روایت‌شناسی شاخه‌ای از مطالعات ادبی است که ریشه در ساختارگرایی دارد و در پی یافتن یک دستور زبان جهانی واحد برای متون روایی مختلف است. هر یک از روایت‌شناسان به برخی از الگوهای تکرار شونده در متون روایی اشاره کرده‌اند. ژرار ژنت هم یکی از روایت‏شناسان مطرح ساختار‏گراست که طرح جامع و کاملی برای بررسی متون روایی پیشنهاد می‏دهد. او در نظریّات خود به بررسی سه جنبه از سخن روایی، یعنی زمان، وجه یا حالت و لحن می‌پردازد. این سه جنبه با بررسی ساختار زمان، کانون‌های روایت، فاصله روایت با بیان راوی و انواع دیدگاه به کار رفته در یک اثر روایی مشخّص می‌شوند و با بررسی و تحلیل این سطوح، می‌توان به تحلیل دقیق و منسجم از یک متن روایی دست یافت و توانایی داستان‌پردازی نویسنده را در شکل دادن به نظام و ساختار روایی یک اثر داستانی سنجید. در این پژوهش با استفاده از نظریّات ژنت سطوح مختلف گفتار روایی و روابط متقابل این سطوح در رمان آفتاب‌پرست نازنین بررسی و تحلیل می‌شود. نویسنده این رمان یعنی محمّدرضا کاتب از نویسندگان مطرح ادبیّات معاصر ایران است و طی سال‏های أخیر به نوعی به سبک و مخاطب‏های خاصّ خود دست یافته است؛ سبکی همراه با پیچیدگی، تعلیق، بازی‏های زبانی و گرایشی به پُست مدرنیسم. امّا در آفتاب‏پرست نازنین این خصوصیّات سبکی اندکی تعدیل شده‏ است و آغاز و انجام مشخصی وجود دارد و تلاش شده است تا توجّه طیف بیشتری از مخاطبان جلب شود. این مقاله به بررسی تکنیک‏های روایی مختلفی می‏پردازد که نویسنده جهت روایت داستان آفتاب‏پرست نازنین از آنها استفاده کرده است.

منابع مشابه بیشتر ...

58a0900c5a7ba.PNG

نقش‌هاي روايت‌شنو در مثنوي

سمیرا بامشکی, ابوالقاسم قوام

روايت‌شنو يكي از چهار نقش اصلي در روايت (نويسنده واقعي، خواننده واقعي، راوي و روايت‌شنو) است؛ از اين‌رو آگاهي از آن به شناخت ويژگي‌هاي متن روايي منجر مي‌شود. پرسش مقاله حاضر اين است كه تاثير علايق و واکنش‌هاي مخاطب در بسط داستان و نحوه گسترش پيرنگ چگونه است؟ و روايت‌شنو چه نقش‌هاي ديگري در روايت دارد؟ روايت‌شنو در مثنوي بسيار آشکار است؛ راوي مستقيم او را مورد خطاب قرار مي‌دهد و مخاطبي است که اقتدار دارد و از راه نظرها و پاسخ‌‌هاي واقعي ادراک مي‌شود. بنابراين، نقشي تعيين‌كننده در روايت دارد تا جايي كه سوال‌ها، پاسخ‌ها و کنش‌هايش حتي مي‌تواند مسير پيرنگ را تغيير دهد. به طور كلي، چهار نقش منحصربه‌فرد و مهم را مي‌توان براي روايت‌شنوي مثنوي برشمرد كه در اين مقاله به بررسي اين نقش‌ها مي‌پردازيم.

