از آنجا که «شعر تأملی» می تواند به عنوانی یک مکتب شعری بسیار مهم مورد توجه قرار گیرد، این مقاله در صدد آن است که با اشاره به زمینههای تأمل و اندیشه شاعر بلندآوازه مهجر ایلیا ابوماضی وبه نمایش گذاشتن ژرفاندیشیهای وی ثابت کند که ایلیا ابوماضی یکی از بارزترین نمایندگان شعر تأملی است و در این دواوین پنجگانه وی از این بعد خاص درخور تعمق و دقت نظر است. این مقاله در چهار بخش تنظیم شده است: در بخش اول جلوه های تأمل در طبیعت، در بخش دوم تأمل شاعر در حیات، در بخش سوم ژرفاندیشیهای وی در معنویات و در بخش چهارم تأملات اجتماعی شاعر مورد بحث قرار گرفته است. در هر بخش نمونههایی از اشعار ذکر شده و به شرح و تحلیل و نقد آن اقدام گردیده است.
ایلیا ابوماضی از شاعران برجسته معاصر به شمار میآید، که احساس فاصلهای عمیق میان عالم مطلوب و حقایق موجود نوعی گرایش صوفیانه در وی پدید آورده است. او با نماد خوشبینی و بدبینی به جدل برمیخیزد. گاه شک و نومیدی فزایندهای بر جانش سایه میافکند. متحیرانه از اسرار وجود، ناموس طبیعت، سرشت آدمی و امور ماوراء الطبیعه پرسش میکند. در پی یافتن حقیقت به هرکوی و برزن سر میکشد تا عطش درونی خرد را سیراب سازد. مهاجرتها و فراز و نشیبهای زندگر، او را به فلسفه بافی سوق میدهد و در نهایت به تسلیم و رضا تن میسپارد، بدان امید که اندکی آرامش یابد. د ر این میان خیال گسترده، واژگانی آهنگین و اسلوبی دلنشین به یاری شاعر میشتابد، تا سخاوتمندانه نغمهء سرور و زیبایی را در تار و پود خوانندهاش در افکند.
جمعت فی هذا الکتاب مقالات و نبذات من المؤلف عن المهجری ابی ماضی، نشرتها المؤلف «الادیب» و«النار» البیروتیتان و «البیان» الکویتیة، و أضفت الیها قطعتین جدیدتین: مقالا عن الطیار لندبرج و موجزاً مفصلا لحیاة ابی ماضی.
خانم «مي زياده» شاعر و اديب ژرفانديش، از نوابغ كمنظير در عرصه ادبيات عربي معاصر است. در شهر ناصره فلسطين بدنيا آمد و براي ادامه تحصيل به بيرون رفت. شخصيت فرهنگي او در مصر شكل گرفت. پس از ان، شاعران و اديبان و ناقدان ممتاز به مصاحبت و همنشيني با او افتخار كردند. پس از اينكه در دانشگاه امريكايي بيروت سخنراني كرد، استاد سليم حيدر درباره او گفت: «مي زياده … همواره به عنوان لبخندي بر لبهاي مشرق زمين جاويدان خواهد ماند». اين متفكر و اديب گرانقدر با اينكه از بعضي جهات به فروغ فرخزاد نزديك ميشود، ولي مشابهي در زبان و ادبيات پارسي ندارد و نزد هموطنان پارسي زبان مشهور نيست. از خصوصيات بارز شعر او، شيرين دانستن درد، پيوند با طبيعت، شوق به ازادگي و اشتياق بسوي مجهولات بر اساس شيوه رومانتيكي است. او به قلهها ميانديشد و بسوي كمال مطلق حركت ميكند. در اين نوشتار از همه جنبههاي شعر او به پيوند او با طبيعت اشارهاي داريم.
بررسي مقايسهاي ديدگاههاي مختلف شاعران، به ويژه در جهتگيريهاي اجتماعي و سياسي اهميت زيادي دارد. در ميان شاعران پارسيگو و عربيسراي معاصر، كمتر شاعراني مانند اقبال و شابي درباره توجه به اراده انسانها و نقش آنان در تعيين سرنوشت خود سخن گفته است. در اين مقاله، ابتدا با نگاهي گذرا به زندگي دو شاعر، به تفاوتها و شباهتهاي شخصي و ديدگاهها و وضعيت خانوادگي و اجتماعي آنان اشاره شده است. سپس درباره توجه به مسووليتپذيري ملتها به طور كلي سخن گفته شده و اين موضوع از ديدگاه اقبال و شابي هر يك به طور مجزا بررسي و تحليل و سپس مقايسه و نتيجهگيري شده است. با بررسي ديدگاههاي دو شاعر درباره توجه به اراده انسانها در تعيين سرنوشت خويش، آدمي به نيروهاي نهفته دروني، بيشتر پي ميبرد و ميتواند زندگي فردي و اجتماعي خويش را بهتر بسازد و زمينه رسيدن به سعادت هر دو جهاني را فراهم كند.