در این مقاله به بررسی و تطبیق آثار مصطفی لطفی منفلوطی، شاعر و نویسنده مبارز و برجسته مصری با آثار جلال آل احمد، با تکیه بر نظریه پسااستعماری (روشنفکری و غربزدگی) پرداخته شد؛ نیز به مقولههایی مانند: دیدگاههای این دو نویسنده در مورد زن، هجوم غرب به زنان جامعه مصری و ایرانی، تحت شعاع قرار گرفتن حجاب و عفاف، تهاجم غرب به روستاهای این دو کشور و علت لامذهبی و دینگریزی جوانان مصری و ایرانی و بی قیدیشان نسبت به خانواده و وطن. همچنین نظر نویسنده درباره لزوم تصفیه دستآوردهای غربی، وجه اشتراک و افتراق آنها و در پایان نیز دیدگاههای برخی از روشنفکران و متفکران معاصر این دو نویسنده آورده شده است.
مولف در این کتاب براساس جامعهشناسی پارادایمی، جریان روشنفکری ایرانی را از بدو شکلگیری تا شهریور 1320، بحث و بررسی میکند .تلاش اصلی نویسنده معرفی متون اصلی روشنفکری، طرح دیدگاه اصلیترین روشنفکران در هر نسل به صورت "مثالواره"، طرح گفت و گوهای عمده در قالب پارادایم "عقب ماندگی "و بازشناسی اندیشه نوسازی در ایران است .پرسش اصلی کتاب این است که "آیا در طول بیش از یکصد سال که از آشنایی ایرانیان و به طور خاص روشنفکران ایرانی با اندیشه غربی میگذرد، اندیشه و نه رفتار و عمل اجتماعی آنان دچار تغییر بنیادی شده است یا خیر؟ در صورت تغییر بنیادی، نمودها و شواهد آن کدام است؟ ." مباحث کتاب در 9فصل سامان یافته است .در فصل اول و دوم ضمن توجه به وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شکلگیری اندیشه نوسازی و جریان روشنفکری، چارچوب نظری نیز مطرح شده است .در فصل سوم تلاش شده مبانی و مشخصات مدرنیته ایرانی تشریح و تبیین گردد .فصل چهارم به بحث درباره یکی از عناصر مدرنیته ایرانی با عنوان "مدرنیته و سنت در ایران "اختصاص یافته است .در فصل پنجم تلاش شده تعبیری که در این کتاب از "پارادایم عقب ماندگی "وجود دارد بازشناخته شود .اندیشه نوسازی در سه نسل روشنفکری متاثر از پارادایم عقب ماندگی در فصلهای بعدی بررسی میگردد .در فصل ششم درباره اندیشه بعضی از روشنفکران نسل اول بحث شده، همچنین ویژگیهای آنها بازگو و منابع روشنفکری ایشان معرفی شدهاند .این نسل مصادف با اولین دوره رویارویی ایرانیان با غرب شکل گرفت (البته بیشتر روشنفکران این نسل سیاح و بازرگان بودند) .ویژگیهای فکری، منابع روشنفکری و انواع گروههای روشنفکری نسل دوم در فصل هفتم به تحلیل درآمده که از آن جملهاند :ملکم خان، میرزا آقا خان کرمانی، آخوندزاده، سید جمالالدین اسدآبادی و کواکبی .فصل هشتم به بحث درباره نسل سوم روشنفکر ایرانی اختصاص دارد .این نسل در کنار دولت جدید پهلوی شعار نوسازی را سر داده و در نوسازی نظامی، اداری و سازمانی جامعه تلاش میکنند .در فصل آخر نحوه و میزان تطور پارادایم عقب ماندگی از نسل اول به نسل دوم و سپس نسل سوم روشنفکری به بحث گذاشته میشود .در این مبحث ;برای شناسایی میزان پیوستگی و تفاوت پارادایمها از یک دیگر، از شبکه روابط بین نسلهای متعدد روشنفکری و سهم "روشنفکران مرزی " و "روشنفکران مستقل "در انتقال مفاهیم فکری از یک پارادایم به پارادایم دیگر، سخن به میان آمده است .فهرست منابع و فهرست اسامی پایان بخش کتاب است .
جلال آل احمد از جمله متفکران نادری است که مرام و کلامش ملهم از فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان و جهت جهد و جهادش سوقدادن آنان به سوی استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی است. جلال در مقطعی میزیست و روالی را برای ارائه کارهایش برگزیده بود که برای رسانیدن پیام و وانهادن بار مسئولیت از دوش به اجبار در زیر لواها و لفافههای مختلف مینوشت؛ گاهی به صورت داستان، گاهی به صورت نقد و گاهی سفرنامه. در این کتاب نویسنده کوشیده تمامی اشارات و تنبیهات و وصایای او که به شکل پراکنده در موضوع «فرهنگ و هنر و ادب» به نگارش درآمده، جمعآوری کند. این فرهنگ شامل دقیقترین و بیغرضانهترین تعریفها درباره رشتههای هنری نظیر نقاشی، معماری، موسیقی، سینما، تئاتر و درباره رشتههای فرهنگی و ادبی نظیر تاریخ، شعر، عرفان، تصوف و .... و در ضمن اظهارنظرهای جامع و قاطع درباره هنرمندان و ادیبان است.