اين مقاله نتيجه پژوهشي است که بر اساس نظريه «زمان در روايت» به شيوه استقرايي به بررسي زمان در تاريخ بيهقي پرداخته است. منظور اصلي نظريه «زمان در روايت» بحث در زمانبدي روايت است اين مقاله بر اساس نظريه ژرار ژنت به آن ميپردازد، که در سه محور نظم، تداوم و بسامد شکل ميگيرد. اگر چه نظريهپردازي درباره شگردها و روشهاي زماني در روايتهاي تاريخي و ادبي به قرن بيستم مربوط است، تجزيه و تحليل اطلاعات، حاکي است که بيهقي با تسلط هنرمندانه به طور ناخودآگاه از اين فنون بهره برده و اثري پديده آورده است که جنبههاي داستاني آن از جنبه تاريخيش کمتر نيست. بنابر نتيجه تحقيق، فشردگي، گسترشدادن، گذشته نگري، آيندهنگري و تناوب از مهمترين شگردهاي زماني است که نويسنده به منظور نزديک کردن تاريخ به ساحت ادبيات از آن بهره برده است.
این کتاب، پژوهشی است در واژگان، افعال و امثال، اصطلاحات درگاهی و دیوانی و ویژگیهای طبقاتی، لغات و ترکیبات، آیات و احادیث، اعلام تاریخی و جغرافیایی، امثال و حکم، به همراه حوادث جریانهای زمان نویسنده و نقشههای جغرافیایی تاریخی تاریخ بیهقی. بیشترین بخش کتاب به شرح بیش از 1200 علم جغرافیایی، تاریخی و اشخاص تاریخ بیهقی اختصاص داده شده است.
تاریخ بیهقی یا تاریخ مسعودی نام کتابی نوشته ابوالفضل بیهقی است که موضوع اصلی آن تاریخ پادشاهی مسعود غزنوی پسر سلطان محمود غزنوی است. این کتاب علاوه بر تاریخ غزنویان، قسمتهایی درباره تاریخ صفاریان، سامانیان و دوره پیش از پادشاهی محمود غزنوی دارد. نسخه اصلی کتاب حدود ۳۰ جلد بوده است که به دستور سلطان مسعود بخش زیادی از آن از بین رفتهاست. و از این کتاب امروزه مقدار کمی (حدود پنج مجلد) بر جای ماندهاست.
برشهاي درون مصراعي كه به لحاظ شكل نوشتاري، برش يا تقطيع پلكاني و عمودي نيز ناميده ميشود، عبارت از برش زدن در مصراعهاي شعر و ايجاد وقفههاي زيبا شناختي از طريق تقسيم هر مصراع به دو يا چند بخش و نوشتن آن پارهها به صورت عمودي يا پلكاني است. برشهاي درون مصراعي پديده تازهاي در شعر معاصر است كه ماياكوفسكي (1893 ـ 1930) شاعر معاصر روس بنيانگذاري كرد و پس از اينكه برخي از شعراي فارسي زبان به صورت تفنني از آن تقليد كردند، شاملو از حدود سال 1328 به بعد به صورت گسترده، آن را به عنوان يك تمهيد القاگر وارد شعر فارسي كرد. اين تمهيد بنابر اهداف خاصي از قبيل برجستهسازي و تاكيد بر مقولههاي خاص يا ديداري كردن تصاوير در مصراعهاي شعر رخ ميدهد. تعيين جايگاه برش در مصراعها يا سطرهاي شعر از جهت القاي پيام بسيار حايز اهميت است. گرچه قوانين ويژهاي براي اين كار وجود ندارد با جستجو در اشعار شاعراني كه از اين تمهيد بهره بردهاند ميتوان تا حدودي اين جايگاه را استنباط و مشخص كرد. در مقاله حاضر سعي بر اين است كه پس از توضيح مختصري درباره پيشينه برشهاي درون مصراعي، با توجه به نمونههاي موجود در اشعار معاصر مشخص شود اينگونه برشها در چه مواضعي از مصراعها يا سطرهاي شعر رخ ميدهد. نتيجه كار گوياي آن است كه برشهاي درون مصراعي را در سه گروه ميتوان جاي داد1. برش بين اجزا و واحدهاي تصويري براي ديداري كردن تصويرهاي شاعرانه2. برش بين اجزا و واحدهاي زباني به منظور تكيه و تاكيد بر آنها.3. برش بين اجزا و واحدهاي موسيقيايي براي برجستهسازي هماهنگيهاي آوايي.
اين پژوهش داستان کوتاه فارسي را از ديدگاه نظريه روايتشناسي تزوتان تودوروف مطالعه کرده است. فرضيه جستار حاضر مبني بر امکان وجود انواع گوناگوني از روابط ميان پيرفتهاست. تصور ميشود هر نوع رابطهاي که ميان پيرفتها برقرار شود کارکرد يا کارکردهايي داشته باشد. جهت بررسي اين دو فرضيه هفت مجموعه داستان کوتاه فارسي از نويسندگان برجسته برگزيده شد. اين مجموعهها از يکي بود و يکي نبود جمالزاده به عنوان سرآغاز اين ژانر در ادبيات فارسي تا غريبهها اثر احمد محمود دورهاي پنجاه ساله را دربر ميگيرد و جمعا شامل شصت و سه داستان کوتاه است. در بخش اصلي مقاله مجموعه داستانهاي گزينش شده به شيوه استنتاجي تحليل و بررسي شد. در نهايت، با به اثبات رسيدن فرضيهها اين نتيجه به دست آمد که ميان پيرفتهاي روايات داستاني انواع گوناگوني از روابط مانند رابطه تقابلي، رابطه خاطرهاي، رابطه پرسش و پاسخي و ... وجود دارد که هر يک کارکردهايي نظير پيش آگاهي، برجستهسازي مضمون داستان، شرکت دادن نمايشي خواننده در خلق داستان، ايجاد حالت تعليق و ... دارد.