اراده و بیان هر نوع معنی، قالب مخصوص و کلام ویژه خود را میطلبد و مثلاً زبان شعر، غالباً، گویای مفاهیم و محتوای مربوط به نثر نیست. بنابراین، انتخاب نوع کلام با توجه به مقاصد و اهداف ادیب از تألیف و تصنیف، ضرورت تام و تمام دارد. استفاده از نثر موزون و مسجّع به عنوان کلامی مستقل در زبان و ادبیات فارسی، برای اولین بار در متون عرفانی رواج و شیوعی گسترده یافت. هدف از طرح این بحث، چرایی انتخاب این نوع کلام در متون عرفانی و به ویژه نامههای عین القضات همدانی است؟ در واقع، جستار حاضر به بررسی مختصات سبکی نثر موزون از لحاظ لفظ، معنا، تناسب میان آن دو، موضوع و ادبیتِ کلام در نامههای قاضی میپردازد و آن را بر اساس ویژگیهای این نوع کلام و مبتنی بر بلاغت، با استفاده از شیوه مطالعه کتابخانهای مورد نقد قرار میدهد. نتایج نشان میدهد که استفاده موردی نویسنده از نثر موزون و مسجع، بیشترین تأثیر را بر خواننده/ مخاطب دارد و در این میان برای ایجاد ارتباط بین عارف و سالک، این نوع نثر ادبی میتواند ایفاکننده بهترین نقش در نوع خود باشد و آنچه باعث میشود که نویسنده نتواند به تمامی از نثر موزون و مسجع بهره ببرد، انباشتگی و پراکندگی مطالبی است که در ذهن او حضوری پررنگ دارد.
سخن و سخنوران، کتابی است نوشتهٔ بدیعالزمان فروزانفر در شرح احوال و نقد و سنجش آثار ۵۵ تن نامورترین شاعران پارسیگوی قرنهای سوم تا ششم هجری. سخن و سخنوران اولین بار در سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۱۲ در تهران به چاپ رسیدهاست.
کتاب حاضر حاوی مطالب بسیاری در باب تاریخ ایران قبل از اسلام است که مولف از ماخذ موجود در عصر خود نقل کرده است و بعید نیست بعضی از این ماخذ را فردوسی نیز برای نظم شاهنامه خود بکار برده باشد و امروز هیچ یک از آنها در دست نیست. مرحوم ملک الشعراء بهار "غرر اخبار ملوک الفرس" بیهیچ گونه تردید از ثعالبی نیشابوری میدانست ثعالبی را از شعوبیه و اثر او را در زمینه آثار شعوبیه معرفی کرده است. ثعالبی در بیشتر آثار خود سعی دارد تا حکمت و خرد ایرانیان و سایر اقوام را بنمایاند و روشن نماید که ایرانیان و بعضی اقوام دیگر به سبب سوابق تاریخی دارای حکم و اندیشههایی عمیقتر و برترند.
در مطالعات نسخهشناسی، بیشک تدوین علمی و روشمند فهرستهای نسخ خطی بر اطلاعات کتابشناختی ما میافزاید و موجب غنیتر شدن اطلاعات نسخهشناسی میشود. در مراکز مهم فرهنگ و تمدن اسلامی به این منابع بسیار مهم و ارزشمند علمی هماره توجه شده و در این باب تألیفات متعدد صورت گرفته است. یکی از این مراکز مهم فرهنگی کتابخانههای کشور ترکیه است که از جمله نسخههای خطی فارسی در رشتههای متعدد معارف اسلامی در آن محفوظ مانده و فهرستهایی روشمند برای آنها تهیه شده است.
عشق يا محبت، نشانهاي بسيار بديهي و کيلد معنايي در متون عرفاني است و در هرگونه تحليل روانشناختي و نشانهشناختي متون عرفاني بايد به اين واژه که نسبت انساني و الهي دارد توجه کرد. در تاريخ عرفان و تصوف اسلامي، واژه عشق در طرح تقريبا منسجم و نظام يافتهاي سير و تطور متعالي و رو به کمال داشته است. در سراسر اين تحول و تطور، ما شاهد تبيين و تشريح روانشناختي و فلسفي ماهيت عشق هستيم که مبتني بر شهود و مکاشفات دروني صوفيه و سرشار از انديشههاي غني و احساسات و عواطف شورانگيز عرفاني است. ما در اين مقال، ضمن معرفي کتاب «عطف الألف المألوف علي اللام المعطوف» ابوالحسن ديلمي (ف.391 ه.ق) که نخستين اثر مستقل و رسالهاي تقريبا مفصل در باب سير تاريخي و تجزيه و تحليل روانشناختي و فلسفي «عشق» در عرفان و تصوف اسلامي است از تاثير اين کتاب بر آثار بعد از خود نظير «سوانح العشاق» احمد غزالي (ف.520 ه.ق) و «عبهر العاشقين» روزبهان بقلي شيرازي (ف.606 ه.ق) نيز سخن خواهيم گفت.