با وجود پژوهشهای سودمند در باب شعر و ادب عصر مشروطه، هنوز بسیاری از جزئیات و جوانب آن به درستی بررسی و گزارش نشده است. دو سروده «نوروزی نامه» میرزاده عشقی (م 1303ش) و «نوروزیه» ابوالقاسم لاهوتی (م 1336ش) از جمله آثار این دوره است که تا به امروز کمتر در دایره توجّه و تحقیق پژوهندگان ادبیات معاصر قرار گرفته است. این دو شعر که از وزن، قالب و نظام قافیهآرایی واحدی برخوردارند، در ایام مهاجرت سرایندگان آنها به سرزمینهای عثمانی در جریان جنگ جهانی اوّل و در استانبول سروده شدهاند. هر دو شعر در عین بهرهمندی از وجوه مشترک صوری، محتوایی، شأن نزول، و موقعیت تاریخی و جغرافیایی سرایش، تمایزهای درخور اعتنایی با یکدیگر دارند که بررسی و مقایسه آنها را الزام میکند. از میان این دو شعر به ویژه «نوروزی نامه» عشقی از حیث اشتمال بر نخستین بارقههای نوگرایی، میزان گسست از سنت رایج ادبی و نیز برخورداری از صبغه رمانتیک، واجد اهمیت خاصی است. شعر لاهوتی نیز که یک سال پس از شعر عشقی، به مناسبت فرارسیدن نوروز 1298ش / 1337ق و به اقتفای آن سروده شده است، علاوه بر جنبههای بلاغی، از جهت وقوف به دیدگاه سیاسی اجتماعی و تلقی میهنی شاعر در آن برهه از حیات وی، و نشان دادن سیر تحول اندیشه او شایسته تأمل و بررسی است. در این مقاله ضمن مقایسه این دو اثر و تبیین موارد اشتراک و تمایز آنها، وجوه بلاغی و میزان گسست هریک از آن دو از موازین سنت ادبی مطالعه خواهد شد و درونمایه آنها با توجه به زمینههای سیاسی و اجتماعی و گفتمان رایج در آن مقطع تاریخی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.
میرزاده عشقی که نوجوانی و جوانیاش با نخستین دهههای قرن بیستم همزمان بود، اندکی بعد از کودتای اسفند 1229 علیه خاندان قاجار، انتشار روزنامهاش «قرن بیستم» را آغاز کرد و جان بر سر این کار گذاشت. پیش از آن هم طبع روان و قریحه سرشارش را در سرایش نشان داده بود. عشقی با وجود هواداری پرشور از آزادی و حملههای بیامان به خاندانهای حکومتگر، فکر جمهوریت در جامعهای مانند ایران را با قاطعیتی متمایل به تعصب رد میکرد. با وجود بیاعتقادی به خدا، دین را به عنوان میثاقی اجتماعی میپذیرفت. این کتاب مروری است بر سر به سطر رونامه عشقی و نگاهی است نو بخ شخصیت و آثارش از زاویهای کاملا تازه.
انقلاب مشروطیت ایران فرهنگ و ادبیات ویژه خویش را آفرید. این یکی از سه جنبش مهم سیاسی ترایخ ایران به شمار میرود که آفریننده سرفصلهای ادبی بوده است؛ اما اگر فرهنگ و ادبیات بازتابی از تحولات اجتماعی است، به نوبه خود بانی و مقوم تحولات اجتماعی نیز میتواند باشد و در مواردی حتی به شکل طلایه جنبشها درمیآید تا آنجا که تشخیص این امر که میان فرهنگ و تحولات اجتماعی کدام علت است و کدام معلول، از نظرگاه تاریخ دشواریها دارد. در این کتاب به چهار شاعر جنبش مشروطیت یعنی عارف قزوینی، میرزاده عشقی، ملکالشعرای بهار و فرخی یزدی پرداخته شده و شعر و زندگی آنان مورد بررسی قرار گرفته است.
مؤلفان متون عرفانی و صوفیانه، افزون بر نقل اقوال مشایخ و اولیای خود، در موارد بسیاری برای توجیه معتقدات و تبیین اندیشههای خویش به احادیث نبوی نیز تمسک جستهاند. تأمل در این احادیث و نحوه استنباط صوفیه از آنها، برای شناخت افکار و گرایشها و طرز تلقی آنان از معارف دینی واجد اهمیت خاصی است. این کتاب دربرگیرنده احادیث، امثال و اقوال بزرگان دین و مشایخ تصوف است که از خلال 55 متن طرازاول عرفانی استخراج و با رعایت نظم الفبایی و ترتیب تاریخی منابع تدوین و ترجمه شده است. کتاب حاضر با تبیین مصطلحات عرفانی و فراهمآوردن امکان بررسی تطبیقی دیدگاههای متنوع متصوفه و سیر تحول عقاید و تلقیهای متفاوت، در تسهیل پژوهشهای عرفانی و ادبی سودمند خواهد بود.
برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر میرسد تحولات سیاسی تنها حوزههای مشخص و محدودی را تحت تأثیر قرار نمیدهد، بلکه دامنه آن به حوزههای گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و ادبی نیز کشیده شده، زمینه دگرگونیهای مختلفی را در عرصههای متعدد و متنوع فراهم میآورد. اصطلاحات سیاسی، اداری یکی از نخستین حوزههایی است که به عنوان تابعی از متغیر اوضاع و احوال سیاسی، پیش از حوزههای دیگر از حیث صورت و محتوا دستخوش تحول شده، به مثابه خط فصلی دو دوره سیاسی را از یکدیگر متمایز میکند. «ممالک محروسه ایران» از جمله اصطلاحات سیاسی اداری است که در بستر تحولات سیاسی زاده شده، ادامه حیات داده و سرانجام به دنبال دگرگونیهای عمیق فکری سیاسی اوایل سده چهاردهم هجری از فرهنگ سیاسی روزگار حذف شده است.