصرآبادي که از معاصران وي بوده شرح حال و آثار او را در تذکره خويش آورده است. از اشعاري که در مدح و منقبت رسول مکرم اسلام به ويژه حضرت مولي الموحدين علي بن ابي طالب دارد، چنين برميآيد که وي بر مذهب اماميه اثني عشري بوده است. در غزلهاي شيرين و دلنشين زاهد، رقت احساس، روح غنايي، مضامين بلند و روشن، خيالانگيزي و ديگر ويژگيهاي سبک هندي موج ميزند. بينش ژرف و تخيل قدرتمند زاهد در آفرينش صور خيال به همراه توان احضار واژگان بلورين و مناسب در يک سلسله تـداعي معاني پر رمز و راز بينظير است. غزلهاي پخته و سنجيده زاهد كه با معاني رنگارنگ، مضامين دلاويز و تصاوير شوقانگيز درهم آميخته است گاهي به يك تابلوي نقاشي و يا يك قطعه موسيقي ميماند. با توجه به اين که نسخههاي خطي ديوان زاهد تبريزي به جامعه ادبي معرفي نشده، اين مقاله بر آن است تا زاهد و شعر غنايي او را به دوستداران و پژوهندگان ادب فارسي معرفي نمايد.
فصل اول این کتاب، شامل دو غزل و یک مثنویست و چند شعری که تقریبا بهترین کارهای او در دوره های پس از دوره نخستین است که میشود به آن ها دوره های سرگردانی گفت. و آغازی برای ادوار بعد. و به همین لحاظ هریک از آنها حاصل یک دوره خاص شعری. هشتمین شعر این فصل از لحاظی برگزیده ایست از دوره سرگرمی با شعر آزاد و نهمین شعر، در بحبوحه بیگانگی و یگانگی با مردان و زنان خانه ای که از در و دیوار آن بوی نماز برمیخاست و گویی برگرد مرگ می گردید و لاله عباسی هایی که پیر میشدند و جوان می شدند و روزمرگ آنان را می شمردند. و شعرهای دیگر این فصل هر یک نمونه ای از دوره هایی کوتاه چند ماهه و سریع که شاید در هریک از آن دوره ها بیش از سه چهار شعر نوشته نشده است. فصل دوم شامل شعرهایی که بیشتر قطعه های کوتاهی است از دوره ای که می توان به ان نام "دوره تماشا" داد. نگاههایی گذرا و تصویرهایی شتاب آمیز: دریای توفانی، چراغهای رنگی، زنی با وحشت باد، وزنی که می رقصد. و در کنار باغ غروب نشستن و کلاغان بازگردانده را نگریستن. دوره ای با حدود بیست شعر که از میان آنها، سرانجام به همین هفت شعر اکتفا شد. فصل سوم شامل شعرهایی که در دوره ای بسیار آموزنده و سرشار به مرحله نوشتن رسید. دوره ای که نحوه نطفه بستن و شکل گرفتن شعر و رسیدن به امکانات دیگر "اگر چه ناقص" او را بیش از پیش به کار خویش دلبسته داشت. در همین دوره بود که کلمات اندک اندک با او مهربان شدند و در عین مهربانی، خشن تر و زبرتر. و همین مهربانی بود که آنها را در شعر راه داد. و نیز در همین دوره بود که با بازگشتی به تاریخ دور و نزدیک و مردانی و حوادثی که در فضای مبهم شعر او چهره نمودند. به مرحله لمس آن کلمات رسید و بخصوص از نظر مکالمات شعری و خط داستانی شعر تجربیاتی فراوان کسب کرد. فصل چهارم شامل دوره ای که دید او را نسبت به شعر به گونه ای محسوس تر از دوره قبل تغییر داد. و در برخی ازشعرها کم و بیش شبحی از فرمی را که بسیار دنبال آن گشته بود دید. اما در دنیاهایی مختلف و با حالاتی متفاوت: اندیشیدن به مفهوم زمان، و ساعتی که به اقتضا در پهنه کویر می ایستد سفری به روستا و آسیابی که خاکستر می شود، حرکتی در غرفه ها و خورندگان و نوشندگانی که به جبر مرگ تن در می دهند و شبها و روزهای مستی و خستگی و تحیر بازیچگان و تمسخر بازیگران. و همه اینها در قالب هایی که از دوره فصل سوم پیش بینی شده بود و اینکه تا یافتن راهی پیشرفته تر تنها راه ادامه کار اوست...
مولف در پیشگفتار کتاب میگوید: چون اولین اثری است از سروده های خویش که بنام سرود عشق انتشار داده ام آنرا با زبان کودکانه خود به یگانه مادر مهربان و سرچشمه الهامم تقدیم می دارم نظر به آنکه هیچ چیز و هیچ کس بی نقص نیست جز ذات اقدس الهی جل شانه الکمال از این رو خالی از نقصان نیست ...
تشبیه به عنوان عنصر اصلی خیال، نقش بسزایی در خلق انواع تصاویر شاعرانه ایفا میکند. سیف فرغانی نیز شاعری تصویـر گراست که به مدد این عنصر، در عرصه تصویر آفرینیهای بکر و خیالانگیز، گام بر میدارد. در این پژوهش تشبیهات قصاید سیف فرغانی از جنبههای مختلف، چون انواع تشبیه، مواد تشبیه، تشبیهات نوین، ابزار تشبیه و ایستایی و پویایی آنها مورد بررسی قرار گرفته و در پایان تحلیل آماری نیز از آنها ارائه شده است؛ تا ضمن شناخت چگونگی ابزارهای بیانی در آفرینش شعر و تأثیر آنها بر سبک و زبان شاعر، معیارهای اساسی زیباشناختی شعر سیف فرغانی به خواننده ارائه گردد. این پژوهش ثابت میکند که شاعر از نظر انواع تشبیه، به تشبیهات فشرده و اضافه تشبیهی، تشبیه مفرد به مفرد و حسی به حسی گرایش بیشتری دارد و از نظر ساختار شکلی، تشبیه مفروق بیشترین بسامد را در اشعار وی به خود اختصاص داده است. ضمن این که گاهی شاعر چندین ساختار شکلی را در یک تشبیه گنجانده که باعث نوآوری شده است. وی همچنین در ضمن اشعار خویش، مبدع تشبیهات نوینی است که در نوع خود بینظیرند. شاعر از نظر موضوعات مختلف مواد تشبیه، در جهت أخذ مشبه، با توجه به تفکر و اندیشه خاص خود، به معنویّات و مفاهیم مجرد و انتزاعی گرایش بیشتری دارد، در حالی که از لحاظ مشبّهٌ به ابزارآلات و اشیا بیشترین بسامد را در تصاویر وی به خود اختصاص دادهاند. با بررسی زاویه تشبیه تنها حدود 3/1 تشبیهات وی با زاویه باز و ابداعی و بقیه موارد، تکراری هستند و تصاویر شعری وی بیشتر ایستا میباشند تا پویا و متحرک.