با آثار فرخ تمیمی از دوره نوجوانی آشنایی داشتم و شرودههایش را میخواندم و بعضی از شعرهایش را خفظ بودم. همیشه دیدن شاعران بزرگ برایم جالب و ارزشمند بوده و هست. در سال 1376، با فرخ تمیمی آشنا شدم. برای مصاحبه نزدش رفتم. او نیز در نهایت تواضع و مهربانی پاسخ سوالهایم را داد. پس از آن دیدار، آشنایی ما به دوستی صمیمانه و رفت و آمد خانوادگی تبدیل شد. انگار همین دیروز بود. افسوس چه زود گذشت. اما هر بار با یاد عزیز از دست رفتهای از بزرگان شعر و ادب این مرز و بوم گردهم میآییم، احساس غریبی در وجودم پدید میآمد: یکی شور زیستن در زمانهای که هم عصر بزرگان شعر معاصر ایران نظیر شاملو، فروغ، حقوقی، اخوان، آزاد، اشکوری، آتشی، سپانلو، صلاحی و دیگران بوده و هست و دیگر، اندوه جانگدازی که با غروب هر یک از این ستارگان آسمان شعر معاصر بر قلب و روحم سنگینی میکند.
نگارنده در این کتابچه، ضمن روایت خاطرهای، علاقه خود را نسبت به زبان اسپرانتو بیان میکند و در انتها اشعاری در توصیف این زبان به نظم در میآورد .
موضوعاتی که در این کتاب درباره انها گفتگو شده است تماما به استناد آیات قرآن و اخبار و احادیث است. قسمت اول راجع به اخلاقیات است. چون راستگویی و فروتنی و رازداری و مهمان نوازی و کمک به مومنین و توکل به خدا و غناء نفس و رضا و تسلیم و صبر و یقین و مذمت دروغگویی و غیبت و بهتان و تکبر و زنا و حسد و نظیر آن. قسمت دوم مجازات کیفری و اجرای عدالت از طرف دادگاه عادلانه مستقر در این دنیا و کیفر اعمال اشخاص متخلف و تنبیه و تنبه دیگران است. مولف سعی نموده به زبانی ساده و انشائی روان حکایات اخلاقی را بر صفحه کتاب آورد. حکایات منقول شامل یک دنیا خلوص، اخلاق، تنبه، تنبیه، عبرت، پند، نصیحت و اندرز است و خواننده را بیش از پیش به برابری و برادری و رافت و مهربانی و مبانی دینی و اخلاقی و ذات واجب الوجود و جهان هستی و مکافات عمل واقف و معتقد می نماید...
عشق برای هیچکس غربیه نیست. حکمای اسلامی عشق را از عشقه گرفتهاند و آن گیاهی است که بر تن درخت پیچد و تا شیره درخت را نمکد آرام نگیرد. و عشق چنان کند با آدمی. عشق را همه میشناسند. در شکل ظاهر، کشش عاطفی یک زن و مرد برای فرونشاندن تنشهای جنسی و تشکیل خانواده است و در عین حال، شرط ثبات و عامل تحول و تکامل اجتماع. داستانهای عاشقانه که در ادبیات فارسی بازتاب داشتهاند را میتوان به دو دسته تقسیم کرد، آریایی و سامی که هر کدام به چند دستهدیگر تقسیم سدهاند. داستانهای عاشقانه آریایی، هند و ایرانی و اروپایی را دربرمیگیرد و سامی نیز به عربی و عبری تقسیم شده است. حکایت نل و دمن هندی است، داستان بیژن و منیژه و ویس و رامین به دوره پارتی اشکانی و خسرو و شیرین مربوط به دوره ساسانی است. رومیو و ژولیت و تریستان و ایزوت در اروپا اتفاق افتاده است، لیلی و مجنون و عروه و عفرا از داستانهای عربی است که شاعری به نام عیوقی آن را با نام ورقه و گلشاه به فارسی سروده است، داستان یوسف و زلیخا نیز یک حکایت عاشقانه عبری است که جامی شاعر فرن نهم سروده است. در این جا به برخی از حکایتهای عاشقانه میپردازم.