تصاویر کهنالگویی میراث ناخودآگاه فردی و جمعی انسان در طول تاریخ است که در ادبیات از طریق ذهن خلاق و حساس هنرمندان به فعلیت میرسد. این مقاله بر آن است که رمان جایی دیگر اثر گلی ترقی را برمبنای نظریات یونگ بررسی کند. در این پژوهش، کهنالگوهای خود، آنیما و آنیموس، سفر، پیر خردمند، نقاب، سایه و سرانجام فرایند فردیت و تولد دوباره در داستان تحلیل میشود و مشخص میگردد که پیرنگ و نقش شخصیتهای داستان بر پایه نظریات یونگ قابل بررسی است. «جایی دیگر» خود کهنالگوی دیگری است که ترقی داستان را با آن روایت میکند و کهنالگوی مهم رمان محسوب میشود، به این معنا که جای دیگری در روان انسان است که شخص باید طی فرایندی درونی از طریق تولد دوباره به آن دست یابد.
در این کتاب سعی شده است به این ارتباط پرداخته و در دو بخش ادبی و هنری مورد بحث و بررسی قرار گیرد. با توجه به اینکه بحث اصلی درباره هفت خان رستم می باشد. بعد از معرفی شاهنامه صحبت را به بررسی حماسه و اسطوره کشانیده و سپس به بیان چگونگی حماسه هفت خان رستم پرداخته و در انتهای این بخش ویژگیهای تصویری شاهنامه مورد بررسی اجمالی قرار داده شده است. در بخش دوم کتاب با مقدمه صورنگاری اولین شاهنامه ها به ویژگی های نگارگری ایرانی و ارتباط آن با ادبیات پرداخته و بالاخره در انتها در سه بخش به بررسی مکاتب هنر ایران یعنی مصور سازی شاهنامه، نقاشی روی کاشی، نقاشی قهوه خانه ای و تحلیل تعدادی از آثار باقی مانده پرداخته و سرانجام با آوردن تصاویر موجود نتیجه¬گیری شده است. در بحث تحلیل آثار، در بعضی موارد با توجه به مفصل بودن توضیح و تفسیر هر مکتب و ارتباط تحلیل های کلی آن با تفسیر تصویر از اضافه گویی در تحلیل شخصی درباره برخی از تصاویر خودداری شده است
کیخسرو، شاه آرمانی ایرانیان، حضوری بس گسترده در اساطیر، تاریخ، حماسه ملی، افسانهها و باورهای عامیانه و نیز فلسفه اشراق و عرفان ایران زمین دارد، تا جایی که به یک «تیپ شخصیتی» بدل شده است. جستار حاضر بر مبنای مطالعات اسنادی در گام نخست در پی یافتن نمونههای این تیپ شخصیتی در ادبیات و فرهنگ دیگر اقوام به این نتیجه میرسد که در ریگودا، مهابهاراتا و افسانههای پهلوانی و دینی چین باستان نمونههایی مشابه با کیخسرو یافت میشود. کیخسرو همچنین شباهتهای قابل ملاحضهای یا برخی شخصیتهای ادبی و تاریخی ـ اسطورهای دیگر دارد. گام دوم یافتن علت همانندیهاست. مطالعات تطبیقی در وهله نخست این گمان را به وجود میآورد که شاید این شاکله واحد به ریشه مشترکی در اساطیر هند و ایرانی بازگردد. به عبارت دیگر، شاید بتوان خاستگاهی شرقی برای اسطوره قایل شد که از طریق آیین مهرپرستی مسیری طولانی پیموده و در هر مکان رنگ فرهنگ میزبان را به خود گرفته و سرانجام در مغربزمین چهرهای غربی و در دوران متأخرتر سیمایی مسیحی یافته است. اما با تأمل بیشتر این احتمال قویتر به ذهن متبادر میشود که علت وجود همانندیها کهنالگوهایی است که زاییده ناخودآگاه جمعی بشر و در نتیجه نزد تمام اقوام مشترک است.
در اين مقاله به بررسي داستان پير چنگي از ديدگاه روانشناسي تحليلي يونگ پرداختهايم. بر اساس اين بررسي و تحليل نمادهاي کهنالگوي من، خود، خواب و رويا، سايه، نقاب، پير دانا و ناخودآگاه فردي و جمعي، نشان داده ميشود که پير چنگي با گذر از اين مراحل به ياري پير دانا از گذرگاه صعب حودآگاهي به ناخودآگاهي حرکت ميکند و سرانجام به تولد دوباره و فرايند فرديت ميرسد و سازش خودآگاهانهاي با مرکز دروني خود مييابد و در پرده فنا و استغراق در ناخودآگاه جمعي خويش زندگي جديدي را شروع ميکند.
عبدي بيک نويدي، از جمله مستوفيان، مورخان و شاعران عهد شاه تهماسب است که به اقتفاي نظامی دو بار به سرودن خمسه همت گماشت. به رغم آنکه عبدي بيک از پيشگامان نهضت تقليد از نظامیدر عصر صفوي به شمار میرود و سخنش در مقايسه با بسياري از گويندگان همعصر خويش سلامت نسبي دارد، در ايران کمتر بررسي شده است. در مقاله حاضر با مقايسه تطبيقي منظومههاي مجنون و ليلي عبدي بيک و ليلي و مجنون نظامي، برجستهترين شاخصهاي شعري وي در منظومه مجنون و ليلي، بر اساس مقايسه محتوايي و ساختاري- زباني، ديدگاه شيعي و كلامی شاعر، ديدگاه وي نسبت به شاعري، نسبت به زن، عشق، ويژگيهاي داستاني و هنري اشعارش، توصيفات، تصويرسازي، دايره واژگاني و... بررسي شده است.