صورخيال، بيان غيرمستقيم معناي پوشيده، در پس کلمات است و شاعران برجسته، به ارزش تصويرپردازي بجا، بموقع و به اقتضاي کلام آگاهاند. آثار سيدحسن حسيني، از نظر صورخيال بسيار غني است. در اين مقاله کوشش شده است، صورخيال در مجموعههاي شاعر، بر اساس عناصري چون، تشبيه، استعاره، نماد، کنايه، مجاز، پارادوکس و حساميزي مورد تحليل و بررسي قرار گيرد. در حوزه تشبيهات، در آثار سيدحسن حسيني، تشبيه مفصل و بليغ و تشبيهات حسي به حسي بسامد بيشتري دارند. از نظر موضوع، مشبه اغلب خود شاعر، قهرمان شاعر و عناصر انتزاعي است و به لحاظ مشبه به، غالبا از عناصر طبيعي، اشيا، حيوانات، عناصر ديني و ملي و بندرت عناصر انتزاعي استفاده شده است. از انواع استعاره، نوع مصرحه و استعاره مکنيه هر دو بسامد بالايي دارد و در تشخيص نيز شاعر به مفاهيم متنوعي توجه نشان داده و در سطح گستردهاي از آن استفاده کرده است. عناصر سازنده خيال او به لحاظ مستعارمنه عمده عناصر طبيعي، اشيا و جانداران ميباشند و عناصر سازنده خيال به لحاظ مستعارله را تصاوير مربوط به معبود ازلي، شاعر و خصوصيات وي، دين و پيامبر و اهل بيت و تصاوير مرتبط با انقلاب و جنگ و شهيدان تشکيل ميدهند. شاعر در همه آثارش از اسناد مجازي بوفور بهره ميگيرد. در بخش نماد، سيدحسن حسيني، از سه خاستگاه نماد، يعني طبيعت، آيينهاي ملي و اساطيري و دين و مذهب و بيش از همه از طبيعت براي ارائه تصاوير و بيان احساسات خود استفاده کرده است. نمادهاي به کار گرفته شده در اشعار او عمده نمادهاي قراردادي و مرسوماند. کاربرد عناصر طبيعت در مقام نماد منجر به شکلگيري سمبوليم اجتماعي در آثار او شده است. کنايههاي موجود در آثار شاعر به لحاظ مکني عنه، کنايههاي فعلي و به لحاظ وضوح و خفا، تقريبا تمامي آنها از نوع ايما است. مجاز به علاقههاي مختلف در اشعار او به کار رفته که مجاز به علاقه آليه و لازميه نسبت به انواع ديگر بيشتر به چشم ميخورد. پارادوکسها به دو صورت بياني و اسنادي آمده که تعداد آنها در حد متوسط قرار دارد. در مورد حساميزي نيز، گاهي دو حس ظاهري به يکديگر نسبت داده شده و گاهي يک حس ظاهري به يک امر ذهني که نوع اول بسامد بيشتري دارد.
سید محمود نشاط در مورد موضوع کتاب می گوید: ادات تشبیه در زبان فارسی که اصل آن مربوط به علم بیان و بدیع و شرح آن مرتبط با دستور زبان فارسی است انتخاب نمود و اگرچه ناگریز به ذکر برخی از اشارات و اصطلاحات بیانی گردیده است اما مقصود حقیر جمع آوری و بحث در اقسام ادات تشبیه از لحاظ دستور زبان فارسی است. نکاتی که همچنان در این مقدمه یادآور می گردد: یکی اینکه سعی نمود بامکرر کردن مثال بر طول ملال نیفزاید و در هر مورد به ذکر یک تا پنج شاهد قناعت ورزید و در صورت لزوم امثله و شواهد دیگر را با تعیین صفحه و سطر کتاب ماخذ به حاشیه موکول ساخت. اشعار را غالبا از منوچهری دامغانی چاپ دبیرسیاقی که فی الواقع استاد تشبیه نیز می باشد و تشبیهات وی در نهایت متانت و استواری است برگزید تا مراجعه به شواهد و نظائر موضوع سهل باشد و نیز مثال نثر را به مناسبت وضوح و به منظور اختصار حذف نمود. ادات تشبیه و قیود و پسوندها و غیره را برای سهولت کار مراجعان به طریق الفبائی منظم ساخت و توضیحات و مطالب را با شماره های مستقل مجزا نمود و صفحات و سطور مراجع و ماخذ را ذیل مطالب بیان داشت. از توضیح واضحات و تکرارهای زائد چشم بپوشید و با عبارتی سهل و ساده نگاشت تا درخور استفاده همگان باشد.
