گلستان نیکبختی یا پندنامه سعدی، گزیده محمدعلی جمالزاده از نصایح سعدی است. وی در این رساله نصایح و اندرزهای مصلح بزرگ، شیخ اجل، سعدی را جمع آوری کرده و به فرزندش پند داده است که در حقیقت خطاب به همه فرزندان ایران است. وی در این کتاب کوچک، راه دستیابی به سعادت و نیکبختی را کسب فضل و دانش، تقوا و هنرمندی دانسته و یکی از راههای حقشناسی این نعمت را مطالعه در آثار بزرگان دین و خردمندان بیان کرده است. به همین منظور مجموعه کوچکی از دانشمند و سخنگوی شیرین زبان فارسی، سعدی شیرازی ساخته و پرداخته و به مناسبت هفتصدمین سال تألیف گلستان، به فرزندان ایران زمین هدیه کرده و نکات اخلاقی ناب هر باب جداگانه آورده است. این گزیده در سال 1317 شمسی به طبع رسید.
چنانچه از متن کتاب گلستان سعدی در باب سوم- در فضیلت قناعت- بر می آید این شاعر و سخنسرای بزرگ علاوه بر سفرهای بسیار که یک دوره طولانی سی ساله را در برمی گیرد سفری نیز به جزیره کیش داشته است اما زمان وقوع و علت این سفر و محل دقیق توقف او در جزیره از گزارس گلستان مستفاد نمی شود. در این کتاب با شواهد و مدارک تاریخی، زمان سفر او به کیش مشخص شده است. چنان که می دانیم جزیره کیش در زمان اتابکان فارس در قلمرو این خاندان بوده و از امنیت و رونق بسیار برخوردار گردیده بود و سعدی به اتکای همین امن و آسایش که در آن عصر در فارس و بنادر حاکم بوده با خیالی راحت و آرام به جزیره کیش سفر کرده است...
زندهیاد محمدعلی جمالزاده این نوشتار را در یازده فصل فراهم آورده که مباحثی است در احوال و اشعار حافظ که با استناد گوناگون به دیوان حافظ تحریر شده است .باب اول کتاب بحثی است درباره «رندی حافظ» که در پی آن فهرست اشعار مورد نظر درج میگردد .در باب دوم اشعار حافظ با موضوع «درد دل و وصفالحال» دستهبندی شده و در کنار آن گاه توضیحی مختصر آورده شده است . باب سوم نیز متضمن اشعاری از حافظ است که با عنوان «دین و آیین و دعا و قرآن» تدوین شده است .باب پنجم شامل اشعار گستردهای از حافظ است که با موضوع «اشاراتی به کلیات حکمت و عرفان و معرفت» جمع آمده است .باب ششم تدوین اشعاری است با موضوع «پند و اندرز، دلالت و ارشاد». ابواب بعدی نیز با این موضوعات تدوین گردیده است: حافظ از خود و شعر خود سخن میگوید، مبارزه حافظ با ریا و سالوس و زرق و تدلیس، شراب و میگساری، حافظ در شیراز و در غربت و در ناکامی و عسرت، حافظ و قصیده مداحی. در انتهای کتاب، نوشتهای از ایرج افشار در باب احوال و آثار محمدعلی جمالزاده و متعاقب آن چندنامه و سند به چاپ رسیده است.
سبک و شیوه قصهسرایی مولوی در مثنوی در واقع همان طرز و اسلوب معمولی «کلیله و دمنه» و تا حدی «هزارویک شب» است؛ یعنی به دنبال هر حکایت اصلی، حکایات فرعی چند در میان آورده میشود و بیشتر قصهها درختی را به خاطر میآورد که از تنه آن شاخههای متعددی به وجود آمده باشد. مولوی به مناسبت مبحث و مقالی، قصهای را شروع میفرماید و افزون بر آنکه مطالب و مضامین آن قصه و حتی گاهی الفاظ و کلمات آن مبدأ و منشأ تحقیقات حکمتی و افادات عرفانی دور و درازی میگردد که چهبسا از آیات و احادیث و اخبار و سخنان بزرگان معرفت کمک میگیرد، بهتدریج همان حکایت اصلی که گویی آبستن است، جابجا حکایتها و تمثیلهای فرعی دیگری میزاید و چهبسا این داستانهای فرعی نز خود دارای شاخههای تحقیقی و عرفانی میگردد. در این کتاب داستانهای مثنوی به ترتیب دفاتر ششگانه به کوشش محمدعلی جمالزاده آورده شده و در ابتدای کتاب نیز بدیعالزمان فروزانفر بر آن مقدمهای به نگارش درآورده است.