در این مقاله، رابطۀ بین مشخصه‌های نوایی همچون تغییر‏های دامنه زیر‏و‏بمی ‌با نقش‌های کاربرد‏شناختی آنها را در تعامل‌های گفتاری بررسی کرده‌ایم و در چارچوب مدل پیرهامبرت (1980)، تغییر بسامد اصلی را برای ایفای نقش‌های کاربرد‏شناختی خاص در گفتار زبان فارسی، مورد تحلیل قرار داده‌ایم. گفتنی است که این مطالعه جنبۀ آماری ندارد و در‏ حد معرفی نقش‌های کاربرد‏شناختی بسامد اصلی در گفتار انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که تغییر‏های زیر‏و‏بمی ‌افتان و خیزان با بیان ساخت اطلاع (نو/ کهنه)، توان منظوری جمله، پیش‌انگاری و انتقال نوبت در مکالمه در زبان فارسی همگرایی دارد.