ادب مقارن یا ادب تطبیقی در تاریخ ادب فارسی و عربی ریشهای کهن دارد و در تاریخ معاصر نیز به خصوص درکشورهای عربی به ویژه مصر آثار قابل اعتنایی در این زمینه به چشم میخورد و مقایسه دو شاعری همچون بهار و شوقی ازآن جهت مورد تأکید است که هر دو شاعر از شرایط سیاسی، فرهنگی و مذهبی نسبتأ مشترکی برخوردارند و در یک عصر زندگی میکنند. از سوی دیگر هر دو متعلق به دو تمدن کهن ایران و مصرند و شعراء درجه یک زمان خویش محسوب میشوند. هر دو شاعر از عقب ماندگی مسلمانان انتقاد کرده و زبان اعتراض گشودهاند. مقایسه مدائح نبوی دو شاعر با توجه به موضوعات مشترک همچون معراج، امی بودن، برتری پیامبر (ص) و ترسیم اوضاع مسلمین برای پیامبر (ص)، قابل مقایسه و سنجش است، این مقارنه براساس مدائح نبوی مختلف دیوانهای هر دو شاعر صورت گرفته است.
نگارنده در این کتاب ضمن تطبیق واژههای سوئدی با واژههای ایرانی (پارسی باستان، اوستایی، پهلوی و فارسی) نمونههای مشابهی از واژگان ایرانی و سوئدی فراهم میآورد و بر پایه آن نشان میدهد که عناصری از واژههای باستانی، اوستایی، پهلوی و فارسی در زبان سوئدی وجود دارد .وی همچنین خاطر نشان میکند که "برخی واژههای مشترک ایرانی و سوئدی آن قدر به هم نزدیک و همانندند که گاهی هیچ تفاوتی با هم ندارند و گاهی تفاوت اندکی بین آنها وجود دارد ."در آغاز کتاب ضمن اشاره به خویشاوندی زبانهای اروپایی با زبانهای هند و ایرانی، جدول تطبیق حروف ترکیبی سوئدی با حروف فارسی، و جدول تطبیق حروف آوانگاری لاتین با حروف فارسی درج گردیده است . تدوین کتاب به این صورت است که واژه سوئدی در سمت راست صفحه به خط سوئدی ضبط شده و واژه معادل ایرانی در مقابل آن، با الفبای لاتینی، آورده شده همچنین معنی و مفهوم هر یک از این دو واژه در برابر آن درج گردیده تا همسانی و احیانا نا همسانی معنی هر دو واژه نمایان گردد .
سید رضی واعظ مومنی تنکابنی پس از کسب دروس مقدماتی حوزوی، به تهران آمد. پس از اتمام تحصیلات، به زادگاه خویش بازگشت و به مدت پنجاه سال در ترویج دیانت اسلام تلاش کرد. کتاب پیش رو که با مقدمه، سه فصل و خاتمه به چاپ رسیده، حاصل مطالعه کتب شعرا و ادبای صاحب نام و اکتساب مولف از ایشان است. فصل اول مشتمل بر مدایح و فضائل رسول اکرم و امام علی (ع)، مواعظ و نصایح به جوانان، منظومه هایی در رابطه با انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی می باشد. فصل دوم به مصائب سیدالشهدا و اهل بیت ایشان می پردازد و در فصل سوم مجموعه برگزیده ای از شعرای نامداری چون سعدی، فردوسی، عطار، حافظ و شعرای جدیدتر همراه با متون منثور مرتبط ارائه شده است.
شعر دوره سقوط با ویژگیهای خاص در تاریخ ادب عربی معرفی شده است. تقلید و تکرار و عدم نوآوری شعرا، رشد کمی شعر، معماگویی، بازی با حروف و کلمات، و استعمال بیش از حد صنایع بدیعی، از جمله صفاتی است که شعر دوره سقوط را به آن متصف نمودهاند. شرف الدین انصاری از شعرای قرن هفتم این دوره است. اغراض شعری او به مدح اختصاص یافته و فقط سه مورد رثاء در کل دیوان او ملاحظه میشود. او ابیات امرؤالقیس، متنبی، ابوتمام، کعب بن زهیر و عمربن ربیعه را تضمین نموده، و همه تضمینها از یک سطح برخوردار نیستند بلکه بعضی از آنها نقد پذیرند. زهدیات در شعر او از جایگاه ویژهای برخوردار است، که این امر به زمان شاعر و روحیه فردیش باز میگردد. اصطلاحات عروضی به کار رفته در شعرش و معماهای رد و بدل شده بین او و پدرش، از تأثیر او از عوامل سقوط حکایت میکند. اقتباسهای قرآنی در اشعار او بسیارند. بعضی از این اقتباسها به علت تکرار و کثرت، قوه خیال شاعر را تحت تأثیر قرارداده است، ولی برخلاف دیگر شعرا ایات محدود به سورههای خاصی نیست و از پراکندگی خوبی برخوردار است. اقتباس از آیات سوره شمس و نازعات به عنوان نمونه بارز اقتباس در شعر عربی مشهور گشته است. در مدائح نبوی او برخلاف دیگر بدیعه سرایان تاریخ و حدیث و روایت کمتر به چشم میخورد، علاوه بر اینکه اهل بیت (ع) در کنار پیامبر (ص) مورد توجه قرار گرفته است..
احمد شوقي شاعري است كه عصر او مشحون از مسايل مهم سياسي و اجتماعي مذهبي است. ديوان او ميتواند مرجعي قوي براي تاريخ معاصر جهان عرب به خصوص كشور مصر در نظر گرفته شود. همسو با موضع گيريهاي سياسي اجتماعي شوقي ديدگاه مذهبي او قابل مطالعه و مداقه است او شخصيت جامعه مصر را تركيبي از تاريخ ملي عصر "فراعنه" و هويت اسلامي آن ميداند. در مقايسه آن دو، با برتري دادن اسلام معتقد است كه دين پيوسته عامل اساسي براي رسيدن به تمدن و دست يافتن به مكارم اخلاق بوده است. واژههاي قرآن، اصطلاحات ديني بر اشعار او هالهاي از دين كشيده است. شوقي آنچنان به پيامبر (ص) عشق ميورزد كه خوانندگان نهج البرده را وا ميدارد تا نسبت به اخلاص او گواهي دهند. با اين همه دوگانگي گفتار و رفتار دينياش حاكي از تاثير محيط زندگي بر شخصيت اوست.