در این جستار رمانهای سیمین دانشور، به ویژه سووشون که پرفروشترین رمان فارسی است، تجزیه و تحلیل شده است. زاویه ورود مقاله حاضر، تحلیل این اثر از نظر مکتبهای ادبی است. اما از آنجا که آثار ادبی فارسی چندان با مبانی و ویژگیهای مکاتب ادبی غربی انطباق ندارند، کوشش شده است نوآوریها و وجوه ممیزه آثار دانشور بازشناسی شود. همچنین از زاویه نگاه گفتمانهای اجتماعی نیز درونمایههای آثار وی تحلیل شده و دیدگاههای نویسنده در مصاحبهها و گفتگوهای سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. به نظر میرسد راز اقبال عمومی خوانندگان نسبت به آثار دانشور در این است که او با اتکا بر توانایی ممتاز ادبی، دانش زیباییشناسی، فراست در اندیشهورزی و صداقت در آفرینش ادبی، آثاری ممتاز آفریده و ضمن بهرهگیری از میراثهای اسطورهای و گنجینههای عناصر فرهنگی اسلامی ایرانی، از قدرت بازآفرینی هنری و ادبی خوبی نیز برخوردار بوده است. ظریفتر آنکه او در کنار درگیری با چالشهای اجتماعی و سیاسی، در بیان حقایق مربوط به مصالح ملی و انسانی، برنامههای استعماری و اشغالگری پنهان و آشکار به نحوی جامع، ابتکاری و نوآورانه گفتمانهای روزگار، صداقت تمام داشته و توانسته است ادبیات داستانی معاصر را با جنبههای بومی آشتی دهد. در حالی که تا زمان او این گفتمانها عمدتاً تقلیدی از مسلکهای وارداتی مادی و مارکسیستی بود یا از ناحیه ادبیات پوچگرای ناشی از سرگردانی مدرنیسم، به ادبیات معاصر داستانی فارسی راه پیدا کرده بود. بنابراین راه نوینی که دانشور گشوده است، مبتنی بر گفتمان مقاومت با تکیه بر مبانی و میراثهای اسطورهای ایرانی و اسلامی است.
متولد 1337 در تهران سوابق علمی: عضو انجمن استادان ادبيات فارسي ايران عضو كميته تخصصي ادبيات گروه علوم انساني معاونت پژوهشي وزارت فرهنگ و آموزشي عالي رئيس گروه ادبيات كميته علوم اجتماعي شوراي پژوهشهاي علمي كشور عضو شوراي علمي گسترش زبان وادبيات فارسي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي عضو شوراي علمي مركز تحقيقات بينالمللي زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تربيت مدرس عضو شوراي بررسي متون و كتب علوم انساني وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و رئيس گروه ادبيات عضو هیات تحریریه مجله نظریه های ادبی عضو هيات تحريريه مجله علمي پژوهشي دانشكده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد عضو هيات تحريريه مجله تخصصي دانشكده ادبيات دانشگاه علامه طباطبايي سردبیر مجله علمی – پژوهشی پژوهش زبان و ادبیات فارسی سردبیر ويژه نامه زبان و ادبیات فارسی مجله بين المللي علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس عضو هیات تحریریه مجله ادب معاصر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگي عضو کمیته تخصصی کرسیهای نظریه پردازی عضويت در كميته علمي – مشورتي هيأت نظريه پردازي در علوم انساني کتابها: «بنيادهاي نثر معاصر فارسي»، انتشار به وسيله پژوهشكده علوم انساني جهاد دانشگاهي، تهران ، (1384) «آيين آينه، تحليل سير تحول نماد پردازي در فرهنگ ايران و ادبيات فارسي»، انتشارات دانشگاه تربيت مدرس (1386) آيينههاي كيهاني، تحقيقي در نمادپردازي در غزليات شمس، انتشارات ريرا، (1388) جان جهان، پيامهاي جهاني ادبيات فارسي(در دست چاپ) سبكشناسي ادبيات مقاومت انقلاب اسلامي (در دست چاپ) كتاب نقدنامه، با همکاری مهدي سعيدي (پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي) (1388) ادبیات فارسی، انقلاب اسلامی و هویت ایرانی، ناشر پژوهشگاه علوم انسانی و جهاد دانشگاهی (1389) نقد نامه با همکاری سعید بزرگ بیگدلی و خیام جوکار، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (1392)
نگارنده در این کتاب ضمن برخورداری از نقدهای غرب و شرق، خود به یک تفکر ادبی خاص دست یافته است و در پایان به این نتیجه رسیده که این کتاب باید خلاصهای از همه مسائل نقد شرق و غرب به همراه نظریات شخصی خودش باشد و در این کتاب کوشیده تا مسئله جامعیت و ابتکار را مراعات کند و اینکه کتاب دایرةالمعارفی باشد از همه مسائلی ادبی ایران و فرنگ. در جلد نخست به این مسائل پرداخته شده است: دشواریهای نقد ادبی، روش نقد ادبی، اقسام نقد، نقد موضوع و ماده شعر و ادبیات، نقد صورت شعر و ادبیات، قالبهای ادبی، شعر و هنر قدیم و جدید، شعر اروپا و شعر ایران، نوآوری و سنتگرایی، نقد ناسالم و فریبکارانه، درباره رموز شعر و شاعری، درباره ادبیات معاصر، درباره واژگان شعر. در جلد دوم نیز این مباحث مطرح شده است: فنون بلاغت، سبک و سبکشناسی، سبکهای ادواری یا مکتبهای ادبی.
