ظهور جنبش فمینیسم، چه در عرصه سیاست و اجتماع و چه در حوزه ادبیات، نتیجه کماهمیت تلقی شدن زنان در جامعه مردسالار بود. این جنبش با اندیشه برابریطلبی، آزادیخواهی و احقاق حقوق زنان، از اواخر دهه 1960 به این سو، به صورت جدی در ادبیات و نقد ادبی رایج شد و تأثیر قابل توجهی بر جهتگیری تفکر انتقادی در برخورد با ادبیات گذشته و نیز خلق آثار ادبی جدید بهویژه از سوی زنان نهاد. بررسی تصاویر زنان در آثار ادبی و نیز بازتاب تجربهها و عواطف زنانه در نوشتههای زنان، از موضوعات مهمِ نقد فمینیستی است. از داستاننویسانِ زنِ ایرانی، شهرنوش پارسیپور در داستانهایش، بهویژه در رمان سگ و زمستان بلند، توجه عمدهای به مسائل زنان دارد. اعتراض نویسنده به وضع زنان در جامعه، توجه به تجربهها و احساسات زنانه و ستیز با مردسالاری، از ویژگیهای برجسته این رمان است. نگارندگان در این مقاله به نقد این رمان از منظر نظریههای ادبی فمینیسم پرداختهاند.
نویسنده در مورد این کتاب اینگونه میگوید: در سالهای اختناق و توقیف نوشتهها نویسنده هرچه دقت می کرد طوری مطلب بنویسد که به سانسور گرفتار نشود معذلک بیخطر هم نمیگذشت، از سالها پیش بصورت داستاننویسی بسیاری از مطالب را مینوشتم و پس از آنکه در جرائد آن روز مانند نشریات انجمن تبلیغات اسلامی منتشر میگشت، مستقلا هم به چاپ میرسید. و نخستین کتاب داستانهای اسلامی نویسنده به عنوان "شگفتیها از تاریخ اسلام و جهان" مکرر به چاپ رسید ولی دیگر از جلدهای بعدی خبری نشد. گرچه این چند داستان بایستی جلد سوم میگشت، اما چون جلد دوم که شامل داستانهای جالب و کمنظیر بود معلوم نیست دیگر به دستم برسد یا توفیق گردآوری آنرا از متون مختلف پیدا کنم. این مختصر را بنام جلد دوم تقدیم میدارم.
این کتاب مجموعه مقالات نجف سرکوهی است که شامل سه بخش به نامهای 1. شعر 2. داستان 3. در برابر روایت انحصاری تاریخ میشود. نویسنده در بخشهایی از این کتاب مقالاتی با عنوان: شعر نیما پس از 28 مرداد؛ سپهری، عارفی غریب در دیار عاشقان؛ فروغی تازه در پنج شعر فرخزاد؛ تکرار، فرمالیسم و بحران شعر فارسی و ... را به رشته تحریر درآورده است.
باورها و فرهنگ و معتقدات عوام بازتاب چشمگيري در متون ادب فارسي به ويژه در آثار منظوم ما دارند و شاعران پارسيگو به شکلهاي مختلف از آنها بهره گرفتهاند. از اينرو در نظر داشتن اين موضوع، گاه در تصحيح يک متن و تشخيص يک ضبط مرجح، کارگشا خواهد بود. اين مقاله چنين ديدگاهي را دنبال ميکند و نگارندگان بر همين اساس و بنا بر يک باور عاميانه ديرين، دو بيت از حديقه الحقيقه سنايي را بررسي کرده و نظر پيشنهادي خود را درباره آن ارائه دادهاند. همچنين براي مستند شدن گفتار، با طرح بيتهايي چند از شاعران ديگر در پيوند با همين باور عاميانه، صورت مرجح آنها را پيشنهاد کردهاند که ميتواند در آينده در تصحيحها، گزيدهها و شروح حديقه مورد توجه واقع شود.
مهمترين انديشه نهفته در شعر «مانلي» نيما و «رکسانا» شاملو، جسجوي جهان آرماني در آن سوي واقعيت، نگرش بدبينانه و نفرتانگيز به جهان واقعي و تلاش براي آفرينش و القاي دنيايي پر از آرامش و کامراني است تا روح از اضطراب و آشفتگي و درد و رنج اين جهان بياسايد. از آنجا که نيما در اشعار خود، متاثر از سمبوليستهاي قرن نوزدهم فرانسه است نگارندگان برآنند که وي در اعتقاد به جهان آرماني و جنبه سمبوليسم متعالي نيز نميتواند از آنان متاثر نبوده باشد. اين نوشته به بررسي و مقايسه دو شعر مذکور از نظر پيوند و شباهت ميان آنها و چگونگي نگرش شاملو و نيما به دنياي واقعيت، جهان آرماني و خلق آن در شعر خويش و نيز پيشينه اين اعتقاد و علت پيدايش آن ميپردازد، در پايان نيز نشان ميدهد که نيما در کار خود مصممتر و اميدوارتر است و در جهان آرمانياش پا مينهد اما شاملو در آن ترديد دارد و در تلاش خود براي رخنه در فراسوي واقعيت شکست ميخورد.