اميلي ديكنسون از نامدارترين و تاثيرگذارترين شاعران آمريكايي از سده نوزدهم ميلادي تاكنون است و او را باني مدرنيسم در شعر غرب دانستهاند. مطالعه زندگي و شعر ديكنسون و فروغ فرخزاد، وجوه اشتراك و تفاوتهاي قابل ملاحظهاي را پيش روي خواننده مينهد كه بررسي زمينهها و آثار اين وجوه، ضمن ايجاد آشنايي ژرفتر با اين دو هنرمند، نحوه نگرش آن دو نسبت به زندگي، عشق، مرگ، هنر و ديگر مفاهيم اصيل و مهم بشري را نشان ميدهد. در اين مقاله به بررسي مشتركات و تفاوتهاي شعر و زندگي اين دو شاعر جريانساز و صاحب سبك نوگرا پرداختهايم. اين كار در حوزه ادبيات مقايسهاي (Contrastive Literature) قرار ميگيرد.
در این اثر، نگرش و دیدگاههای سهراب سپهری و فروغ فرخزاد که در آثارشان انعکاس یافته، بررسی شده است .برای این منظور، نگارنده شعر ((مسافر)) سهراب سپهری را برگزیده، ابتدا ساختار درونی و بیرونی آن را تشریح و سپس بنیانهای فکری و معرفتهای عرفانی، روان شناختی و تاریخی آن را بیان میکند .در بخش دوم نیز برای بررسی و تبیین نگاه فروغ فرخزاد به مجموعه هستی، منظومه ((ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)) انتخاب و بعد از بازخوانی، ساختار آن شروع و بیان شده است.
کتاب حاضر ناظر به کار دو گروه سنت گرا و نوگرا است و با نظر یکسان مولف به آنان فراهم شده است. برنامه ای که در دستور آن از یک طرف از بسیاری شاعران – حتی معاریف آنان – نام برده نشده و از طرف دیگر تاکید شده که حتی الامکان همه جوانب شعر معاصر – از تعریف شعر از نظر قدما تا تاریخ شعر امروز، انواع شعر سنتی و نو، حتی موج نو و مبانی آنها همراه با تحلیل نمونه های مختلف – مورد بحث و فحص قرار گیرد.
نوش آفرين نامه، داستان عاميانه منثوري در شرح عشق شاهزاده ابراهيم فرزند جهانگيرشاه، پادشاه چين و دلاوريهاي او براي رسيدن به معشوق خود، نوش آفرين گوهرتاج، دختر پادشاه دمشق است. ويژگيهاي سبکي بسياري از داستانها يا رمانسهاي عاشقانه سنتي و عاميانه را در اين داستان ميتوان ديد؛ ازجمله جنبههاي شگفتآوري چون خرق عادتها، انسانها، جانوران، گياهان، موجودات، مکانها و اشياي شگفتانگيز، طرح مدور، گزارههاي قالبي، استفاده از اشعار و ضربالمثلها، کنايات و اغراقها. زبان و بيان اين داستان، نيمه ادبي است. نثر آن به شيوه نثر دوران قاجار است و کهنگي آثار دوره صفويه را ندارد. افعال وصفي و عبارات عاميانه فراواني در آن ديده ميشود. بنمايههاي مهم داستانهاي عاميانه و عياري در داستان ديده ميشود. اين داستان و داستان شيرويه نامدار، الگوي داستانگويي نقيب الممالک در نوشتن داستان امير ارسلان بوده است. اين مقاله ضمن معرفي و تحليل ابعاد گوناگون ساختاري و محتوايي داستان نوش آفرين گوهرتاج، به بيان نمونههايي از تاثيرپذيري داستان امير ارسلان نامدار از آن ميپردازد.
ادبیات عامیانه ایران، علاوه بر ابعاد ادبی و هنری، منبعی عظیم و سرشار از اطلاعات دست اول مردمشناختی است و خوانندگان و پژوهشگران را با جنبههای گوناگون زندگی زمانه خلق اثر، چون باورها، خرافات، ارزشها و ضد ارزشها، طبقات گوناگون جامعه، مشاغل، نظام اداری و اجتماعی، اصول اخلاقی، و... آشنا میکند. اسکندرنامههای منثور نیز از این دسته آثارند. در ایران اسکندرنامههای فراوانی به نثر و نظم، از اواخر سده چهارم قمری تا عهد صفوی پدید آمدهاست. این مقاله مستخرج از طرح پژوهشی نویسندگان با عنوان «مطالعه در افسانههای پهلوانی» است که در مرکز تحقیقات دانشگاه تربیت مدرس در حال اجراست و به معرفی اجمالی کتاب اسکندر و عیاران نوشته مولانا منوچهرخان حکیم (مربوط به عهد صفوی) میپردازد و بهتفصیل، اطلاعات مردمشناختی آن را دستهبندی و تحلیل میکند.