تفکر اصلي عطار در الهينامه در قالب پيرنگي منعکس شده است که در آن روح به عنوان پدر همراه با اطوارش به صورت شش پسر، در قالب بيست و دو مقاله و صد و هشتاد و دو حکايت، هفت شهر عشق را ميپيمايد و مراحل تکامل را پشت سر ميگذارد. اين پژوهش تلاش دارد تا الگوهاي مورد نظر عطار را در شيوه ساختارمند اثر در ارتباط دقيق لفظ و معنا، با به دستدادن شواهدي از متن ذکر کند؛ قوانيني که در چهار سطح کلي به صورت يک شبکه منسجم لفظي ـ معنايي، منطق دروني اثر را مشخص ميسازند. با يک نگاه محققانه ميتوان دريافت که عطار در سراسر اثر به اين الگوها پايبند است؛ گويا اين شيوه براي بيان تفکر اصلي او در الهينامه به صورت خط يا رشتهاي در خلال اثر کشيده شده است و موقعيتهاي مهم داستان را به هم پيوند ميدهد.
دکتر رضا اشرف زاده در پیشگفتار کتاب در مورد کتاب سایه در خورشید که برگزیده ای است از آثار عطار نیشابوری و دلایل انتخاب و شرح این اشعار توسط محمد عزیزی اینگونه می گویند: دوست ادیب و دانشمند جناب آقای محمد عزیزی با دقت نظر و درایت و ظرافتی شایسته به تدوین حکایاتی برگزیده از آثار منظوم و بخشهایی از تذکره الاولیاء "عطار" همت گمارده است که سعی ایشان مشکور است، وجود این مجموعه که با عنوان بسیار زیبا و تامل برانگیز "سایه در خورشید" فراهم امده ضروری بود زیرا در بین شاعران و عارفان بزرگ، به آثار عطار نیشابوری کمتر پرداخته اند و زمانه او را چون اولیاء خدا که – اولیایی تحت قبابی لایعرفهم غیری- در پرده غیرت خویش نگهداشته است. امید است افرادی با همت چون ایشان به بررسی و تحقیق و نقد آثار این عارف بزرگ بپردازند تا چهره برجسته و نورانی این شاعر عالی قدر از پشت غبار زمان، جلوه ای حقیقی و تازه بیابد."سایه در خورشید" که به استقبال از "کنگره جهانی عطار نیشابوری" با شیوه ای دلپسند و ابتکارات و تاملات قابل تحسین نشر مییابد، گامی است ارزنده در چنین راه پرمخاطره ای...
خسرونامه یا داستان هرمز و گلرخ اثری است در قالب مثنوی و داستان گونه و پرماجرا در بیان رموز اسرار عرفانی و روحانی. در آغاز کتاب مقدمه ای در باب این اثر سترگ و خلاصه داستان به صورت نثر آمده که فوق العاده راه گشا است و خواننده می تواند با یک نظر از ماجرای داستان با خبر گردد و آنگاه با رجوع به متن به اسرار عرفانی مندرج در اثر پی ببرد. در این داستان قیصر روم که سالها در آرزوی داشتن فرزندی است از یکی از کنیزکانش صاحب پسری میشود؛ اما پسر و دایهاش بر اثر کینه و حسد همسر قیصر، آواره دیار میشوند و طی حوادثی در قصر پادشاه خوزستان سکنی میگزینند.
«زن پارسا» عنوان نخستين حكايت از نخستين مقالت از نخستين مثنوي عطار ـ الهينامه ـ است. داستاني كه با سيصد و نه بيت، سومين حكايت طولاني، پس از حكايت «شيخ صنعان» و «رابعه» در مثنويهاي عطار محسوب ميشود. داستاني كه با نقد و بررسي آن ميتوان به زوايايي از هنر داستانپردازي عطار دست يافت. اين مقاله بر آن است تا با تحليل عناصر داستاني حكايت زن پارسا و بررسي شگردهاي آشناييزدايي در آن به بخشي از «بوطيقاي قصهپردازي عطار» بپردازد. مهمترين نكات تحليلي، بيان تبارشناسي داستان و بررسي عناصر داستاني چون: زاويه ديد، شخصيت و شخصيتپردازي و طرح و پي رنگ، زبان، لحن داستان و درونمايه داستان است كه سبب دستيابي به نتايج مهم اين پژوهش شده است.