اين پژوهش از نوع تحليل محتواست که به تحليل ديدگاه نظامي درباره هويت فردي، اجتماعي و آرماني انسان در پنج گنج مي‌پردازد. نظامي متفکري آرمان‌گراست که شعر را در خدمت‌رهايي انسان از مدينه جاهله و دست يافتن به مدينه فاضله قرار داده است. پنج گنج، آيينه تمام نماي شخصيت نظامي است که شاعر در آن غير از جذبه عشق و زهد، متوجه جلوه‌هاي گوناگون حيثيت و عظمت گوهر انساني بوده است. او در سيماي قهرمانان قصه‌هايش هويت انسان آرماني را به تصوير کشيده و از بازنمود واقع نمايانه ويژگي‌هاي هويتي قهرمانان داستان‌هايش پرهيز کرده و بيشتر يک تيپ از افراد را در نظر گرفته است. تيپي که در معرفي آنها، با برجسته‌سازي آرماني، هر لحظه کمالي به کمالات قبلي آنان مي‌افزايد. در واقع او هر قهرماني که خلق مي‌کند؛ الگويي تازه، پيش روي انسان‌ها مي‌گذارد؛ تا از سرنوشت آنها عبرت بگيرند و به خودسازي بپردازند و در نهايت به کمال انساني دست يابند. او علاوه بر نشان‌دادن هويت فردي انسان، هويت اجتماعي و آرماني (الهي) او را نيز به تصوير کشيده است. در «پنج گنج» انسان کامل گاه هويت ديني دارد، گاه حکيم است، و گاه انسان عاشقي است که عشق زميني در او شکلي متعالي تري پيدا مي‌کند، طوري که هويت عارفانه به او مي‌بخشد.

منابع مشابه بیشتر ...

66152928ad549.jpg

آگاهی

محمدجعفر مصفا

به علت حاکمیت پندار بر ذهن، اتاق وجود من، یعنی ذهن من تاریک است. اکنون از درون این اتاق تاریک به ده ها و صدها موضوع اجتماعی یا هر موضوع دیگر نگاه می کنم و نتیجتا همه آنها را تاریک می بینم. حال کار مفید این نیست که تو آن ده یا صد موضوع و مورد را برای من روشن کنی، کار مفید این است که کمک کنی به روشن شدن اتاق تاریک ذهنم. وقتی این اتاق روشن شد خود من می توانم از یک موضع روشن آن صد مورد و بیشتر از آن را روشن ببینم.

65d5fb9ea3b87.jpg

فلسفه و فرهنگ

ارنست کانسیرر

طبیعت این کتاب طوری ست که مسایل و مواضیع آن ممکن است در بادی امر متفرق و بی ارتباط با یکدیگر جلوه کنند. کتابی که از علم نفس و علم وجود واپیستمولوژی 3 صحبت کند، و بخش هایی درباره اساطیر و دین و زبان و هنرو علم و تاریخ داشته باشد، از این ایراد و انتقاد نمی تواند مصون بماند که شباهت به چنته درویشی دارد که در آن عجیب و غریب ترین چیزها پهلوی هم ریخته اند. اما من امیدوارم که خواننده این کتاب ایراد مذکور را بی اساس تلقی کند. یکی از مهمترین هدفهای من در تالیف این کتاب این بوده است که خواننده را متقاعد کنم به اینکه کثرت مسایل مطروحه ظاهری ست و در واقع کلیه موضوعهای مورد بحث در این تالیف به یک موضوع بر می گردند و این همه مسئله در حقیقت راههایی هستند که به یک مرکز واحد منتهی می شوند، و به نظر من وظیفه یک نوع فلسفه فرهنگ است که این مرکز را کشف کند و محل آن را تعیین نماید. غرض از نوشتن این کتاب این نبوده است که رساله ای "عام پسند" در باب موضوعی فراهم آید که از بسیاری جهات قابل "عام پسند شدن" نیست. با این وصف این کتاب منحصرا برای دانشگاهیان و فلاسفه نوشته نشده است. مسایل اساسی فرهنگ انسان برای انسانها نفع عام دارد و باید که قابل درک برای تعداد بیشتری از مردم باشد. از اینرو، من کوشیده ام تا افکار خود را عاری از هر گونه خصلت فنی و و تا حد مقدور روشن و ساده بیان کنم. با وجود این، منتقدان این کتاب باید بدانند آنچه در این رساله آورده ام، بیشتر بیان و توضیح تئوری خودم درباره فرهنگ است تا سعی در اثبات و توجیه آن. برای بحث و تحلیل عمیقتر مسایل مربوط به فرهنگ، خواننده را به توضیحات تفصیلی کتاب دیگرم یعنی فلسفه صورتهای سمبولیک ارجاع می دهم...

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

582a0fd24398a.PNG

غيب‌انديشي مولوي در مثنوي معنوي

رامین محرمی

در مثنوي، غيب ارتباط و پيوند عميقي با عالم شهادت دارد. از ديدگاه مولوي، غيب با آنكه صورت مجرد دارد اما نشانه‌ها و تاثير آن را در عالم عيني مي‌توان مشاهده كرد. قلمرو بي كران غيب در پهنه عالم عيني نيز حضور دارد و كل پديده‌هاي عالم، داراي بعد غيبي هستند و كمال و اعتبار خود را از بعد غيبي خود كسب مي‌كنند. مولوي غلبه غيب بر عالم شهادت و ارتباط آن دو را از طريق تمثيل در مثنوي نشان داده است. ارزش انسان نيز، به عنوان اشرف مخلوقات، ناشي از قواي غيبي وجود او، نظير عقل، جان و دل است. جمادات نيز داراي بعد غيبي هستند و ذره‌اي از عالم شهادت از نفوذ عالم غيب به دور نيست. قرآن، احاديث، كلام اشعري و تجربه عرفاني، منابع اصلي انديشه مولوي درباره غيب‌اند. طرح مباحثي نظير قضا و قدر، جبر و اختيار، فنا، رضا، توكل و ... در مثنوي، ريشه در اعتقاد مولوي به سريان غيب در عالم شهادت دارد.

مشاهیر ادبیات فارسی/مولوی/پژوهش درباره مولوی
مقاله
580c65fc72264.PNG

تقابل نمادهاي خير و شر در دوره اساطيري شاهنامه

رامین محرمی

تقابل خير و شر از مضامين اصلي شاهنامه است. اعتقاد به وجود دو قطب اهورايي و اهريمني، ريشه در باورهاي اساطيري ايرانيان دارد و اين عقيده در سرتاسر شاهنامه نيز انعکاس يافته است. در شاهنامه هر جا که نيروهاي خير، مانند فريدون و ايرج که نماد خرد و خير هستند، حضور دارند، نيروهاي تاريکي، مانند ضحاک و تور نيز، که نماد شر و نابخردي هستند، به ستيزه با آنان مشغولند. ديوها نماد ضد ارزش‌ها، و قهرمانان نماد ارزش‌ها هستند. اين دو نيرو همواره در حال جدالند. نيروي شر به اندازه نيروي خير تواناست، تا جايي گاه گاهي غلبه با اين نيروست؛ اما سرانجام نيروي خير بر شر سيطره مي‌يابد. با وجود اين، ستيز ميان روشنايي و تاريکي در هزاره سوم هرگز پاياني نخواهد داشت، زيرا اين ستيز، سبب تداوم هستي است و اگر چنان چه يکي از اين دو نيرو به طور مطلق بر ديگري غلبه يابد، هستي پايان خواهد پذيرفت.

مشاهیر ادبیات فارسی/فردوسی/پژوهش درباره فردوسی فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ
مقاله