ساخت اطلاع به عنوان يکي از بخشهاي دستور زبان (Lambrecht, 1994) به ميزان بجايي يک صورت زباني در يک موقعيت ارتباطي و کلامي خاص مرتبط ميشود. به عبارت ديگر، در ساخت اطلاع مساله اين است که در يک موقعيت خاص از بين چندين صورت زباني با معناي گزارهاي و تحليلي مشابه، کدام صورت زباني بجا و کدام نابجاست. در اين پژوهش برخي از پيامدهاي عملي نظريه ساخت اطلاع براي ترجمه تبيين شده است. براي تحقق اين هدف، پرسش نامهاي طراحي شد که در آن آزمودنيها در دو مرحله پيش آزمون و پس آزمون به سوالهايي در مورد صرف و نحو جواب دادند. نتايج به دست آمده از به کارگيري آزمون T جفتي روي دادهها نشان ميدهد در آزمون صرف تفاوت مشاهده شده بين عملکرد آزمودنیها در دو مرحله آزمون معنادار بوده؛ در حالي که در آزمون نحو تفاوت معنادار نبوده است. پيامد اين پژوهش براي ترجمه اين است که ترجمه تحت اللفظي صورتهاي زباني به ويژه در حوزه صرف به توليد صورتي نابجا منجر ميشود؛ اما در حوزه نحو ممکن است به توليد ساختي بينجامد. پيامد ديگر اين است که براي ارائه ترجمهاي با ارزش نقشي برابر، مانند ديگر حوزههاي دستور زبان، مترجمان به آموزش صوري ساخت اطلاع نياز دارند.
تعریف تجزیه: هرگاه جمله ای را به چند کلمه تقسیم کرده هر کلمه را بدون اینکه در جمله است ملاحظه کنیم و مورد دقت قرار دهیم و همه قواعد دستوری که درباره آن می دانیم بیان نموده و عناوین مختلفه را ذکر کنیم در همین کلمه در واقع آن کلمه را تجزیه نموده این عمل را (تجزیه) می گویند.
بخش نخستین کار نویسنده این سطور بررسی سبک سخن سورآبادی از خلال قصه ها و ترجمه ها بود، و ازین حیث زبان قصه ها بیشتر درخور توجه می نمود، چرا که زبان ترجمه عموما به لحاظ تقیّد بسیار گزارشگران کلام خدا در روزگاران گذشته بر این که سخنی به خطا گفته نیاید و کلمه ای به نادرست ترجمه نشود بسا که از شیوه زبان قرآن متاثر می شد و از هنجار زبان پارسی دور می گشت. اما زبان قصه از این تقیّد و تعهّد به دور است و روح زبان گوینده در آن بیشتر نمودار. با این حال، نویسنده ترجمه های قرآن را نیز درین بررسی از نظر دور نداشت و هر نکته ای را که قابل بحث و بررسی می یافت و نتیجه ای به گمان او از آن به دست می آمد یادداشت می نمود. حاصل این همه، خصوصیات زبانی ابوبکر عتیق را در دو بخش جداگانه زبان قصه ها و زبان ترجمه ها زیرعنوان یگانه "شیوه گفتار" مصنف درین کتاب فراهم آورد. بخش بعدی، بررسی مسائل لغوی قصه های کتاب بود. این کتاب ازین نظرگاه بس سودمند و قابل اعتنا است. گنجینه ای است که بسیاری از مفردات و ترکیبات سره و زیبای فارسی را در آن می توان دید. از این رو نگارنده تلاش کرد که تا می تواند همه آن مروارید های نفیس و گرانبها را از ژرفای کتاب برآورد و در مواردی که گاه ذکر مثال هایی از دیگر کتاب های استوار نظم و نثر کهن پارسی دربایست می نمود به ایراد نمونه ای از آن ها بپردازد، تا هم معانی آن کلمات را با آن شواهد روشن تر نماید و هم برای مقایسه کاربرد آن واژگان در کتاب سورآبادی و آثار دیگر استادان زبان فارسی زمینه ای فراهم آورده باشد. آخرین بخش کتاب شامل دو فصل است: فصل اول این بخش راجع به برابرهای قرآنی واژه های فارسی است و بخش دوم آن، معادل های فارسی واژه های قرآن است.
در نظریه ساخت اطلاع، موضوعات و مفاهیم متنوعی مطرح هستند که یکی از این موضوعات، مفهوم شناختیِ «تشخیص پذیری» است. مفهوم ذهنی تشخیصپذیری در زبان دارای نمود است. در این مقاله، تأثیر پارامتر تشخیصپذیری بر روی نمود زبانی در حوزههای صرف، نحو و نوا به صورت مقابلهای در انگلیسی و فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد میزان تشخیصپذیری مصادیق بر روی نمود صرفی آنها در دو زبان انگلیسی و فارسی تأثیرگذار بوده است؛ مشخصاً اینکه مصادیق تشخیصپذیر به صورت ضعیف (ضمایر) و مصادیق تشخیصناپذیر به صورت قوی (گروههای اسمی کامل) نمود پیدا میکنند. یافته دیگر اینکه صورتهای صرفی ارجح در انگلیسی و فارسی با هم متفاوت هستند. همچنین نتایج این پژوهش نشان میدهد که پارامتر تشخیصپذیری در حوزههای نحو و نوا بر چگونگی نمود زبانی تأثیرگذار بوده است؛ مثلاً عباراتی که دارای مصداق تشخیص پذیر بودهاند، بیشتر با جایگاه نحوی نهاد منطبق شدهاند یا به صورت فاقد تکیه نمود یافتهاند. یافته دیگرِ پژوهش این است که برخلاف نحوه نمود صرفی، تأثیر پارامتر فوق الذکر در حوزههای نحو و نوا در دو زبان انگلیسی و فارسی به صورت بندیهای زبانی تقریباً مشابهی منجر شده است. در این پژوهش از آزمونهای مجذور خی و Z برای تشخیص معنیدار بودن رابطهها استفاده شده است.