انديشههاي پسانوگرا در تمامي علوم انساني ريشه دوانده است؛ با وجود اين، بنيان اين سياق فكري از فلسفه زبان آغاز شده است، آن هنگام كه سخن از قضاوت پيرامون معنا و دلالت به ميان ميآيد و منتقد در مقام قاضي بر كرسي راي تكيه زده است. اين نوشته، سعي دارد در شش زمينه، قضاوتهاي پسانوگرا پيرامون زبان و ادبيات را به نقد بنشيند و در كنار نقاط قوت احتمالي برخي از آنان، سايههاي ترديد را بر راستي و درستي بخشهايي ديگر بيفكنيم. روش ما در اين نقد، نگاهي اسلامي است؛ يافتههاي ما مويد آن است كه با وجود نگاه مشترك به مفاهيمي چون تعليق و چندمعنايي در تفسير يك متن ميان دو سوي بحث، برخلاف تاكيد بر عدم و غياب در نگاه پسانوگرا، در هرمنوتيك اسلامي آن مضامين بر حضور و هستي استوارند.
این کتاب پاسخ سؤالاتی است که دانشگاه «YUIN» در سال 1984 میلادی در زمینۀ فلسفه اصولا و فلسفه اسلامی خصوصا از یکی از اساتید نموده و ایشان آن پاسخها را که به زبان انگلیسی بود، مرقوم داشته و به دانشگاه ارائه کردند. محمد خواجوی شرحی مختصر بر این سؤالات نگاشته که در این کتاب آمده است.
یکی از اهداف موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی شناساندن آثار فلسفی و عرفانی به دانش دوستان در نظر گرفته شد. کتاب حاضر در برگیرنده مجموعه مقالات سومین کنگره فرهنگی برگزار شده در اسفند ماه سال 1363 می باشد. عناوین مقالات این کتاب عبارتند از: مواقف علی درب الغربه، دیدگاههای مختلف در تفسیر قرآن، بحث تطبیقی درباره ادراکات اعتباری، حرکت جوهری و رابطه آن با خلق جدید، قلب بیمار و قلب سلیم، معرفه الله مسئله ای دینی در تفکر معتزله، گفتار در حرکت جوهری و خلق جدید و حرکت از دیدگاه ملا صدرا. این کتاب در سال 1367 توسط موسسه مذکور منتشر گردید.
غزل به عنوان یکی از زیباترین و جذابترین قالبهای شعر فارسی، که البته در ادبیات سراسر دنیا ریشه دوانده است، براساس روایتهای تاریخی قدمتی بسیار بیشتر از سانت انگلیسی دارد. هر دو قالب از مفاخر ادبیات به شمار میروند و قواعد و قوانینی دارند که شعرمعاصر کمتر خود را پایبند آنها کرده است. در این پژوهش، سعی بر این است که پس از ارائه دیباچهای کوتاه از ورود غزل فارسی به ادبیات امریکا، موارد اشتراک و اختلاف آنها را برشماریم. سپس برآنیم تا مشخص سازیم چرا سانت انگلیسی با قدمت و هیبت مثالزدنیاش، تسلیم این گونه فارسی شده و چطور شاعران امریکایی ساختار متأخر را بر آن ترجیح دادهاند. هدف اصلی این مقاله آن است که میزان تأثیر قالب فارسی را در جو فکری حاکم بر شعر و نظریههای نقد معاصر امریکا و همخوانی دو سوی بحث را با یکدیگر هویدا سازد و نشان دهد که محل اختلاف میان آن دو نه از روی طبیعت و فطرت گونه فارسی، که از خوانش متفاوت آن حاصل میشود. یافتههای ما مؤید آن است که با وجود شباهتهای میان دو قالب غزل و سانت در پیچدیگی و ملزم بودن شاعر به رعایت اصولی خاص، گونه فارسی برای شاعران معاصر جذابتر بوده و استعمال آن متداولتر تز گونه بومی ادبیات انگلیسی با پیشینه بسیار و انواع متنوع آن است.