اگرچه مولوي به گفته خود براي ظاهر حکايت اهميت چنداني قائل نيست و آن را پيمانهاي براي دانه معني ميداند، عملا پيمانهاي که براي نقل دانه معني برميگزيند بسيار زيبا و شکيل است. براي روشنتر شدن اين معني کافي است نظري به حکايات مشابه مولوي با ديگر شاعران و نويسندگان قبلي بيفکنيم. ميدانيم که قسمت اعظم حکايات مولوي در مثنوي به وسيله ديگران قبلا نقل شده است. اگرچه بدون شک مهمترين هدف مولوي از ذکر و بيان اين حکايات، نتايج مختلفي عرفاني است که از اجزا و کليت حکايات ميگيرد و در بيشتر موارد براي غناي حکايت در آنها دخل و تصرفهايي کرده که تقريبا در تمام موارد کاستيهايي را برطرف کرده و يا حکايات را زيباتر جلوه داده است. اين دخل و تصرف و تغييرها شکلهاي گوناگوني دارد؛ از جمله حقيقت نمايي حکايات، جهاني کردن شخصيتهاي داستان، استفاده از طنز و.... يکي از مهمترين دخل و تصرفهاي او در حکايات، پويايي شخصيتها و قهرمانان در مقابل ايستايي همان شخصيتها در حکايات ديگران است. به طور خلاصه ميتوان گفت قهرمان و شخصيتهاي حکايات مولوي آهسته آهسته در طول حکايت به آگاهي ميرسند و گره داستان که براي خواننده گشوده ميشود براي خود قهرمان هم گشوده ميشود و قهرمان در پايان حکايت معمولا به اشتباه خود پي ميبرد. اين موضوع از نظر رواني بر خواننده و مخاطب تاثير بيشتري ميگذارد زيرا همچنان که قهرمان حکايت لحظه به لحظه از غفلت دور، و به آگاهي و دانش نزديک ميشود، مخاطب و خواننده که ناآگاهانه خود را با او برابر نهاده است، احساس شعف و رضايت بيشتري ميکند و در نهايت چنين ميپندارد که خود اوست که به آگاهي رسيده و يا به اشتباه خود پي برده است. در اين مقاله از اين جهت حکايات مشابه مولوي و عطار با هم مقايسه شده است. از مجموع 390 حکايت مثنوي حدود 42 حکايت با حکايات عطار مشابه است. حداقل قهرمانان 15 حکايت مولوي در طول داستان متحول ميشوند (به آگاهي ميرسند و يا عملا به اشتباه خود پي ميبرند). اين در حالي است که در همين حکايات در مثنويهاي عطار، قهرمانان چنين نيستند.
در این مجموعه، دو رساله کوتاه از حکیم "عمر خیام"، متن عربی و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .در رساله اول، سه مسئله مطرح و پاسخ داده شده است .این مسائل درباره نفوس ناطقه، حوادث امکانی باطل، و اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت، و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود، است .رساله دوم نیز "پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی "نام دارد .
کتاب حاضر نظریات تمام مکاتب مختلف جهان و فلاسفه ای را که در زمینه ارائه مدل انسان کامل سخن گفته اند، بررسی نموده و بالاخره در درس پنجم انسان کامل از دیدگاه: فارابی - عرفا - مولوی (متفکران اسلامی) ارائه شده است.
در مجموعه حاضر شرح احوال و نکات برجسته زندگی شخصیتهای برجسته قوچان از حدود قرن چهارم هجری تا عصر حاضر فراهم آمده و به ترتیب حروف الفبای نام خانوادگی نظام یافته است .کتاب از دو بخش و چهار ضمیمه تشکیل شده است .بخش اول با عنوان((کلیات)) شامل مطالبی است درباره موقعیت جغرافیایی و تاریخ مختصر قوچان از قدیم الایام تا دوران معاصر، همچنین تاریخچه کوتاه فرهنگی این شهر .بخش دوم یا متن اصلی کتاب متضمن زندگینامه یکصد و شانزده تن از مشاهیر قوچان است .ضمایم کتاب نیز شامل فهرست اسامی و معرفی کوتاه اشخاص دیگر است1 : خطاطان و خوشنویسان، 2 پهلوانان نامی قوچان، 3 نمایندگان قوچان از اولین دوره مجلس شورای ملی تا دوره بیست و چهارم، 4 رجال و مشاهیری که نویسنده به شرح حال و زندگانی آنها دسترسی نیافته است .کتاب با فهرست اعلام، و فهرست منابع و ماخذ به پایان میرسد .
در محیط دربار سلطان مسعود غزنوی، بیاعتمادی عمیقی در لایههای مختلف حکومت وجود داشت که زمینه انواع توطئهها و فتنهانگیزیها را فراهم میآورد. ابوالفضل بیهقی به کمک ابزارهایی همچون عنصر داستانی «گفتگو»، کوشیده است به نحوی زیرکانه و پوشیده آن واقعیتها را آشکار سازد و آنها را در بوته نقد قرار دهد. بیهقی با این انگیزه و هدف خاص از طریق گفتگو به توصیف دقیق شخصیتها و روابط آنها پرداخته است. وی گاه از طریق بازگویی جملاتِ اشخاص در لابهلای گفتگوهایشان، آنها را قابلاعتماد یا غیرقابل اعتماد معرفی کرده است. همچنین گاه فضای بیاعتمادی را از طریق گزینشها و پارههای برگزیده خود از میان گفتگوی شخصیتها منعکس کرده است. بیهقی معمولاً انتقاد خود را در لفافهای از گفتگوهای دیگران میپیچد و از طریق گفتگوی آنها بسیاری از سیاستهای اشتباه حکومت غزنویان و شخص مسعود را زیرکانه و غیر مستقیم برملا میکند.