قصههاي کنتربري مجموعه داستانهايي در قالب حکايت به قلم جفري چاسر، نويسنده و شاعر نامدار انگليسي قرن چهاردهم ميلادي است که نخستين شاهکار ادبيات انگليسي به شمار ميرود. اين اثر از بسياري جهات از حيث شکل و درونمايه با گلستان سعدي شيرازي داراي شباهت و قابل مقايسه و تطبيق است و علت اين مشابهت را بايد در زمينههاي مشترک آفرينش آنها جستجو کرد. يکي از مهمترين زمينههاي مشترک قابل بررسي و تطبيق اين دو کتاب، آموزههاي تعليمي و اخلاقي نويسندگان آنهاست. آموزههايي چون تاکيد بر نوع دوستي، لزوم تهذيب نفس و دوري از هوسهاي شيطاني و تعليم و تربيت صحيح کودکان، از جمله دغدغههاي مشترک اين دو سخنور نام آور شرق و غرب بوده است.
چنانچه از متن کتاب گلستان سعدی در باب سوم- در فضیلت قناعت- بر می آید این شاعر و سخنسرای بزرگ علاوه بر سفرهای بسیار که یک دوره طولانی سی ساله را در برمی گیرد سفری نیز به جزیره کیش داشته است اما زمان وقوع و علت این سفر و محل دقیق توقف او در جزیره از گزارس گلستان مستفاد نمی شود. در این کتاب با شواهد و مدارک تاریخی، زمان سفر او به کیش مشخص شده است. چنان که می دانیم جزیره کیش در زمان اتابکان فارس در قلمرو این خاندان بوده و از امنیت و رونق بسیار برخوردار گردیده بود و سعدی به اتکای همین امن و آسایش که در آن عصر در فارس و بنادر حاکم بوده با خیالی راحت و آرام به جزیره کیش سفر کرده است...
دکتر برات زنجانی در توضیح موضوع کتاب کشف الابیات بوستان و گلستان سعدی می گوید: شهرت بوستان و گلستان سعدی از نیمه دوم قرن هفتم یعنی اندکی بعد از تالیف آنها شروع شده و در امتداد زمان به درازای قرنها و اعصار کشیده شده است. هر چند اغلب بیتهای بوستان پاره ای از روح بلند سعدی و هر کدام مستقلا دارای معنی و مفهوم بایسته و شایسته است اما برای درک مسیر فکری شاعر گاهی دانستن رابطه و بستگیهای بیتی با بیتهای دیگر و یافتن جای آن لازم می گردد و به همین منظور برای مثنویها "کشف الابیات" ساخته اند و کمترین فایده این کار نشان دادن این است که بیت منسوب به شاعر در کتاب او آمده و یا نیامده است. در تنظیم کشف الابیات بوستان سعی کردم و روشی پیش آوردم که در تمام چاپهای بوستان بتوان از این بیت یاب استفاده کرد....
نظريه محاکات از عصر حکماي يونان باستان تاکنون محل توجه فلاسفه، هنرمندان، شاعران و منتقدان هنري و ادبي بوده است. اين نظريه نخست در آرا دوموکريت مطرح گرديد. سقراط آن را به شکل جدي وارد مباحث زيبايي شناسي و فلسفه هنر کرد و افلاطون و ارسطو هر يک با ديدگاه خاص خود آن را تفسير کردند و فلوطين تلفيقي از آرا ايشان را ارائه نمود. در قرون وسطي اگرچه در جهان غرب اين بحث از رونق افتاد، اما خوشبختانه حکماي اسلامي مانند فارابي، ابن سينا، ابن رشد و خواجه نصير با ارائه نظرياتي بديع و موشکافانه به اين نظريه با مقتضيات فرهنگي خاص جوامع اسلامي تداوم بخشيدند. با آغاز عصر رنسانس مجددا منتقدان و نظريه پردازان غربي به لطف ترجمه هايي که از تاليفات مسلمانان انجام شده بود، به اين مباحث علاقه مند شده، کتاب ها و مقالات پرشماري در باب تفسير نظريه محاکات تاليف نمودند. اين نظريه از بدو پيدايش تاکنون تحولات گوناگوني را تجربه کرده و زمينه جذابي براي طرح مباحث فلسفي، ادبي و انتقادي فراهم نموده است.
نقد کهنالگویی که مبتنی بر نقد روانشناختی است، به مطالعه و بررسی کهنالگوهای یک اثر میپردازد و نشان میدهد که چگونه ذهن شاعر یا نویسنده آنها را به شیوه نمادین متجلّی ساخته است. «پیر فرزانه» یکی از مهمترین کهن الگوها در ادبیات است که خویشکاری هدایت معنوی کهنالگوی «قهرمان» را برعهده دارد. در قاموس تصوّف، این کهنالگو در سیمای پیر طریقت جلوهگر میشود که با راهنمایی و ارشاد سالک ( قهرمان وادی طریقت) در تمامی مراحل دشوار سیر و سلوک، وی را گام به گام در این طریق پیش میبرد و با تربیت معنوی و اصلاح معایب نفسانی، او را به سرمنزل مقصود میرساند. آثار عرفانی شیخ شهاب الدین سهروردی نیز از این قاعده مستثنی نیست و حضور و نقش آفرینی پیر فرزانه در قالب نمادین حکیمی متألّه در حکایاتی تمثیلی همچون: عقل سرخ، آواز پر جبرئیل و رساله الطیر، رکن اصلی آموزههای شیخ اشراق را تشکیل میدهد. در این آثار، از شخصیت پیر با تعبیراتی چون نخست فرزند آفرینش، سپید نورانی و دیرینه سالِ سرخ روی یاد شده و جغرافیای حضور او عوالمی رمزی چون صحرای معرفت، کوه قاف و عالم مثال معرفی شده است. او مرشد سالک در جریان سفر معنوی از خاک تا افلاک و دستگیر او در مهالک طریق دشوار این سیر و سلوک است. مهمترین ویژگی کهنالگوی پیر فرزانه در آثار سهروردی شخصیت فرهمند اوست که با جاذبه روحانی خویش، سالک را مجذوب خود میکند و او را وا میدارد که پای در وادی سلوک نهد و با نورانیتی که شاخصه مکتب اشراق است، ظلمات طریق را در روشنای شناخت و معرفت، مستحیل سازد.