چند سال قبل در یکی از عتیقهفروشیهای مشهد، یک کتاب خطی نظرم را جلب کرد، با مطالعه سطحی متوجه شدم آن کتاب جهانگشای نادری نوشته میرزا مهدیخان استرآبادی است، آن کتاب را از عتیقهفروشی خریدم و به خانه آوردم، و مورد بررسی دقیق قرار دادم و دیدم دو کتاب بسیار ارجمند یا دو گنجینه گرانقدر یکی نایاب بنام نصابالصبیان و دیگری شاید منحصر بفرد بنام سلک جواهر، هر دو کتاب لغت عربی به فارسی که اولی را ابونصر احمد یا محمد بن ابی بکر فراهی در قرن ششم و دومی را بدرالدین ابونصر فراهی در سنه 757 هـ.ق به نظم درآوردهاند، ضمیمه آن کتاب نسخهبرداری شدهاند. نگرنده در دوران تحصیلات ابتدایی، فرهنگ نصابالصبیان را خوانده بودم و با نام آن آشنایی داشتم، اما سلک جوهر را نه دیده بودم و نه نام آن را شنیده بودم. از بدست آوردن این دو گنجینه فرهنگی خرسند شدم. در این مقوله این دو مجموعه ارزشمند را برای دوستداران کتب خطی بشرح زیر معرفی میکنم.
گرچه گویش سبزواری یکی از لهجههای فارسی دری است و سالیان دراز شلاق زبانهای ناهماهنگی چون زبان ترکی، مغولی، عربی و ... را بر شانه خود تحمل کرده و امروزه در قسمت نسبتا وسیعی از خاک ایران تکلم میشود، هرگز نمیتوان آن را از لهجههای دیگر زبان فارسی برتر دانست. وقتی از گویش سبزواری سخن گفته میشود و اختصاصات دستوری یا واژههای آن بررسی میشود، نباید این تصور پیش آید که با یک گویش صددرصد ثابت سروکار داریم و بین افراد مختلفی که با آن گویش تکلم میکنند، وحدت کلمه و لفظ برقرار است. در این کتاب لغات و اصطلاحات گویش سبزواری با شواهدی از اشعار محلی این شهرستان گردآوری شده است.
زرقان شهری باستانی در میانه راه شیراز به تخت جمشید در دامنه کوه زرقان است. زرقان قدیم شامل محلههای بزرگ جولاهگان، میان و لرها و محلههای کوچکتر آخوندها، جهودها و حیدر بود. مجموعه این محلههای درهمفشرده، پشت به کوه داده و دامن تا ابتدای دشت گسترده بود. برجوبارو و دروازههای کوچک و بزرگ شهر را در میان گرفته بود و از گسترش آن پیشگیری میکرد. در این کتاب مجموعه دوهزار مثال، اصطلاح، کنایه، تشبیه و پند و اندرز در لهجه فارسی مردم زرقان فارس گردآوری شده است.
در پژوهش شناخت ایل ها و طایفه های عشایری ایران، موضوعی که توجه پژوهشگر را به خود جلب می نماید، کثرت اقوام مختلفی است که در خراسان وجود دارند و تعداد آنها نسبت به قبایل و طوایف عشایر سایر استان های ایران فوق العاده زیاد است و دلیل آن را می توان در موقعیت خراسان در مهاجرت و مهاجمات اقوام مختلف در طول تاریخ جستجو کرد که خراسان چهارراه این مهاجرت ها و مهاجمات بوده است. هدف از این تحقیقات آن است که اثر وجودی ایلات و طوایف عشایری کشور ایران و نقش روسای آن ایل ها و طایفه ها در سیاست کشور و روابط آنها با حکومت و استعمارگران در گذشته برای نسل حاضر و آیندگان روشن گردد.
امروزه کردان در ایران به سه گروه تقسیم میشوند: ایلها و طایفههای کوچر و صحرانشین، ایلها و طایفههای نیمهصحرانشین، ایلها و طایفههای یکجانشین (اسکانیافته). اکثر کوچنشینان پراکنده شده و با دیگر مردم شهرها و روستاها اختلاط و امتزاج یافتهاند و به سبب تأثیر محیط، خصوصیات ایلی و طایفهای خود را از دست دادهاند. نویسنده در این کتاب اطلاعاتی که درباره ایلها و طایفههای کرد ایرانی جمع آوری نموده را با عنوان «ایلها و طایفههای کرد ایران» به نگارش درآورده و ذیل بخشهایی با عناوین کرد ـ کردستان گویش کردان، کردان گیلان، کردان مازندران، کردان خراسان، کردان مناطق دیگر ایران، اوضاع اجتماع کردها، اوضاع اقتصادی، آموزش و پرورش، فرهنگ مردم کرد، و ورزشهای سنتی تبویب کرده است.