این مقاله محصول مطالعاتی است که بر روی ترجمههای رباعیات حکیم عمر خیام نیشابوری به زبان سرائیکی صورت پذیرفته است. این ترجمهها که اغلب از روی نسخههای معتبر فارسی و یا ترجمههای انگلیسی رباعیات است و به دو دسته تقسیم میشوند: الف) برگردان رباعیات خیام به نظم؛ ب) برگردان رباعیات خیام به نثر همراه با شرح و توضیح، لازم به توضیح است زبان سرائیکی که در بخش مولتای پاکستان تکلم میشود از نظر فرهنگی دارای غنای ویژهای است و حدود 14 میلیون نفر به این زبان سخن میگوید.
ابونصر بن عبدالرحیم النسوی قاضی نواحی پارس در سال چهارصد و هفتاد هجری در مکتوبی با بیان بلیغ و فصیح با کمال احترام از حکیم عمرخیام جوبای حکمت خلقت می شود. در خلاصه این مکتوب ایشان عمر خیام را حکیم و دانشمندی میداند که ابرهای فضیلت بزرگواری او بی دریغ ریزش می کند. آب حیات استخوانهای شکسته و پوسیده می دهد، کنایه از آنکه مرده را جان می بخشد، مرده جهل در گورستان نادانی را به عالم زندگی و معرفت باز میگرداند. از فلسفه ایجاد عالم و تکلیف ما آنچه جواب بدهد و استدلال در این باره نماید دیگر جای چون و چرا باقی نمی گذارد.حکیم عمرخیام در سالهای میان 515 تا 517 هجری در گذشته و اینک که سال 1381 هجری و در حدود 9 قرن از آن تاریخ می گذرد با ترقی علم و منطق و کلام مع ذالک ارزش و طراوت اولیه حکمت الهی را از لحاظ اثبات نبوت داراست و چنین کسی ممکن نیست سراینده رباعیات زیر باشد. گویند که ماه رمضان گشت پدید منبعد بگرد باده نتوان گردید در آخر شعبان بخورم چندان (می) کاندر رمضان مست بیفتم تا عید ....
رباعیات خیام نام مجموعهای است که از رباعیهای غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خیام نیشابوری مشهور به خیام فراهم آمده. این رباعیها در سدههای پنجم و ششم هجری قمری به زبان فارسی سروده شدهاند و عمدتاً بیانگر دیدگاههای فلسفی او هستند. خیام زندگیاش را بهعنوان ریاضیدان و فیلسوفی شهیر سپری کرد. این در حالی بود که معاصرانش از رباعیاتی که امروزه مایهٔ شهرت و افتخار او هستند بیخبر بودند. در چند قرن اخیر این رباعیات بسیار مورد توجه قرار گرفتهاست، به زبانهای بسیاری ترجمه شدهاند و تصحیحات فراوانی بر آنها صورت گرفتهاست. این کتاب توسط فیضان حیدر تصحیح و ترجمه و در سال 2016 منتشر شده است
تاریخ بیهقی یا تاریخ مسعودی نام کتابی نوشته ابوالفضل بیهقی است که موضوع اصلی آن تاریخ پادشاهی مسعود غزنوی پسر سلطان محمود غزنوی است. این کتاب علاوه بر تاریخ غزنویان، قسمتهایی درباره تاریخ صفاریان، سامانیان و دوره پیش از پادشاهی محمود غزنوی دارد. نسخه اصلی کتاب حدود ۳۰ جلد بوده است که به دستور سلطان مسعود بخش زیادی از آن از بین رفتهاست. و از این کتاب امروزه مقدار کمی (حدود پنج مجلد) بر جای ماندهاست.
کتاب یکی از تجلّیات مبارک تمدن بشری در ازای زندگی و تکامل معنوی اوست که در ایران زمین سابقهای بسیار طولانی دارد. از پیش از اسلام آگاهی کافی نداریم ولی در دوره اسلامی از کتاب و فهرستنویسی برای کتابخانهها اطلاعاتی مستند به دست داریم. "کتاب" و "تعلیم "در تمدن اسلامی پایگاهی، رفیع دارد تا بدان اندازه که نخستین پیام پروردگار به رسول اکرم ص با" اقرأ" آغاز میگردد و در آن به آموختن و تعلیم سفارش میشود، نیز درکلام الهی" قلم" یعنی وسیله کتابت مورد سوگند قرار میگیرد و حدود سیصد وبیست بار واژه کتاب و مشتّقات آن به کار میرود. جانشینان پیامبر اکرم نیز برای کتاب ارجی فوقالعاده قائل بوند. مولای متقیان "کتابها" را یعنی در حقیقت کتابخانه را به گردشگاه دانشمندان تعبیر میکند و نیز از قول امام جعفر صادق (ع) نقل کردهاند که :جان و روح انسان بر نبشتار تکیه کرده و بدان آرام میگیرد. از سویی دیگر ایرانیان نیز خود تمدنی بسیار قدیمی داشتند، متخصصان خط شناس نخستین خطی را که در ایران باستان سابقهای تاریخی داشته، خط "دین دبیره" دانستهاند که کتاب اوستا به آن خط نگارش یافته و طبق اسناد معتبر اختراع آن را دو هزار سال پیش از میلاد مسیح دانستهاند. پیدایی خط، وجود اسناد مکتوب را تأیید میکند علاوه بر اسناد اوستا بسیاری کتابها و نوشتههای دیگر حداقل مانند فرمانهای حاکمان و نامههای فرمانروایان وقت و همچنین کتابهایی در زمینههای سیاست و ارشاد مردم و غیره وجود داشته است، شکی نیست که این نوشتهها و کتابها به پیش از اختراع کاغذ برمیگردد و ما شواهد و اسناد معتبری نیز از نوشتن بر روی الواح گل پخته یا پوست درخت یا پوست گاو و سنگ و غیره در دست داریم که بسیاری از آنها تاکنون نیز باقی مانده است. نوشتهاند: زردشت در سال سی ام پادشاهی گشتاسب اوستا را با خطّی زرین بر روی دوازده هزار پوست گاو بر گشتاسب عرضه داشت. از دو زبان مشهور دوره باستانی ایران یعنی اوستایی و فارسی باستان اثاری برجای مانده است که قدیمیترین آثار مکتوب زبان اوستایی متعلق به حدود هشت تا ده قرن پیش از میلاد و قدیمیترین آثار مربوط به زبان فارسی باستان متعلق به قرن پنجم پیش از میلاد است. شکی نیست که در کشوری کهنسال و باستانی چون ایران، کتاب و کتابت عمری به درازای تمدن و تاریخ آن دارد.