589cdeee1362f.PNG

تداخل درونی در مثنوی

سمیرا بامشکی

«تداخل سطوح روایی» به دو بخش کلی تقسیم می‌شود: حرکت از سطوح فراداستانی به سطوح فروداستانی و حرکت از سطوح فروداستانی به سطوح فراداستانی. در این جُستار انواع حالت‌ها و مُدل‌های نوع اول را با عنوان «تداخل درونی» در مثنوی ـ به‌مثابه متنی شاخص در ادب فارسی که بیشترین نمود تداخل سطوح روایی را می‌توان در آن جست‌و‌جو کرد ـ بررسی می‌کنیم.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58e7340f4a5bd.PNG

بررسی افکار سیاسی ـ انتقادی ناصرخسرو قبادیانی

محمود بشیری

ناصرخسرو اصیل ترین شخصیت ادبی قرن پنجم هجری است. او به گفته خودش تا حدود چهل و سه سالگی دبیر پیشه و متصرف در اموال و اعمال سلطانی بوده و زندگی توأم با عیش و رفاهی داشته است. در این هنگام در افکارش تغییری حاصل می‌شود و تصمیم به سفر حج می‌گیرد، و سفر هفت ساله‌ای را به سوی دیار مغرب می‌آغازد، که در اثنای آن چهار بار حج می‌گذارد و ایران و ارمنستان و شام و مصر و تونس و سودان و جزیره العرب را سیاحت می‌کند. او هنگام اقامت در مصر یا خود قبل از عزیمت، به فاطمیان می‌گرود و در آنجا با لقب حجت جزیره خراسان مأمور ارشاد مردم به آیین اسماعیلی می‌شود. در بازگشت به بلخ، به تبلیغ و ارشاد مردم می‌پردازد. پس از مدتی دشمنانش او را تکفیر می‌کنند و درصدد قتلش برمی‌آیند و او ناگزیر پنهان می‌گردد، و سرانجام به طبرستان می‌گریزد و پس از چندی به قلعۀ یمگان در بدخشان می‌رود و تا پایان عمر در آنجا مقیم می‌شود. این سرنوشت دردناک مردی است که در زمانه خود به عنوان وجدان بیدار جامعه فریادگر بی‌عدالتی‌ها و ستمهای موجود بوده است. ناصرخسرو شعر تعلیمی فارسی را به مرتبه بسیار بلندی رساند، و این امر خصوصاً در قصیده‌سرایی دارای اهمیت خاصی است، زیرا قالب قصیده در دوره این شاعر، عاری از حقیقت بود، و آنچه در آن مطرح می‌شد مشتی الفاظ بیروح و القاب و توصیف‌های دروغین و غیر واقع بوده است. او با طرح انتقاد سیاسی در شعر و خصوصاً در قالب قصیده، و بیان حکمت و اندرز اخلاقی و مباحث دینی، که از جمله اموری بود که در زمانه شاعر مهجور مانده بود، انقلابی در قصیده‌سرایی ایجاد کرد. شعر نصرخسرو در واقع، به صورت یک بیانیه سیاسی و اعتقادی است، و مضمون‌های شعری او بدین لحاظ از جنس «مدح و هجو و هزل و غزل نیست، حکمت و تحقیق است. با شعر دیگران تفاوت دارد؛ در آن نه زن و عشق را می‌ستاید نه شراب و عیش نهان را وصف می‌کند. نه امیر فرمایه ستمگر را به «زهد عمار و بوذر» می‌ستاید نه جهان زندگی را به زیبایی و شیرینی وصف می‌کند».

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله
57f0ba2dcfd5d.PNG

جایگاه علامه دهخدا در شعر معاصر

محمود بشیری

در این مقاله سعی گردیده تا چهره مرحوم دهخدا به عنوان پیشرو در نوآوری شعر نموده شود. برخی از محققان شعر و ادب معاصر درباره پیشروان نوآوری شعر معاصر نظراتی اظهار داشته‌اند که شاید صحت و درستی آن مورد تردید باشد. به نظر نگارنده نخستین کسی که نمونه‌ای از شعر نو را ارائه کرد، مرحوم علامه دهخداست، که شعر او به لحاظ قالب، وزن، زبان، موضوع و نگاه شاعرانه، شعری است جدید که بعد از انتشارش تعدادی از شاعران معاصر برخی از عناصر شعرش را تقلید و اقتباس کرده‌اند.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله