داستان «پشت‌سرش» روایت یک شب از زندگی یک زن است، از هنگامی که به خواب می‌رود تا صبح که از خواب برمی‌خیزد. در طول این شب، شبح عشق کنار تختخواب زن حضور دارد و ماجرای برخود رفته را برای خود بازگو می‌کند. شبح به کاوش در حافظه خود می‌پردازد و با تعاریف مخصوص به خود از عشق، دلیل طرد شدنش را واکاوی می‌کند. ماجرایی که به خودکشی و سپس به خاک سپردنش (به وسیله دو مرد می‌انجامد). در ابتدای داستان، شبح به یاد می‌آورد که در شهری با چشم‌اندازهای زیبا و آسمانی با زن آشنا شده بود و این آشنایی به عشق انجامیده بود، اما به زودی پی‌برده بودند که گذر زمان همه چیزهای عاشق را از یکدیگر جدا خوهد نمود. پس آرزوی مرگ کرده بودند تا شاهد از بین رفتن عشقسان نباشند، ولی نمرده بودند و ماندند و چند ماهی را در شهری که در آن عاشق هم شده بودند سر کردند. در این مدت قلبشان با ضربان عشق می‌تپد، دهانشان با عشق می‌خندد و چشم‌هایشان به نگاه عشق همه چیز را چنان می‌بیند که گویی برای اولین بار است.

منابع مشابه بیشتر ...

663cc56bf2f36.jpg

نگاهی دیگر (مقالات و نقدها)

نصرالله پورجوادی

مطالبی که در این دفتر جمع آوری شده است مقالات و نقدهایی است که در طی دوازده سال گذشته به مرور نوشته و در مجله های مختلف، به خصوص در نشر دانش چاپ شده است. سه مقاله و نقد قبل از انقلاب و مابقی بعد از انقلاب نوشته شده است، بعضی مقاله است، بعضی مطالبی است که به مناسبتهایی به عنوان سرمقاله نوشته و در نشر دانش چاپ شده است بعضی دیگر نقدهایی است که بر کتابهای فارسی و انگلیسی نوشته شده است. همه مقالات و نقدها تالیفی است به استثنای یک مقاله که از انگلیسی ترجمه شده است و آن مقاله "نزاع دیوانگان با خدا" نوشته هلموت ریتر است. (تاریخ و محل اولین چاپ مقالات و نقدها در انتهای هر مقاله ذکر شده است)

627a43d0980b5.jpg

ادبیات کلاسیک جرمنی از قرون وسطی تا عصر حاضر

ولفگنگ لانگین بوخر

بیشتر بر اساس تفکر منطقی و میانه‌رو پیش می‌رود. ادبیات کلاسیک شامل سادگی و روانی متن‌هایی است که درگیر سبک‌های عجیب و اغراق‌آمیز نیستند. شخصیت‌ها اکثرا افراد برجسته طبقات بالا و نمایندگان گروهی از مردم هستند که تم ابر قهرمانی ندارد و واقع‌گرایانه به روایت می‌پردازند. در متون ادبیات کلاسیک ابعاد و ساختار داستان کاملا مشخص و بدیهی بیان شده است. موضوعات پیچیدگی خاصی ندارند و از نظر بعد زمانی و مکانی در موقعیت مشخصی هستند که توصیف می‌شود. جریان حوادث و اتفاقات یا گره‌های داستانی به مرور با خواندن کتاب رو به جلو می‌روند و در یک سیر مشخص قابل پیش‌بینی و تشخیص هستند. زاویه دید در این گونه داستان‌ها دانای کل است. دانای کلی که به روایت شخصیت‌ها و امور داستان در بستر واقع‌گرایی می‌پردازد و جز واقعیت موضوع دیگری را بیان نمی‌کند. گاهی اوقات دانای کل محدود به ذهن شخصیت‌های داستانی می‌شود و از نگاه آن‌ها به روایت ماجرا می‌پردازد. اکثر موضوعات ادبیات کلاسیک در قالب رمان هستند. اکثر داستان‌های کلاسیک از هر طبقه‌ای روایت می‌شوند و یا به صورت متنوع هستند. و همیشه پایانی خوش در انتظار رویداد‌های داستان است. موضوعات این‌گونه داستان‌ها به شرح حوادث جامعه، شخصیت‌ها، خاندان‌های اشرافی یا سلطنتی می‌پردازد و از بیان درونیات فردی عاجز است. درواقع فرد‌گرایی جایگاه والایی در این‌گونه داستان‌ها ندارد و فرد در جمع معنا پیدا می‌کند. آثار ویژه‌ای از ادبیات آلمان: فاوست اثر یوهان ولفگانگ گوته، غروب بتان اثر نیچه و طبل حلبی اثر گونتر گراس در زمره بهترین‌های ادبیات کلاسیک هستند که از زبان آلمانی به فارسی و انگلیسی و زبان‌های دیگر ترجمه شدند. ادبیات داستانی پرطرفدارترین گونه ادبیات است که به مسائل زیادی اشراف دارد و تلاش می‌‌کند تا زندگی انسان‌های محروم و رنج‌‌ دیده را در مقابل انسان‌های ستمگر و ظالم نشان دهد. هدف از این روایت، نمایش تضاد‌های طبقاتی جامعه است و در تمام زمینه‌های سیاسی، احتماعی، فرهنگی، وضعیت زندگی و معیشت مردم دارای روایت‌های گوناگونی است. برعکس ادبیات کلاسیک که به درونیات شخصیت‌ها توجه چندانی ندارد، ادبیات داستانی به کاوش در ذهن کاراکتر‌های جذاب و درونشان می‌پردازد و حوادث اصلی داستان را بین موضوعات قابل باور و موجود نشان می‌دهد. درواقع ادبیات داستانی بازنمایی تمامی اقشار جامعه با روحیات و حالات متفاوت است.