در این کتاب از ارتباط دین با هنر، از دشمنی بین دین و هنر، از آزادی و تعهد در ادبیات اسلامی و از جایگاه اگزیستانسیالیستی و آزادی اسلامی و تفاوت بین این دو یاد شده است. همچنین از دیدگاه اسلامی و ادبیات سخن گفته شده است. و در ادبیات قدیم و جدید اسلامی گشتی زده شده و در سطوری چند از از مکتبهای ادبی به اختصار یاد شده تا فرصتی برای تحقیق و مقایسه فراهم شود.
به یمن تأسیس شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی، برنامههای ارزندهای در حوزه زبان و ادبیات فارسی انجام شده که یکی از آنها نقد و بررسی کتابهای درسی مربوط به رشته زبان و ادبیات فارسی است که در دانشگاههای کشور تدریس یا به عنوان منابع اصلی و فرعی درسها معرفی میشوند. آنچه در این کتاب آمده، تلخیص و بازآفرینی داوری و عرضه آن در قالب نوشتاری کوتاه است که در صورت و ساختار عرضه شده است. دلیل این ساماندهی و ساختار پیروی از این منطق بوده است که در ابیتدا از کلیات ادبی و مباحث مربوط به آن سخن گفته شده، سپس متون کلاسیک در دو حوزه نظم و نثر عرضه میشوند و پس از آن نیز مباحث ادبیات معاصر، تاریخ ادبیات و فارسی عمومی آمدهاند. در فصل ادبیات کلاسیک نیز عناوین فرعی بر اساس ترتیب تاریخی تدوین شدهاند.
براساس منطق گفتگویی و توجه به دیگربودگی در نظریه باختین، میتوان اصالت رمان را در ویژگی چندزبانگی آن دانست؛ از همین رو، زبان رمان در تعامل گفتگومند با سایر زبانهای برآمده از خاستگاههای متنوع اجتماعی ایدئولوژیک و نیز در تعامل بینامتنی با زبان سایر متون قرار دارد و به بازنمایی آنها میپردازد. بدین ترتیب، رماننویسان زن نیز در نوشتار زنانه خود، یا تکیه بر چندزبانگی، گفتمانی دوصدایی ایجاد کرده، امکان بروز صدای زنانه را فراهم میکنند. مقاله اضر با روش توصیفی ـ تحلیل و با بهرهگیری از نقد باختینی، در مقایسهای تطبیقی ـ بر پایه مکتب امریکایی ـ جلوههای گفتگومندی زبان در دو رمان زنانه فارسی و عربی را بررسی میکند: رمان چراغها را من خاموش میکنم، اثر زویا پیرزاد و ذاکره الجسد (خاطرات تن)، اثر أحلام مستغانمی. این دو نویسنده، علیرغم تفاوت در راهبردهای روایتی، در نوشتار زنانه خود به مسئله زبان و جایگاه آن در رمان توجه کرده، براساس ویژگیهای سبک خویش اشکال متنوعی از حضور زبانهای دیگر را در رمان بازنمایی کردهاند. در نتیجه گفتمان دوصدایی، در سه سطح مختلف، دیدگاه زنانه نویسندگان را به شکلی منکسر بروز میدهد؛ با این تفاوت که پیرزاد به ایجاد دنیای ناهمگون زبانی و شکست هژمونی زبان مسلط بر ادبیات توجه کرده است، در حالی که مستغانمی نگاهی انتقادی به مقوله جنسیت میافکند.