یکی از فرهنگهای معروف زبان فارسی که در دوره دوم فرهنگنویسی در هند نوشته شده، «بهار عجم» تألیف لالهتیک چندبهار است. تذکرهنویسان درباره زندگی او سخن چندانی نگفتهاند. این کتاب از جمله فرهنگهای شعری است که حدود ده هزار از مفردات، مرکبات و عبارات و امثله فارسی را دربر دارد و اغلب آنها را بر اساس شواهد شعری معنی نموده است و بین آنها بعضی کلمات عربی و هندی که فارسیان در آن تصرف نموده و به صورت فارسی آوردهاند، نیز دیده میشود. از ویژگیهای این فرهنگ یکی از آن است که بسیاری از ترکیبات فارسی را به عنوان یک مدخل مستقل و غالباً با ذکر شواهد شعری و با استفاده از حدود 200 دیوان شعر و کتاب نثر شرح داده است.
مترجم تا کنون به مقاله جامعی درباره آنارشیزم در مطبوعات ایران برخورد نکرده است. قاطبه مردم آنارشیزم را یک واژه اجتماعی میدانند و آن را با «هرج و مرج» یکی میشمرند. اما آنارشیزم یک مکتب فکری است که اساساً از زمان انقلاب صنعتی شروع شده و بزرگانی مانند گادوین، پرودن و تولستوی داشته است. ذیلا ممیزات آنارشیزم را که از دائرهالمعارف علوم اجتماعی ترجمه شده بطور خلاصه ذکر میکنیم.
یکی از جنبههای زیبای غزلیات عرفی تصویر است. بنابراین در این مقاله کوشش شده عناصر تصویری غزلیات عرفی آشکار شود، از این جهت عناصری چون تشبیه، کنایه، مجاز، پارادوکس و حسآمیزی مورد تحلیل قرار گرفته است. در حوزه تشبیهات بیشتر از تشبیهات فشرده و یا بلیغ اضافی بهره گرفته و این نوع تصاویر بیشتر از نوع انتزاعی و عقلی و حسی است، تشبیهات عرفی از نظر ساختار در غزلیات از تنوع برخوردار میباشد. موضوع مشبه اغلب خود شاعر، معشوق و مفاهیم انتزاعی میباشد و از طرفی موضوع مشبه به، اغلب عناصر غیرانتزاعی چون طبیعت و اشیا میباشد. از انواع استعاره، نوع کنایی و تشخیص، بیشترین بسامد را دارا بوده و نیز از خلاقیت برخوردار میباشد. عناصر سازنده خیال او به لحاظ مستعارمنه بیشتر طبیعت و اشیا و به لحاظ مستعارله، معشوق و شاعر می باشد. در غزل او عنصر غالب در ساختار تشخیص مفاهیم تجریدی و انتزاعی میباشد. استعاره فعلی نیز از دیگر ویژگیهای تصویری اوست که به صورت ردیف و یا در داخل ابیات نمود دارد. پارادوکس به صورت بیانی یا اسنادی آمده است، که نسبت به عناصر پیشین کمتر به کار رفته و حسآمیزی نیز به صورت محدود، با نسبت دادن دو حس ظاهری به یکدیگر و یا نسبت دادن یک حس ظاهری به یک امر ذهنی صورت گرفته است.