در این جستار زبان پارسی؛ از دید سرشت و ساختار با دیگر زبانها سنجیده شده است و به برهان و دانشورانه، نابی و نعزی، سودگی و سادگی، پویایی و پیشرفتگی زبانشناختی آن آشکار و بازنموده آمده است و در پس آن از آسیبها و گزندهایی که آمیختگی زبان پارسی با دیگر زبانها بدین زبان میتوانند رسانید، سخن رفته است.
یکی از اقوامی که از دیرباز در همسایگی ایران سکونت گزیده و همراه با اقوام و طوایف پیرامون خویش تاریخ کهنسال این منطقه از آسیا را بنیان نهاده، قوم ارمنی است. وامواژههای ایرانی در ارمنی عمدتاً متعلق به دوره میانه زبانهای غربی ایرانی، یعنی پهلوانی (اشکانی پارتی) و فارسی میانه است. اما تا آنجا که میتوان به یقین گفت که وامواژهای پهلوانی است یا فارسی میانه، بیشتر واژهها اصلی پهلوانی دارند. بقیه وامواژهها میتوانند متعلق به هر یک از دو زبان باشند؛ زیرا دو زبان لغات مشترک بسیاری داشتند که تفاوتهای زبانی و گویشی نداشتند. بعضی واژهها نیز احتمالا متأثر از پارسی است.
اهمیت این رساله یکی از جهت احتوای آن بر مطالب تاریخی و جغرافیایی است. دیگر اینکه مؤلف از دانشمندان مشهور حنفی ترکیه بود و از جمله بزرگان دوره سلطنت سلطان سلیم اول به شمار میرفت. مؤلف این رساله شمسالدین احمد بن سلیمان بن کمال پاشا معروف به ابن کمال پاشا یا کمال پاشازاده که معاصرینش او را مفتی الثقلین لقب دادهاند، از بزرگان لغویین و فقها و ادبا و یکی از علمای بسیار معروف حنفی زمانه و شعرای نامی عثمانی بوده و بیش از سیصد کتاب داشته است.
"چامهی ترسایی" یکی از شگرفترین چامهها در دیوان خاقانی است. وی این چامه را در سالیان پنجاه از زندگانی خویش در زندان سروده است. چامهسرای بزرگ، آنگاه که به سومین سفر خویش به آهنگ دیدار از کعبه دست یازید، به خشم "شروانشاه" دچار آمد و دربند افتاد. در این اوان، بزرگزادهای از بیزانس، که "آندرونیکوس کومننوس" نام داشت و شروانشاه را در پیکار با روسیان یاری داده بود، به شروان آمد. خاقانی زمان را نیک شایسته دید، خواست که به پایمردی و یاری این بزرگزادهی ترسا، شروانشاه را بر خویش بر سر مهر آورد؛ سپس بند چامهای شگفت را سرود که "قصیدهی ترسائیه" خوانده شده است، و در فرجام آن، آندرونیکوس کومننوس را ستود. به پاس ترسا کیشی ستوده، زبانآور شروانی در این چامه پهنهای فراخ یافته است تا به نشان دادن دانش گستردهی خویش از آیین و فرهنگ ترسایان، تیز و تفت و توانا، به هر سوی بتازد؛ و شوخ و شگفتی کار، طرحی نوآیین و دیگرگون در سخن دراندازد. کتاب "سوزن عیسی" در سه بخش واژهشناسی، زیباشناسی، و ژرفاشناسی نوشته شده است و هر بیت چامه در آن از این سه دید، و هرگاه که نیاز نبوده است، تنها از دو دید نخستین کاویده شده است.
کتاب «سراچه آوا و رنگ» گزیده ای است از قصاید، غزلها، قطعه ها و رباعیات خاقانی شروانی که به همراه درآمدی در شیوه سخن خاقانی و زندگی او، به انتخاب و شرح دکتر میرجلا ل الدین کزّازی فراهم آمده است. انتخاب و گزینش اشعار به گونه ای بوده که مخاطبان را با فضا و دنیای شعر خاقانی آشنا کند. در شرح ابیات، شیوه های بلاغی و نکات زیبایی شناختی، ریشه شناسی، واژه شناسی، باورشناسی، نمادشناسی، زبان شناسی تطبیقی و سبک شناسی مورد توجه بوده است.