نظربازی در غزلیات سعدی نهتنها از منظر بسامد چشمگیر، که از نظر شیوههای اظهار هم متنوع است. تحقیقات پیشین عمدتاً با رویکردی محتوامحور و نگاهی عرفانی، به تبیین نظربازی پرداختهاند، اما لذت قرائت متنِ دربرگیرنده مفهوم نظربازی و نیز درک معنا یا معانی آن، در گرو کشف شیوه بیان راوی است. این نوشتار درصدد است تا نشان دهد که راوی غزلیات سعدی چگونه با ایجاد تصور تابوشکنی بهمثابه نوعی تعلیق، ابتدا مخاطب را دچار نوعی پرسه کرده، سپس به معنای دلخواه خود میرساند. نتیجه حاکی است که راوی غزل برای طرح معنایی فلسفی یا عرفانی درباب کنش نظربازی، با درجاتی از تعلیق در سه لایه از بافت کلامی ـ بیت، غزل و کل غزلیات ـ سه سطح روایت میسازد که مخاطب در هریک از این سطوح، ظاهراً با شکلی از تابوشکنی روبهرو میشود. اما تنش بهوجودآمده در هر سطح با توجه به بافت کلامی سطح بالا و یا در قیاس با هم، فروکش کرده، تصور تابوشکنی منتفی میشود. درنهایت مخاطب به سوی معنایی واحد یا غالب ـ اعم از فلسفی یا عرفانی ـ سوق داده میشود.
کتاب حاضر، بررسی ادبی شعر فارسی حول فلسفه ای است که قلب تفکر هند محسوب می شود و نظرات عقلانی و کاوشهای نفسانی مردمان ایران و هند را در بر می گیرد که دو ملت مجزا و معتقد به شریعت متفاوتی هستند. اوبی. اس چووبی در نگارش این اثر پس از پیشگفتار و مقدمه ای بر موضوع کتاب، در 7 فصل جنبه های تاریخی و روانشناختی، تصوف ایرانی، فلسفه هند و شعر پارسی، ودا، ودانتا و تصوف، انا الحق و همه اوست، عمرخیام، اپیکوریان و چارواکها، در عشق و نظربازی را بررسی کرده است. کتاب پیش رو با ترجمه شهریار مشیری در سال 1378 توسط انتشارات آگاهان ایده در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
«ادبيات مهاجرت» ايتاليا، نو پا و از بسياري جهات هنوز ناپخته است که نسبت به ديگر کشورهاي اروپايي، با تاخير بسيار در دهه نود قرن گذشته شکل گرفت. اين ادبيات به از ميان برداشتن مرزها و روايت ناگفتهها ميپردازد، از تولدي دوباره، واقعيت نيافتن يک رويا و از اميدي پايدار به تحقق ﺁن سخن ميگويد. نويسندگان اين ادبيات، با بهرهگيري از واقعيت، زندگينامه شخصي و تخيل، ﺁثاري را ميﺁفرينند که پيوند ميان ايتالياي حال حاضر و گذشته مهاجر را به تصوير ميکشد، تصويري رنگارنگ که در بسياري از موارد، از چشم نويسندگان ايتاليايي پنهان مانده است. در اين جستار، پس از بررسي چگونگي پيدايش «ادبيات مهاجرت»، ميکوشيم دريابيم چگونه سرزمين ميزبان ميتواند به مکاني ﺁبستن نبوغ بدل شود. چگونه تجربه ترک وطن ميتواند سبک جديدي از ادبيات را پايه گذارد. و در نهايت، چگونه روايت از دنياهاي دور، ناهمسانيها و ناسازگاريهاي ناشي از هجرت، خلايي را که در وجود مهاجر موج ميزند و حسب يگانگياي که با آن وجود پيوند خورده است، همراه با ساير موضوعاتي که «ادبيات مهاجرت» به ﺁنها ميپردازد همه و همه به يک موضوع واحد يعني همان هويت دو پاره و گم گشته مهاجر ميانجامند.
سعدي يکي از مهمترين ارکان ادب فارسي است که شهرتي جهاني دارد. بوستان و گلستان او را اثرگذارترين متون بر ارزشها و باورهاي مردم ايران دانستهاند. بنابراين پي بردن به آن بخش از نظرگاههاي سعدي که در اين دو اثر بيان شدهاند، مهم به نظر ميرسد. در پژوهش موجود، بعد از معرفي اجمالي سعدي، بوستان و گلستان، به توصيف ديدگاههاي سعدي درباره خدا، بر اساس متن بوستان و گلستان پرداخته شده است. خداي آشناي سعدي، همان خدايي است که اسلام معرفي ميکند. سعدي نيز بر حضور دائمي و محوريت خداوند در تمامي امور تاکيد کرده است.