برگزیدن شخصیت یا شخصیتهای مناسب، با صفات و خصال و تواناییهای ویژه خود، یکی از فنون مهم و قابل دقت در داستانپردازی است. در یک داستان کوتاه از یک شخصیت اصلی و در داستان بلند از چند شخصیت سخن میرود که هر یک کاری انجام میدهند، وظایفی به عهده دارند و در موقع لازم پا به صحنه میگذارند. در این مقاله با توجه به اهمیت شخصیت در داستان، به بررسی شخصیتهای رمان «چراغها را من خاموش میکنم» اثر زویا پیرزاد پرداخته شده است.
رویآوری به ادبیات جدید، به تقریب از اوایل مشروطیت در ایران آغاز شده است، با کتابهایی نظیر سیاحتنامه ابراهیم بیگ زین العابدین مراغهای و مسالک المحسنین میرزا عبدالرحیم طالبوف که در واقع داستان به صورت معمول و شناخته شده امروز نبود، بلکه داستان - مقاله یا مقالهای رمانگونه بود که به قصد انتقاد از اوضاع اداری و اجتماعی روزگار نوشته شده بود. اساس این کتاب بر پنج بخش نگاشته شده است: قصه و قصههای عامیانه، داستان و داستان کوتاه، رمان، پیشکسوتهای داستان کوتاه، نگاهی کوتاه به داستاننویسی معاصر ایران.
این کتاب تنها اثر کامل و مستقل ادوین میور درباره نقد ادبی است. ساخت رمان در حقیقت نتیجه یکی از بهترین مطالعات و بررسیهای نظری درباره رمان است. در این کتاب نوعی وجوب متافیزیکی یافت میشود که خواندن آن انسان را به هیجان میآورد. محور اصلی کتاب، فصل درخشانی است که بر آن زمان و مکان نام نهاده شده است. میور با تواضع تمام میکوشد طرحها را چنان که هستند شناسایی و طبقهبندی کند، نه آنطور که باید باشند . او میگوید: تنها چیزی که میتواند درباره رمان مطلبی به ما بگوید، همانا خود رمان است. این کتاب به نثری ساده اما مختصر و شاعرانه نوشته شده است
بعد از قرآن کریم نهجالبلاغه حکیمانهترین کتابی است که به صورت کلامی نافذ و پرمعنی برای ما مسلمانان به یادگار مانده است. این گنجینهی معنوی بر بزرگان ادبی کشور ما نیز تأثیرات به سزایی داشته است. در این مقاله کتاب بوستان سعدی مورد بررسی قرار گرفت و مواردی که سعدی از سخنان گهر بار حضرت علی (ع) از نهجالبلاغه و غررالحکم و درر الکلم استفاده کرده و از کلام ایشان بهره برده است، مشخص شد و مورد بررسی و توضیح قرار گرفت. اما دریافت کلام حکیمانهی اهل حکمت، سرمایهای کلان میخواهد که نگارنده در حد بضاعت خود به آن پرداخته است. ضمناً در ابتدای هر موضوعی در صورت امکان آیهای از قرآن کریم آورده شده است.