یکی از دغدغههای فلاسفه و حکما تشریح و تبیین چیستی خیال، جایگاه و کارکرد آن در ارتباط با انسان و هستیشناسی، بوده است. افلاطون اولین فیلسوفی است که برای خیال مرتبه معرفتشناسی قائل شد و با تقسیم جهان به دو عالم معقول و محسوس، مرتبه شناخت خیال را مختص عالم محسوس دانست. مولوی هم در جای جای مثنوی به خیال، اقسام آن، جایگاهش در شناخت و معرفت انسان اعم از امور عینی و ماورائی و تأثیرات متعددی که بر جسم، روان و کمالات روحی فرد میگذارد، پرداخته است؛ بنابراین این جستار درصدد است تا به مقایسه خیال از دیدگاه این دو بپردازد. برای نیل به این هدف ضمن استفاده از روش توصیفی ـ تطبیقی، نخست، تعاریف خیال از نظر مولوی در مثنوی و نظریات افلاطون بررسی، سپس شباهتها و تفاوتهای دیدگاههای این دو نشان داده شده است. نتیجه این که دیدگاههای آنان از جهت غیر واقعیبودن و سایهبودن جهان و پدیدهها، ارتباط تقلید و خیال، محدود و ناقصبودن ابزار خیال برای درک واقعیت و این که این نحو ادراک متعلّق به عموم مردم است، به هم شبیه و در مواردی مانند قدرت خیال، جایگاه معرفتی خیال، معنی و تأثیر خیال متفاوت است.
به علت حاکمیت پندار بر ذهن، اتاق وجود من، یعنی ذهن من تاریک است. اکنون از درون این اتاق تاریک به ده ها و صدها موضوع اجتماعی یا هر موضوع دیگر نگاه می کنم و نتیجتا همه آنها را تاریک می بینم. حال کار مفید این نیست که تو آن ده یا صد موضوع و مورد را برای من روشن کنی، کار مفید این است که کمک کنی به روشن شدن اتاق تاریک ذهنم. وقتی این اتاق روشن شد خود من می توانم از یک موضع روشن آن صد مورد و بیشتر از آن را روشن ببینم.
در این مجموعه، دو رساله کوتاه از حکیم "عمر خیام"، متن عربی و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .در رساله اول، سه مسئله مطرح و پاسخ داده شده است .این مسائل درباره نفوس ناطقه، حوادث امکانی باطل، و اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت، و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود، است .رساله دوم نیز "پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی "نام دارد .
سه فیلسوف بزرگ یعنی دیوژن، دکارت و ولتر هر سه کموبیش «تغییری» بودهاند؛ یعنی هیچکدام فرمانبردار و منقاد و مطیع گذشتگان و تفسیر سخنان آنها نبودهاند. دیوژن در برابر پیمانها و قراردادهای اجتماعی سرسختی نشان داده و همه را ریشخند کرده است و تشکیل خانواده و زنخواهی و تجمل و مردهپرستی را کاری بیهوده دانسته است. دکارت آداب و رسوم و عادات و علوم پیشینیان را کنار گذاشته و طرحی نو درانداخته است، ولتر نیز تمام قراردادهای سیاسی و حکومتهای زمان خود را به باد انتقاد گرفته است. در این کتاب درباره این سه فیلسوف سخن گفته شده است.
در این مجموعه، مقالاتی از نوشتههای "دکتر علی اصغر حلبی "به طبع رسیده است .این مقالات به گفته وی "مظاهری از معجزه ایرانی بودن ما ایرانیان است که از خود بروز دادهایم و میدهیم .و در آن جنبههای مثبت و منفی و خوب و بد، هر دو بررسی و بحث شده است ."اغلب این مقالات در دوره پیش از انقلاب چاپ گردیده است . در مقالات این مجموعه پارهای از معضلات و مسائل فرهنگی و اجتماعی کشور به بحث کشیده است .