«رودباری» گویش رایج در شهرستانهای جنوبی استان کرمان، شامل جیرفت، رودبار جنوب، کهنوج، منوجان، قلعه گنج، عنبرآباد و فاریاب است. این گویش، یکی از گویشهای بشگردی و در نتیجه، یکی از گویشهای ایرانی جنوب غربی است. در منطقه وسیع جنوب استان کرمان، گونههای جغرافیایی متعددی از رودباری متداول است. اگرچه این گونهها تفاوتهای واژگانی و آوایی و در مواردی صرفی و نحوی دارند، درک متقابل بین همه گویشوران منطقه امکانپذیر است. موضوع این مقاله، بررسی واجشناسی تاریخی رودباری است و هدف از آن، شناخت سیر تحوّل واجهای باستانی و میانه در این گویش و نیز یافتن مهمترین ویژگیهای واجی گویش از نظر تاریخی و وجوه افتراق آن با فارسی دری است. دامنه پژوهش، محدود به گونههای رایج در رودبار جنوب، کهنوج و گونه مُحمِدی (mohmedi) رایج در جبالبارز جنوبی از توابع عنبرآباد است. دادههای تحقیق از طریق مصاحبه با گویشوران و ضبط گفتار آنها و نیز از آثار مکتوب در زمینه این گویش گردآوری شده است. سپس، چگونگی تحوّل چند واج ایرانی باستان و میانه در گویش، بررسی و با مثالهای متعدّد آورده شده است. در مواردی، مقایسههایی با زبان فارسی، گویش بلوچی و نیز با برگردان قرآن قدس که متعلّق به منطقه جنوب شرق ایران است، صورت گرفته است.
این کتاب افزون بر مقدمه، شامل دو فصل است؛ فصل اول واژه نامه و فصل دوم واژههای ویژه، واژههای مربوط به خرما و مفاهیم در ارتباط با آن و درخت خرما، وزنها و بازیها. واژهنامه به صورت فارسی ـ گویش تنظیم شده است. برابرهای گویشی به ترتیب الفبای لاتین و نام گویشها به ترتیب الفبای فارسی ذیل هر مدخل آمده است. در پیشگفتار کتاب نیز نکاتی در تعریف گویششناسی، ضرورت گردآوری گویشهای ایرانی و همچنین توضیح درباره تحقیقات و نگارشهای دکتر کیا در این حوزه آمده است.
چامسکی نخستین کسی نبود که بین زبان شناسی و روانشناسی انسان پیوندهایی برقرار میکرد؛ ولی احتمالا اولین نفری بود که به جای شروع بحث از ذهن برای رسیدن به زبان، استدلال و بحث را مفصل از ماهیت زبان شروع کرد تا به بحث درباره ماهیت ذهن برسد. این کتاب تحلیلی است از آراء نوام چامسکی در زمینه زبانشناسی از تاریخ 1957 تا 1980 میلادی.