بنی ابن عربی کتابه هذا علی فکرة النقباء الإثنی عشر و هی فکرة موجودة و قائمة. لکن الفرق بین وجودها ظاهراً و باطناً أن النقباء الظاهرون یمکن معرفتهم دما النقباء لا یمکن معرفتهم الا اذا اظهرهم الله لک. یحتوی هذا الجزء الثانی من رسائل ابن عربی بالاضافة الی الرسالة القطب والنقباء، مجموعة أخری من الرسائل هی: عقلة المستوفز و رسالة الانوار فیما یمنح صاحب الخلوة من الاسرار و رسالة ابن عربی الی الفخر الرازی و تاج الرسائل و منهاج الوسائل و کتاب التدبیرات الالهیة فی اصلاح المملکة الانسانیة.
این کتاب مجموعهای است از ده رساله ابن عربی با عنوان ده رساله مترجم به کوشش نجیب مایل هروی که در سال ۱۳۶۷ شمسی به چاپ رسیده است. این رسائل عبارتند از: ۱. حلیة الابدال؛ ۲. رسالة الغوثیة، ترجمه حسن گیلانی؛ ۳. اسرار الخلوة؛ ۴. حقیقة الحقائق، ترجمه شاه داعی شیرازی؛ ۵. معرفة رجال الغیب؛ ۶. نقش الفصوص، ترجمه نورالدین شاه نعمتالله ولی؛ ۷. ابیات دهگانه، ترجمه ترکه اصفهانی؛ ۸. رسالة الانوار؛ ۹. معرفت عالم اکبر و عالم اصغر؛ ۱۰. رسالة الی الامام الرازی، ترجمه میرزا فضلالله کردستانی.
کان ابن عربی شاعراً فی ترجمان الأشواق ثم ناقداً، نظم قصائده، ثم حدث له من الظروف ما حمله علی تفسیرها، أعنی علی أن یرجع بما هو وارد فیها من رموز و صور إلی الأصل الباطنی الذی کان باعثاً علی خلق تلک الرموز و الصور.
شرح کتاب مناقب ابن عربی با استناد به آیات و روایات اهلبیت است. شارح که از خواص شاگردان ابوالحسن جلوه اصفهانی است بر خلاف استاد خود که جنبه حکمت او بر جنبه عرفانش ترجیح دارد تا حدودی متمایل به حکمت مشاء است و با عرفان نظری مانوس است و کاملا تحت تاثیر حکمت متعالیه ملاصدرا میباشد. شرح مناقب دلیل روشنی بر فضل و کمال و ذوق عرفانی و تسلط او بر کتب ابن عربی است، بخصوص بحث مستوفای او درباره مذهب ابن عربی که در مقدمه آمده قبل از او بی سابقه است.
«تجلی» از سه جنبه بیش از سایر جنبهها مورد توجه قرار گرفته است: یکی تجلی حق به فعلیت که همان نفس نور و جلوه الهی است، بدون لحاظ جهت نوریت (جنبه نوری تجلی)؛ دیگری تجلی حق به فعالیت که جهت نوریت و جلوهگری در آن اراده میشود یا جنبه (حقی تجلی) و سوم تجلی حق به مفعولیت که معبر به همه پدیدههای ماسوی الحق است و به آن تجلیات فعلی حق نیز گفته میشود (جنبه تجلی خلقی). ابن عربی در کتاب «التجلیات» به گونهای زیبا به این سه حوزه پرداخته که سیر در آن به ایصال کلمه وجودی محب عاشق به حقیقت خطابی محبوب معشوق مدد میرساند.