این مقاله پژوهشی در مورد دیدگاههای سیاسی محمدتقی بهار (1330-1265 ش) و احمد شوقی (1932-1868 م) دو شاعر برجسته ادبیات فارسی عربی در دوره معاصر است. این دو شاعر به بیان تحولات دنیای پس از انقلاب صنعتی به زبان هنر پرداختند. در این مقاله دیدگاههای سیاسی آنان در سه بخش استعمار، آزادی و جنگ تنظیم و مورد بررسی قرار گرفته و در پایان وجوه تشابه و اختلاف دیدگاههای هر کدام و شیوههای تبیین موضوع بیان گردیده است.
کتاب فرهنگ، خرد و آزادی نوشته دکتر رضا داوری اردکانی به ارتباط متقابل آزادی و خرد و فرهنگ که سه جوهر مستقل از یکدیگر نیستند و بلکه سه وضع اساسی در سیر تحقق جهان بشریاند میپردازند. فرهنگ، خرد و آزادی سه مفهوم جدا از یکدیگر نیستند، اینها در وجود و زمان باهماند اما در مقام تعیین با اینکه از هم جدا میشوند به یکدیگر بستگی دارند و این بستگی چنان است که اگر یکی از آنها نباشد دو دیگر هم نیستند یا لااقل فهم معنی هیچ یک از آنها بدون در نظر آوردن دو معنای دیگر تمام نمیشود. اینها با هم چه نسبت دارند؟ چنانکه اشاره شد فرهنگ و خرد و آزادی امور ثابتی نیستند که از ابتدا وجود داشته و به همان صورت دوام پیدا کرده باشند. در این کتاب سعی شده است ارتباط متقابل این این سه مفهوم بررسی شود و در ادامه ضرورت وجود هر یک برای بقای دیگر مفاهیم مورد پژوهش قرار بگیرد. این کتاب برای پژوهشگران حوزه فلسفه و فلسفه اخلاق مناسب است زیرا کمک میکند به شکل چند جانبه مهمترین مفاهیم انسانی و فلسفی را بررسی کنند.
در این کتاب ذکر شده است که دوره قاجاريه از شگفتانگيزترين و ننگين ترين ادوار تاريخ ايران است. دورهاي است كه قدرتهاي بزرگ جهان از اقصي نقاط دنيا به علل گوناگون چشم به آن داشتند. ايران مركزي شده بود كه تمام قدرتها دور آن دايره زده بودند ـ دايرهاي بيثبات و ناآرام كه هرگوشهاش ميل به درون داشت، به عبارت روشنتر به صورت طعمه اي درآمده بود كه كركسان هزار هزار گرد او را گرفته بودند و بر سر استفاده از موقع جغرافيائي و منابع طبيعي آن بر يكديگر منقار ميزدند، تا سرانجام هر يك قطعهاي ربودند و آنچه كه براي ما باقي ماند منحصر به يك نوار كوهستاني شد در حاشيه كوير مركزي. در نتيجه تغييرات و تحولاتي كه در آغاز كار محمدشاه در ايران رخ داد كامران ميرزا حاكم هرات علاوه بر اينكه به وعدههاي خود عمل ننمود حتي شروع به دستاندازي به نواحي سيستان نيز كرد و اموال سكنه آنجا را به تاراج برد، و هر چه ميتوانست در نواحي خرسان دست به خرابي زد. در اين مورد «مستر اليس» نمايندهي دولت انگلستان درتهران در گزارش شماره 14 مورخ 4 فوريه 1836 به «ويكونت پالمرستون» رفتار بد تركمانان را در ايالات شرقي ايران و به اسارت درآوردن ايرانيان را شرح داده خاطر نشان ميسازد شاه براي ختم غائله تركمانان اقدام خواهد كرد. ضمناً مستر اليس به وزارت خارجه انگلستان اطلاع داد كه اخبار رسيده حاكي است شاهزاده كامران نامههاي متعددي به رؤساي افغان نوشته و همكاري آنان را براي مقابله با شاه ايران خواستار شده است؛ در همين گزارش گوشزد ميكند كه «يارمحمدخان» وزير كامران ميرزا مردي است جسور و با ذوق و قريحه
ما در این مقاله ضمن بیان شگردها و ترفندهای نوین استعمار چون شبیخون فرهنگی و انعکاس آن در آثار نویسندگان و شاعران متعهد مصر به بررسی موضع این اندیشمندان و فرهیختگان پرداختیم. پس از بررسی آثار ادبی نویسندگانی که در مقابل جامعه و تحولات اجتماعی خود را مسؤول میدانستند، معلوم شد که این قشر از نویسندگان و شاعران را میتوان به سه گروه تقسیم کرد: گروه اول: چون قاسم امین و سعد زغلول که به استقلال این تهاجم فرهنگی به عنوان یک تحول اجتماعی میشتابند و گروه دوم چون المنفلوطی، الرافعی، محمد عبده و احمد محرم که با تمام قدرت و توان خویش در مقابل این شبیخون فرهنگی ایستادگی میکنند، و گروه سوم چون احمد شوقی و حافظ ابراهیم راه میانه را در پیش میگیرند.
إن القوالب الأدبیه بکونها وسیله لتنظیم عناصرالأدب و سببا للوحده العضویه فی الأعمال الفنیه قد نجدها کعنصر مشترک بین آداب الأمم المختلفه، و بما أن العلاقات الموجوده بین الأدبین الفارسی والعربی عریقه جدا بالنسبه إلی الآداب الأخری فنری هذه الصلات المتبادله والقوالب المشترکه بینهما أوثق و أوسع منها بین الآداب الأخری؛ و من هذه القوالب المتبادله قالب التخمیس الذی استخدمه الأدباء فی الأدبین مشترکا، رغم ما من خلاف فیه لدی الشعراءالفرس والعرب، و هو یعد أحد العلاقات المشترکه عبرالعصور، کما أن کلاالأدبین یشترکان فی عوامل ظهور هذاالقالب و نشأته، و إننا عالجناه فی هذاالمقال بوصفه صله من الصلات المشترکه بین الأدبین الفارسی والعربی.