یکی از انواع نثر فارسی، مراسلات درباری و نامههای بزرگان است. در مکتوبات مولانا و منشآت عبدالرحمن جامی دستهای از نامهها هستند که در این پژوهش به عنوان (سلطانیّات) مورد بررسی قرار گرفتهاند. تعریف سلطانیات و تاریخچه آن در ادب فارسی و نیز بررسی شکلی و محتوایی نامههای این دو چهره سرشناس ادب و عرفان مقولههایی است که در این پژوهش به آنها پرداخته شده است. نیز بازتاب شخصیت این بزرگان در سلطانیات آنها و همچنین انعکاس مسایل اجتماعی بررسی شدهاند. از آن جا که دیگر آثار مولانا و جامی غالباً صبغه تعلیمی داشته و برخی از جنبههای اجتماعی و خصوصیِ شخصیت آنها ممکن است پنهان مانده باشد، لذا پرداختن به نامههای آنها که صریح و شفاف و دور از پیچیدگیهای استعاری و بلاغی شاعرانهاند، میتواند زوایای دیگری از شخصیت آنها را آشکار سازد. روش کار به صورت تحلیلی است و دادهها از منظر شکلی و محتوایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از این پژوهش مشخص میکند که به لحاظ شکلی، نثر مولانا آمیخته با سجع و دیگر تکلفات منشیانه است، اما جامی سلاست کلام و صراحت بیان را ترجیح داده است. هر دو عارف نامدار کوشیدهاند که از نفوذ کلام خود برای گرهگشایی از مشکلات و معضلات مردم استفاده کرده و از این طریق به مسؤولیتهای الهی و اجتماعی خود عمل کنند.
این اثر ادعا ندارد که دایره المعارفی باشد و یا حتی هدف این کتاب این نیست که جانشین لغت نامه ای کوچک شود. هدف کتاب این است که به مردمان زیادی این اجازه و امکان را بدهد که واقعیات اجتناعی و اقتصادی و مناسبات آنها را چنانکه باید و شاید درک کرده و بتوانند آنها را در دستگاه اجتماعی در محل و مکان مناسب و شاید درک کرده و بتوانند آنها را در دستگاه اجتماعی در محل و مکان مناسب شان جا دهند. خوانندگان اگر مبتدی و تازه کار نباشند از این اثر درباره تاریخ نهضت سندیکایی و نحوه عمل آن معلومات زیادی نمی آموزند. اما با مطالعه این کتاب نحوه به دست آوردن معلومات در مورد ترقیات اقتصادی و متمرکز شدن صنعت را فرامیگیرند. و به این نکات پی می برند که معلومات و معرفت خود را در مورد بعضی از مسائلی که هم اکنون مساله روز است و در برنامه و دستور بحث های امروزی قرار دارد چگونه توسعه دهند. همچنین موضوعها و مقالاتی که در مورد کشاورزی در این کتاب آمده شاید به کشاورزان مجرب کشور که خود با اوضاع و مسائل کشاورزی مدرن آشنا هستند چیز زیادی نیاموزد اما به کسانی که در صنعت و بازرگانی کار می کنند اجازه میدهد که مشکلات جهان کشاورزی را بهتر از گذشته درک کنند.
رساله حاضر موسوم به "مسلک الامام فی سلامه الاسلام" از جمله رسایل و مکتوباتی است که در اواخر دوران قاجاریه یعنی دوران تجدید حیات جنبشهای اجتماعی و ترقی خواهی و روشنگری در ایران، در جهت روشن نمودن اذهان مردم نسبت به اهداف و مطامع استعمارگران درکشورهای اسلامی و کوشش آنان برای ازبین بردن شریعت اسلام برشته تحریر درآمده است. مصحح این رساله و نشر تاریخ ایران غرض از انتشار این رساله ها را شناخت "سیر تاریخی اندیشه های اجتماعی نوین در ایران" و "عوامل و شرایط فکری و اجتماعی است که به انقلاب مشروطیت منجر شد" دانست...
پيشينه اهميت اعداد در پديده تقدس گرايي در انديشه انسانهاي جوامع ابتدايي ريشه دارد. بشر از ديرباز به ويژگي سحرانگيز اعداد معتقد بوده و به همين دليل در طول قرون متمادي به برخي از اعداد تا حد تقدس اهميت داده است؛ اين پديده نه تنها در فرهنگ عامه جوامع بشري بلکه در زمينههاي مختلف ادبيات آنها نيز مجال ظهور و بروز يافته است. ملل مختلف دنيا با توجه به اساطير اوليه تمدنهايشان به اعدادي خاص اهيمت داده و حتي آن را تقديس کردهاند. بدين ترتيب مکاتب مختلفي به وجود آمده است که هر کدام به نوعي بر اساس تقديس عددي خاص به تنظيم ايدئولوژي خود اقدام کردهاند و اين خود بمراتب مجرايي براي ورود برخي اعداد مهم و گاهي مقدس درون ادبيات شده است؛ در اين ميان شاهد انعکاس گسترده اعدادي خاص در حيطه ادبيات پارسي هستيم که بسامد آن به نسبت مقطع زماني و موقعيت جغرافيايي در نوسان است. اين مقاله تلاشي است براي بررسي پيشينه اهميت عدد «سه» و کاربرد آن در ديوان خاقاني.
نهضت بازگشت ادبي در نيمه دوم قرن دوازدهم به همت و اشارت شاعراني از قبيل مشتاق (ف 1165 ق) و شعله اصفهاني (ف 1160 ق) پديد آمد. انگيزه بنيانگذاران نهضت بازگشت، احياي شعر فارسي و نجات دادن آن از انحطاط و ابتذال سبک هندي بود. با اين همه، پيشنهاد سخنوران اصفهان تنها در ايران مورد استقبال واقع شد و در ساير حوزههاي زبان و ادبيات فارسي نظير هند، افغانستان و سرزمينهاي فرارود اقبالي نيافت، اما حرکتي شبيه به بازگشت ادبي پس از شکست جنبش مشروطهخواهي در افغانستان، در اين کشور روي داد که باعث شد تا درونمايه و مضامين شعري که تحت تاثير مشروطهخواهي به سمت نوگرايي رفته بود، دوباره به حال و هواي سبک هندي رجعت نمايد. اين پژوهش ميکوشد، ضمن تشريح فضاي کلي شعر و شاعري در افغانستان، مقارن با ظهور نهضت بازگشت ادبي، دلايل عدم اقبال به جريان بازگشت ادبي در اين کشور را مورد بررسي قرار دهد و زمينههاي سياسي ـ اجتماعي رجعت به سبک هندي، پس از شکست مشروطيت در افغانستان را تبيين نمايد.