قصهپردازی در غزل میراثی است که از شاعران پیشین به عطار رسیده و او آن را گسترش داده است. عطار در حدود 872 غزل، 62 قصه (حدوداً در هر 14 غزل، یک قصه) آورده که بیشتر نتیجه احوال عرفانی و تجربیات روحانی اوست. از این رو، این پژوهش قصد دارد با بررسی ساختار داستانهای عطار به نظامی واحد در داستانپردازی و الگوهایی خاص در سلسله کنشها دست یابد که به احکام کلی درباره قصهپردازی عطار در غزل رهنمون میشود. هدف از این کار شناخت نظام فکری حاکم بر واقعههای عرفانی عطار است؛ زیرا از این رهگذر بهتر میتوان ه تفسیر و تحلیل آثار او پرداخت. بدین منظور، به تحلیل ریختشناسی قصهها بر اساس روش ولادیمیر پراپ و دیگر روایتشناسان معروف پرداخته شد. نتایج تحلیل نشان داد که تمام قصهها دارای ساختار داستانی واحدی هستند که از سه قسمت وضعیت اولیه، قسمت میانی و نتیجه و پیامد تشکیل شدهاند و توالی کنشها در آنها نیز از چهار الگوی متفاوت پیروی میکند که عموماً با ورود یکی از شخصیتهای اصلی قصه شروع و به دیدار بین دو شخصیت اصلی میانجامد. همچنین دریافته شد که پس از دیدار است چهار دسته کنش روی دهد که عبارتاند از شرابنوشی، اعمال شگفت، گفت وگو و انجام عملی معمولی از سوی شخصیت دوم قصه که این کنشها منجر به نتایجی میشوند که بیانگر احوال عرفانی اعطار هستند.
رویآوری به ادبیات جدید، به تقریب از اوایل مشروطیت در ایران آغاز شده است، با کتابهایی نظیر سیاحتنامه ابراهیم بیگ زین العابدین مراغهای و مسالک المحسنین میرزا عبدالرحیم طالبوف که در واقع داستان به صورت معمول و شناخته شده امروز نبود، بلکه داستان - مقاله یا مقالهای رمانگونه بود که به قصد انتقاد از اوضاع اداری و اجتماعی روزگار نوشته شده بود. اساس این کتاب بر پنج بخش نگاشته شده است: قصه و قصههای عامیانه، داستان و داستان کوتاه، رمان، پیشکسوتهای داستان کوتاه، نگاهی کوتاه به داستاننویسی معاصر ایران.
محمود غنی زاده سلماسی (1258-1313 شمسی ) نویسنده، شاعر، مترجم، سیاستمدار، روزنامه نگار و از پیشتازان مشروطیت ایران بود. غنی زاده که در جوانی مقالاتی برای روزنامه حبلالمتین کلکته ارسال می کرد، با عبدالرحیم طالبوف نیز آشنایی و دوستی داشت. وی از طرفداران شعر و ادبیات کلاسیک بود و به نقد اشعار و گفتار نوگرا می پرداخت. میرزا محمود غنی زاده اشعار کمی پرداخته است که اغلب در جای معینی یادداشت نمی شدند و در مجالس دوستانه از حفظ قرائت می شدند. اغلب آثار منظوم کتاب پیش رو به همت فرزند شاعر از جراید و مجلات فارسی خارج از کشور گردآوری شده و انتهای آن با اشعاری در سوگ غنی زاده آراسته شده است. این کتاب در سال 1332 توسط کتابفروشی معرفت در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
مولانا در غزل نيز قصهپردازي کرده است. اين قصهها داراي انواع گوناگوني هستند. بخشي از اين قصهها مربوط به احوال، مکاشفات و مشاهدات عرفاني مولاناست. ازاينرو اين نوع قصهها به صورت رمزي و در هالهاي از ابهام و رازگونگي شناور هستند و ماهيتي رمزي دارند. اين قصهها داراي يک ساختار کلي و واحد به صورت يکابرقصه هستند. شناخت اين ساختار راهي است براي تحليل ساختار ذهني مولانا، در اين ساختار کلي (ابر قصه) ابتدا با ورود يکي از اشخاص اصلي قصه (عاشق يا معشوق) در جايي، شکل ميگيرند و به دنبال آن بين عاشق و معشوق ديدار و ملاقات روي ميدهد. به دنبال ديدار و ملاقات يکي از چهار کنش يا عمل زيربنايي شرابنوشي، ديدن احوال شگفت و غيره منتظره، گفتگو و دردمندي و علاج و درمان درد ميآيد. هر کدام از اين کنشها به نوبه خود نتايج و پيامدهايي به دنبال دارند که پس از ذکر آنها قصه به پايان ميرسد. نمودار کلي اين قصهها به اين صورت است: نتيجه و پيامد، يکي ازاعمال زيربنايي چهارگانه ديدار و ملاقات، ورود 1. شراب نوشي 2. ديدن احوال شگفت .- گفتگو 4. دردمندي و علاج درد اين ساختار در واقع بيانگر اشتياق و آرزوي مولانا براي ديدار و ملاقات شمس به عنوان نمودي از ذات حق و در نهايت اتصال و اتحاد مولانا با منشا و مبدا عالم هستي است.