تصحیح متون کهن از شاخههای مهم و در عین حال دشوار پژوهشهای ادبی به شمار میآید. روشهای گوناگونی برای تصحیح متون وجود دارد که در بیشتر آنها «اقدم نسخ» جایگاهی ویژه در گزینش ضبط درست دارد. در موارد بسیاری میان تاریخ پدید آمدن متن و کهن ترین نسخه موجود، فاصله زمانی فراوانی وجود دارد؛ در حالی که ممکن است، شواهدی از همان متن در تذکرهها یا فرهنگهای لغت که تاریخی کهنتر نسبت به نسخه موجود دارند، وارد شده باشد. سؤال اصلی این پژوهش آن است که آیا منابع واسطهای، یعنی تذکرهها، جُنگها و فرهنگهای لغت را میتوان مکمّل نسخههای خطّی در تصحیح متون قلمداد کرد یا خیر؟ برای رسیدن به پاسخ با انتخاب دیوان مسعود سعد سلمان به عنوان منبع مورد مطالعه، ملاحظه شد که در بسیاری از موارد با بهرهگیری از شواهد شعری این شاعر در فرهنگهای لغت و تذکرهها میتوان به حلّ بسیاری از دشواریهای تصحیح متون کمک کرد.
کتابی که از نظر خوانندگان می گذرد مجموعه آثار گرانبهاییست که در طی قرنها در منقبت نابغه بزرگ بشریت علی (ع) گفته شده و مدتها وقت صرف آن گردیده تا از میان اوراق فرسوده کتابها اخراج و بعد از تطبیق و مقایسه با نسخ دیگر به این صورت در آمده است. اشعار این مجموعه از 110 گوینده انتخاب و بر هریک شرح حال کوتاهی افزوده شده عموما متعلق به کسانی است که از عهد صفویه به بعد در ایران ظهور کرده اند به دلیل آنکه مذهب تشیع تا روزگار سلطنت صفویه در ایران رسمیت نداشت و خواه و ناخواه شاعرانی که پیش از آن عهد می زیسته و به مذهب تشیع علاقه نشان می دادند به علت عدم آزادی از ساختن اشعار مذهبی خودداری کرده و اگر احیانا گوینده دست به چنین کاری میزد ناگریز از مدح خلفای دیگر بود چنانکه در یکی از قصائد سعدی این نکته کاملا آشکار است. پس در حقیقت ساختن اشعار مذهبی از عهد صفویه در ایران رواج یافت و ناگزیر مجموعه حاضر حاوی آثاریست که از آن عهد تا به امروز به وجود آمده است
در این مجموعه، لغات، ترکیبات، اصطلاحات و کنایات دیوان مسعود سعد تشریح و تفسیر شده است .این فرهنگ بر اساس تصحیح دکتر مهدی نوریان فراهم آمده و در آن واژهها و اصطلاحات مورد بحث به ترتیب الفبایی تنظیم شده است. معنی هر واژه با یک تا سه شاهد شعری همراه است .صفحات پایانی به فهرست منابع و ماخذ اختصاص دارد.
متون کهن، به ویژه متون پیش از حمله مغول، همچون گنجینههایی از واژهها و اصطلاحات، پشتوانهای استوار برای زبان فارسی امروز به شمار میآیند. گونهکهن بسیاری از واژهها را میتوان در این متن بازجست. بسیاری از واژهها، که امروز نشان آنها را تنها میتوان در فرهنگهای لغت جست، در متنهای قدیمی یافت میشوند. حتی گاهی میتوان واژههایی در این کتابها پیدا کرد که در فرهنگهای موجود اثری از آنها نیست. در این میان، جایگاه متنهای کهن علمی، از آن روی که سرشار از اصطلاحات علمیاند، در روزگاری که نقش زبان فارسی به عنوان زبان علمی در هجوم واژههای دانشهای گوناگون رو به ضعف مینهد، در خور توجه است. درست است که بسیاری از مفاهیم دانشهای قدیم امروز نادرست و خرافی به شمار آمده و منسوخ شده است، اما میتوان از واژههای علمی کهن به عنوان قالب و ظرفی برای مفاهیم علمی روز استفاده کرد.
جامی شاعر، نویسنده، عارف و دانشمند نامدار سده نهم هجری دارای آثار متعدّد در نظم و نثر فارسی است. یکی از کتابهای ارزشمند او به نثر، بهارستان است که نویسنده، آن را به شیوه گلستان سعدی نگاشته است. هرچند جامی مدّعی شده که حکایات بهارستان یا دستِ کم حکایات منظوم آن را از کسی نگرفته است و همگی آنها ساخته و پرداخته قریحه اوست، امّا تتبّع در آثار پیشینیان، به ویژه منابع عربی، سرچشمههای حکایات بهارستان را آشکار میسازد. پرسمان بنیادی این نوشتار آن است که آیا جامی در داستانسرایی خویش، به منابع پیشین نظر داشته است یا خیر. بر این مبنا یک روضه از روضههای هشتگانه بهارستان انتخاب و مآخذ حکایتهای آن در متون عربی پیش از جامی کاویده شد. در نتیجه ریشه 21 داستان از 43 حکایت این روضه، یعنی تقریباَ نیمی از آن، در منابع پیشین شناسایی شد. به دیگر سخن میتوان ادّعا کرد که جامی همچنان که سنّت ادبی روزگار وی بوده است، در پردازش حکایتهای بهارستان به حکایتهای مندرج در آثار پیشینیان عنایت ویژه داشته و آبشخور بسیاری از حکایات وی، منابع عربی پیش از عهد وی بوده است.