یکی از ویژگی‌های طبیعت انسان اجتماعی‌بودن وی می‌باشد از این رو معاشرت و همنشینی افراد با هم امری طبیعی و ضروری است و هر چه افراد همدلی و دوسته نیکوتری داشته باشند آثار مطلوب بیشتری در افراد و اجتماع نمایان خواهد شد. هر چند که اقسام رفاقت و دوستی متنوع می‌باشد ولی اگر با نور عقل و معرفت در داستان‌های کلیله و دمنه و مرزبان‌نامه تفکر و تأمل شود می‌توان نوای همدلی یاران مخلص و یکدل را از میان دوستیهای مغرضانه شنیده و به ندای یاران همدل و یکرنگ پاسخ مثبت داد و اساس همدلی و رفاقت را بر پایه دوستی‌های بی‌غرض و صادقانه پایه‌ریزی کرد.

منابع مشابه بیشتر ...

571d0d8e1be43.PNG

اتحاد و همدلي در اشعار صائب تبريزي

حسین فقیهی, آرزو جوادی

اتحاد و همدلي به معناي بشردوستي و گسترش پيوندهاي عميق انساني، از جمله مباحثي است که گستره زبان و ادب فارسي را به خود اختصاص داده و در اشعار بسياري از شعراي نامدار، در نهايت انسجام و شيوايي، بيان گرديده است. صائب از جمله شاعراني است که با توجه به اهميت انسان، ارزش و کرامت او، به بررسي يکي از بزرگترين نيازهاي وي، يعني اتحاد و همبستگي مي‌پردازد و به اين امر واقف مي‌کند که آرامش حقيقي از آن کسي است که نواي احسان و ياري به همنوع را سر دهد و به مهر و دوستي بينديشد. شاعر براي دست‌يابي به اين هدف، همگان را به پاسداشت ارزش‌ها و رفتارهاي اخلاقي همچون: عشق و نوع دوستي، صبر و بردباري، گرايش به فطرت انساني، تعقل و دورانديشي، خوش‌خلقي، همدلي و همزباني، احسان و بخشندگي، خدمت به همنوع و گفتگوي منطقي و پرهيز از صفات ناپسند انساني چون: حرص و خودخواهي، کبر و نخوت، ستم و بي‌عدالتي، تنگ خلقي، عيب‌جويي، تجمل‌گرايي و سخنان زشت و ناروا فرا مي‌خواند. وي به همه اديان و مذاهب با ديده احترام مي‌نگرد و آنان را به تساهل و پرهيز از هرگونه خودخواهي، ظاهربيني، دوبيني و کج‌انديشي دعوت مي‌کند و آن را عاملي براي اتحاد و همبستگي جهاني بر مي‌شمارد، چراکه احترام به اديان و مذاهب، از يک سو، به بسياري از کشتارها و جنگ‌هاي ديني و مذهبي پايان مي‌دهد و از سوي ديگر، زمينه‌ساز دوستي و همياري در پيشبرد هدف‌هاي انسان دوستانه خواهد بود.

56d4001c24c35.PNG

سعدی و تندروان تصوف

سعید حمیدیان

نویسنده در این مقاله اشاره می‌کند که سعدی در تمام آثارش جز «بایزید بسطامی» از هیچ یک از افرادی که در عالم تصوف به تندروی شهره‌اند اعم از: حلاج، شمس تبریزی، مولوی و شیخ صنعان نامی نبرده است، حتی کلمات و واژه‌هایی که در شعر قرن 6 به بعد به شدت رواج داشته چون مغ، شطح و طامات و... نیز چندان اسمی به میان نیامده که می‌توان آن را نتیجه تفکر یا جهاننگری خاص سعدی است که مظهر اعتدال و میانه روی در هر امری به حساب می‌آمده است.