معنای حروف و چگونگی استفاده از آنها نقش مهمی در رسایی و شیوایی متون کهن فارسی دارد. تاریخ بیهقی یکی از متون شیوای نثر فارسی است که از حرف «را» در آن به شکل گسترده و متنوع استفاده شده است. برخی از کاربردهای «را» در تاریخ بیهقی در بین متون معاصر آن و حتی بعد از آن تا عصر حاضر اریج است اما در برخی موارد کابردهایی نیز خاص همین متن است. بطور کلی «را» در این متن بعنوان حرف اضافه، حرف نشانه، حرف تأکید و .... آمده است. در شناخت معنا و کاربرد «را» فعلی که همراه آن آمده نقش مؤثری دارد.
دستور زبان فارسی از قاعدههایی که برگرفته از زبان است و درست گفتن و درست نوشتن را در بیان فکر و مطلب به ما میآموزد، فراهم آمده است. فکر و اندیشه در قالبی ریخته میشود که به آن جمله میگویند؛ جمله هم از اجزائی ساخته میشود که کلمه نام دارد و هر کلمه از حرف ترکیب میآید و حرف از صوت پدید میآید که در هر زبان به شیوه خاص تلفظ میشود. این کتاب دستور مختصر زبان فارسی است که در آن مباحثی چون اسم، صفت، ضمیر، فعل، قید، حرف اضافه و .... مطرح شده است.
دکتر طلعت بصاری (قبله) شاعر، مولف، پژوهشگر، استاد دانشگاه و متخصص در شناخت شاهنامه، دارای مدرک دکترا در ادبیات فارسی از دانشگاه تهران، نخستین زن ایرانی بود که به عنوان معاون دانشگاههای سراسر ایران (دانشگاه جندی شاپور) برگزیده شد. دکتر بصاری در سال ۱۳۴۶خورشیدی در پی فراغت از تحصیلات دانشگاهی کتاب دستگاهها و آهنگهای موسیقی ایرانی و نام سازهای ایرانی را به وسیله کتابخانه طهوری منتشر کرده است. وی ابتدا دستور زبان فارسی را برای دانشجویان مدرسه عالی دختران تالیف کرده و سپس کتاب دستور مختصر زبان فارسی را برای دبیرستانها به چاپ میرساند که همین کتاب میباشد.
دنیاگریزی، از مضامین عمده در شعر و ادب فارسی و عربی است که از بنمایههای شعر زهد و تحقیق (قرن دوم هجری) ابوالعتاهیه، شاعر قرن دوم و سوم هجری است. شاید بتوان گفت در سیر تکامل شاعر زهد و تحقیق ادب فارسی، ناصرخسرو و سپس اوج آن سنایی است. هدف از این تحقیق ، پیدا کردن نقاط مشترک این دو شاعر مانند بسامد بالای مضمون در شعر، وابستگی به دربار و مهجورشدنشان میباشد. تصاویری که از دنیا در ذهن و اندیشه ناصرخسرو و ابوالعتاهیه وجود دارد؛ از طریق واژگان به خوبی منتقل شده است. این تصاویر، چهره حقیقی آنان را نشان میدهد. تصویر ابوالعتاهیه از دنیا، ترسیم زشت و ناخوشایند نیست و حتی گاهی نگاه حکیمانه دارد. در انتها باید گفت هر دو شاعر توصیههای بسیاری بر ترک دنیا و تمایلات دنیوی ارائه دادهاند. دلیل عمده هر دو ناپایداری و گذرندگی دنیاست.
هفتخوان رستم به طور اخص و هفتخوانهای دیگر ایرانی، همچون هفتخوان اسفندیار یا شبه هفتخوان گرشاسپ، نوعی جستجوی جاودانگی است. نوعی نبرد با نفس درون و با هدف آسان کردن دشواریهاست، دشواریهای راه تکامل و عروج انسان. پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل هفتخوانهای ایرانی بر آن است که در خوان چهارمِ همه هفتخوانها، با وجود آنکه ظاهراً بنمایه آنها مواجهه پهلوان با زن است؛ اما در پس این مواجهه باید نمادهای اسطورهای دیگری را جستجو کرد. خوان چهارم که در ظاهر نبرد میان مرد (پهلوان، قهرمان) و زن است در اساس و ریشه نبردی میان آتش و آب است. آتش پسر اهورامزدا است و آب دشمن آن است. آب که روزگاری نماد تقدّس و پاکی اهورا بود، در عصر ساسانی و پس از تسلّط افکار زروانی بر دستگاه دینی عصر، به عنصری اهریمنی تبدیل گشت. با تجزیه و تحلیل خوان چهارم رستم، اسفندیار، گرشاسپ، هراکلس و نیمنگاهی به داستانهای زال و رودابه، سامنامه خواجوی کرمانی، خسرو و شیرین نظامی و کلیدر محمود دولتآبادی به اثبات این نظریه پرداختهایم.