نقد ادبی بررسی آثار و احوال نویسندگان به منظور تفسیر، تأویل و ارزش نهادن بر آنهاست. هدف اصلی این کتاب پیش از هر چیز مطالعه نقد به عنوان سبکی ادبی است که قواعد خاص خود را دارد. به همین منظور آثار منتقدان ادبی را مورد بررسی قرار داده است. در این مسیر به تمام گونه های مختلف نقد توجه نشده است زیرا درجستجوی روشی برای نقد ادبی کمک برجسته ای نبوده اند. از آنجا که از ابتدای قرن نوزدهم، نقد ادبی به صورت شیوه ای مشخص مورد توجه قرار گرفت، دامنه پژوهش حاضر از همین زمان آغاز می شود و به آثار نقادانی که روش بخصوصی را در نقد ادبی فرانسه بیان می کنند، محدود می شود. با این وجود برای روشن سازی بیشتر موضوع بحث، طرحی از تاریخچه شکل گیری و گسترش نقد از قرن شانزدهم تا نوزدهم ترسیم شده است. مطالب کتاب حاضر در 9 بخش تدوین شده و در بخش نتیجه گیری به تعدادی از پرسشهای مربوط به نقد ادبی پاسخ داده شده است.
این کتاب خواننده را از طرز اندیشه حکمای اسلامی درباره جسم و جوهر و عرض و صورت و آسمان و زمین و فرشتگان جان و خرد که زبرسوی این جهانند آگاه می سازد. و حقیقت مبدا و معاد و حشر و نشر و بعث و میزان و صراط و دوزخ و بهشت و جز آن را آشکار می کند و پایه عقاید را بر اساس استوار می نهد و ره پروردگار گیتی و دادار جهان را بر پویندگان آسان می سازد. نگارنده در این نقد جز دوره مباحث فلسفی از آغاز هستی تا روز رستاخیز که ویژه دیگر کتب فلسفی است پژوهشهای دانایان درباره مراحل پس از مرگ را گرد آورد. و در هر بحثی تا حدود توانایی از افکار شعرای عالیقدر که بدانها استناد توان کرد مایه گرفت؛ و سره آنرا با ذکر مآخذ دست داد.
این کتاب دربرگیرنده شش مقاله و یک نامه از نویسنده است که عمده این گفتارها به دوره نخست و دوره میانی لوکاچ تعلق دارند. در اولین نوشتار نویسنده بر آن است که دو شیوه هنری ترکیببندی یعنی روایت و توصیف نمودار دو دوره اجتنابناپذیر تکامل سرمایهداری است. نوشتار دوم کتاب به کنش متقابل، فراگیر و چندوجهی شخصیتها با یکدیگر، جامعه و مسائل بزرگ جامعه میپردازد. لوکاچ در «نویسنده و منتقد» بر است که اگر کسی بخواهد بهتمامی بداند منتقد فلسفی کیست و چه رابطه بههنجاری با هنرمند خلاق دارد، باید بر یگانگی فلسفه، تاریخ ادبی و نقد ادبی تأکید ورزد. در سه نوشتار بعدی کتاب نویسنده به کار سه تن از بزرگان ادبیات اروپا پرداخته است. نوشتار پایانی نیز درباره برتری فرهنگ بر اقتصاد است که یکی از شاخصههای دوره اول فکری لوکاچ است.